اسکیزوفرنیا یک اختلال روانپزشکی است. عمدهترین بخشی که در این اختلال دچار نقصان کارکرد میشود تفکر و شناخت است، اما ادراک، هیجانات و رفتارهای فرد مبتلا نیز تحت تأثیر قرار میگیرد.
اختلال اسکیزوفرنیا مانند هر اختلال دیگری با شدتهای متفاوت بروز پیدا میکند و علیرغم شباهتهای فراوان افراد مبتلا، تفاوتهای زیادی نیز بین مبتلایان به این اختلال دیده میشود. نشانه خاصی نیست که تشخیص قطعی اختلال را به همراه داشته باشد؛ وجود مجموعهای از علائم به همراه اختلال در کارکرد شغلی، خانوادگی و اجتماعی فرد جنبههای تشخیصی این اختلال هستند.
شیوع این اختلال در کل جمعیت حدود ۱% است و با توجه به اینکه اختلال سیر طولانیمدتی دارد و از سنین جوانی شروع میشود، بار سنگینی بر خانواده و جامعه میگذارد.
نکته مهم در این اختلال این است که تشخیص زودرس و شروع درمان بهموقع از افت عملکرد و ناتوانی بعدی فرد مبتلا جلوگیری خواهد کرد.
تاریخچه اختلال اسکیزوفرنیا
وقتی از اختلال بهجای بیماری صحبت میشود، منظور این است که هنوز علت ایجادکننده مشکل شناسایی نشده است، مجموعهای از علائم با سیر و پیشآگهی مشخصی در کنار هم توصیفشده و تشخیص اسکیزوفرنیا را میسر میکند.
در ادبیات پزشکی بوعلی و خوارزمشاهی وضعیتهای مشابهی را شرح دادهاند و نکته مهم این است که در این نوشتهها بیماری را ناشی از اختلال مغزی میدانستهاند.
در ادبیات کشورهای اروپایی اولین بار نیمه قرن نوزدهم، روانپزشک بلژیکی به نام مورل این اختلال را بانام «دمانس زودرس» شرح داده است. علت این نامگذاری سیر پسرونده بیماری و افت تواناییهای شناختی فرد مبتلا است. لازم به ذکر است که در آن زمان درمان مؤثری برای اختلال وجود نداشت.
سن بروز اختلال اسکیزوفرنیا
معمولاً سن شروع این اختلال بین ۱۵ تا ۳۵ سالگی است. بروز این اختلال در مردان بهطور میانگین ده سال زودتر از زنان است. شیوع و بروز این اختلال در زنان و مردان در جوامع مختلف تقریباً یکسان است.
علائم اختلال اسکیزوفرنیا
علائم این اختلال در حیطههای تفکر، ادراک، رفتار و هیجانات بروز میکند که بهطور مختصر به علائم هر یک از آنها میپردازم.
اختلال تفکر
الف ـ جریان و روند تفکر: فرد مبتلا، کاملاً یا نسبتاً نامرتبط به سؤالات پاسخ میدهد یا قدرت بیان نظرات خود را بهصورت قابلدرک برای دیگران ندارد. این ویژگی بر ارتباط مناسب فرد با دیگران اثرگذار خواهد بود و سبب میشود که بین فرد مبتلا و جامعه اطرافش ارتباط خوبی برقرار نشود و احساس بیگانگی و عدم درک متقابل به وجود بیاید.
ب ـ محتوی تفکر: باورها و برداشتهایی که فرد از محیط اطراف دارد دچار نابسامانی میشود (افکار هذیانی و باورهای نادرستی که علیرغم شواهد منطقی علیه آنها، قابلتغییر و اصلاح نیستند) مانند بدبینی مرضی (اعتقاد به اینکه دیگران قصد آزار و اذیت جسمی یا روانی او را دارند)، هذیان بزرگمنشی (قابلیت، توانایی یا استعدادی را برای خود قائل است که آشکارا نامناسب و اشتباه است)، هذیان انتساب (رفتارهای عادی دیگران را به خود نسبت داده و برداشتهای کاملاً غیرطبیعی از آنها دارد). وجود هذیانهای کنترل فکر و رفتار نیز در مبتلایان به این بیماری شایع و آزاردهنده است.
اختلال ادراک
در زمینههای مختلف ادراکی (حواس پنجگانه)، دچار ادراکاتی میشود که منبع خارجی برای آن وجود ندارد. شایعترین آنها توهمات شنوایی است که صدای افرادی را میشنود که در مورد او صحبت میکنند، درحالیکه این صدا توسط همراهان وی شنیده نمیشود. معمولاً محتوای این صحبتها همراه با توهین، آزار و تهدید است. تجربه توهمات بینایی، بویایی، لامسه، چشایی نیز در مبتلایان به این اختلال دیده میشود اما از شیوع کمتری برخوردار است و در اکثر موارد همراه با توهمات شنوایی است.
اختلال رفتاری و حرکتی در اسکیزوفرنیا
رفتارهای آشفته مانند پوشش عجیبوغریب، گوشهگیری از جمع، بیقراری شدید و نامتناسب یا رفتارهای کودکانه در گروهی از مبتلایان به اسکیزوفرنیا دیده میشود. اختلالات حرکتی بهصورت کندی حرکتی، رفتارهای مجسمهای شکل نیز در موارد نادر مشاهده میشود.
اختلال هیجانی و منفی
عدم توانایی بروز مناسب هیجانات و برقراری رابطه هیجانی با دیگران نیز در این افراد دیده میشود. کاهش انگیزه و قدرت اراده ازجمله علائمی است که سبب تخریب کارایی مبتلایان میگردد.
علائم جانبی و مهم
عدم وجود بصیرت و آگاهی نسبت به بیمار بودن خود، شیوع اقدام به خودکشی در این افراد از چالشهای درمان و کنترل بیماری است.
بیاید انواع افسردگی را باهم مرور کنیم
دلایل بروز اسکیزوفرنیا
همانطور که در بخش تاریخچه ذکر شد فرضیاتی برای بروز این اختلال وجود دارد. در این که این اختلال بر کارکرد مغز اثر میگذارد تردیدی نیست. این تأثیر از طریق تأثیر بر روی خونرسانی بخشهایی از مغز پیشانی، تغییر حجم مغز در بخشهای میانی مطرح شده است. افزایش فعالیت دوپامین در مسیرهای خاص، نقش سایر ناقلهای عصبی مغز مانند سروتونین و گلوتامات حداقل در درمان این اختلال نشان داده شده است. عوامل ژنتیک و اجتماعی هم مطرح شدهاند.
سیر اختلال اسکیزوفرنیا
این اختلال مانند همه بیماریهای جسمی دیگر شدت و سیر متفاوتی در مبتلایان مختلف دارد. بر اساس پژوهشهای انجامشده، حدود ۳۰% افراد زندگی عادی دارند،۳۰% از آنها درجاتی از علائم را در کنار زندگی روزمره خود تجربه میکنند و تقریباً ۳۰% دیگر، علائمی با شدت بیشتر داشته که بر زندگی و فعالیت روزمرهشان اثر تخریبی دارد.۱۰% از این افراد نیز شدت افت و پسرفت زیادی را تحمل میکنند. درمان دارویی و توانبخشی در کاهش افت و پسرفت مؤثر است.
درمان اختلال اسکیزوفرنیا
نکته بسیار مهم مؤثر بودن «درمانهای دارویی» در درمان این اختلال است و «باور» به کنترل بیماری توسط بیمار، خانواده و جامعه نیز بسیار ضروری است. در بیماران به دلیل عدم وجود بصیرت نسبت به بیماری و اینکه خود را بیمار نمیدانند، پذیرش درمان کم است و این مسئله بسیار مهمی است که اگر در جامعه مطرح شود و سطح آگاهی عمومی بالا رود بر سطح آگاهی مبتلایان هم تأثیر خواهد گذاشت. درمان مبتلایان به اسکیزوفرنیا در دو بخش درمانهای بیولوژیک و درمانهای توانبخشی باید برنامهریزی شود.
از حدود شصت سال قبل، درمانهای دارویی مؤثری برای این اختلال معرفی شده است. این درمانها ابتدا همراه با عوارض بیشتری بودند و بهتدریج با ورود داروهای جدیدتر به عرصه درمان از عوارض آنها کاسته و اثربخشیشان افزایش یافت.
شروع بهموقع و زودرس درمان دارویی و ادامه این درمان تا زمانی که پزشک توصیه میکند از شدت بیماری و بستری شدن مکرر جلوگیری کرده و در موارد زیادی عملکرد بیمار را بهبود میبخشد.
آموزش به فرد مبتلا و خانواده او در سازگاری با علائم و مدیریت آنها و نشانههای ناتوانکننده بیماری بسیار مؤثر است. بازتوانی به معنای تقویت مهارتهای ارتباطی، مراقبت از خود و فعالیتهای مربوط به زندگی روزمره در قالب برنامههای مرکز روزانه همراه با گروهی از افراد مبتلا که دچار نقص بارز در این زمینهها میباشند، در بازگشت بیماران به جامعه مفید و مؤثر است.
اگر سئوالی در این زمینه هست یا نیاز به کمک دارید، کارشناسان «رهیاب» در خدمت شما هستند؛ با ما تماس بگیرید.