خیانت زوجین یا بی وفایی همسر یکی از مسائل بسیار مهم و حتی از دلایل اصلی طلاق بوده و موجب می شود روزانه زوجین بسیاری با حالت های آشفته و سردرگم برای تصمیم گیری در رابطه با این موضوع، به کلینیک مشاوره خیانت و زوج مراجعه کنند.
هرگونه رفتار، فکر و تصمیمی که فرد باید با همسر داشته باشد ولی با فردی از جنس مخالف به جز همسر و به صورت مخفیانه دارد را خیانت می گویند، با این توضیح که چنانچه همسر آگاه شود، ممکن است از آزردگی ساده تا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و خود کشی در او ایجاد شود.
شاید تعریف ارائه شده به نظر کمی سختگیرانه باشد ولی خواننده می تواند طبق بافت فرهنگی خود آن را تفسیر نماید. بدین گونه که درجه سهل یا سخت گیری می تواند بر اساس بافت های اجتماعی-فرهنگی، سطح اقتصادی، سبک تربیتی، سوابق خانوادگی و … متفاوت باشد.
عناوینی مانند خیانت (affair)، بی وفایی (infidelity)، روابط فرازناشویی (extramarital)، عهدشکنی (fail to commitment)، مثلث سازی عاطفی (emotional triangulation) و تقلب عاطفی (emotional cheating) برای خیانت زناشویی استفاده میشود.
خیانت بر اساس هدفی که دارد، می تواند به انواع مختلفی تقسیم شود:
۱٫ روابط کوتاه مدت یک شبه، چند شبه یا چند هفتهای: مسترز و جانسون دو تن از پژوهشگران و پیشگامان رفتار جنسی، این نوع روابط جنسی را روابط جنسی مختص شرایط خاص نامیده اند.
فرد به این دلیل وارد این رابطه می شود که گویی فرصتی وجود دارد و طمع موجب این کار میشود. این نوع خیانت در زمانهایی که بازداری کم است (مانند مواقع مصرف مواد و الکل)، خیانت مشاهده میشود. از دید مسترز و جانسون هدف این نوع خیانت ها ماجراجویی، برطرف کردن موقت احساس تنهایی و .. می باشد. پیتمن به این نوع خیانت عهد شکنی اتفاقی میگوید.
با اینکه مسترز و جانسون معتقدند که در این نوع خیانت، چون همسر اطلاع نمی یابد کمتر به زندگی آسیب زده میشود، ولی پیتمن معتقد است این نوع روابط با وجود پنهان ماندن، آثار روانشناختی بر روی همسر عهد شکن داشته و پس از مدتی ازدواج را تحت تأثیر قرار میدهد.
۲٫ روابط جنسی دورهای: از قبل در مورد آن فکر میشود. فکرهای مبرم و ملزم. معمولاً رغبتی برای روابط عاطفی، عمیق و طولانی مدت وجود ندارد. دلیل این نوع روابط برآورده ساختن نیاز جنسی خاص و میلی است که فرد نمیتواند در زندگی، از طریق همسر خود برآورده سازد.
۳٫ روابط سود گرایانه و منفعت زا: هدف از این نوع رابطه، دستیابی به منفعت خاصی است و عمل جنسی وسیلهای برای دستیابی به هدفی دیگر است و خود رابطه جنسی هدف نیست. به دست آوردن و حفظ شغل و …
گاهی ممکن است هدف، انگیزه خاصی باشد مانند برانگیختگی حسادت همسر یا تسهیل طلاق. در این نوع خیانت رابطه جنسی درواقع یک کالای تعاملی است.
۵٫ روابط کوتاه مدت ناشی از چالشهای رشدی و تغییرات شرایط زندگی: بحران مالی خانواده، بحران شغلی، ابتلای یکی از اعضای خانواده به بیماری جدی و … گاهی بعضی افراد را برای فرار از این شرایط مستعد خیانت میکند. در این مواقع، خیانت راهی است که ظاهرا استرسهای فرد را کاهش میدهد.
۵٫ روابط انتقامی: در این مورد خیانت فرد پاسخی است در مقابل خیانت همسر وی که معمولاً منجر به ایجاد دور باطل در رابطه
خواهد شد.
عوامل تأثیر گذار خیانت در روابط زوجین
این عوامل در سه دسته مطرح است:
الف- عوامل زمینه ساز
عوامل آشکار ساز
عوامل تداوم بخش
هر یک از این عوامل در محورهای:
۱- همسر بی وفا
۲- همسر آسیب دیده، قربانی، خیانت دیده
۳- رابطه و ازدواج
۴- عوامل اجتماعی (در برخی شغلها زمینه بی وفایی بیشتر است، وسایل ارتباط جمعی، شرکتهای خصوصی و ..)
۵- نفر (یا نفرات) سوم مطرح میباشد
الف- عوامل زمینه ساز:
لذتطلبی و عشرت طلبی
احساس نا امنی درباره خویشتن
عزت نفس خیلی پایین
عزت نفس بالا
چشم و دل سیر نبودن (هنوز نیاز به لذت احساس میکند)
اختلال کنترل تکانه
اختلال شخصیت مرزی
ضعف در قضاوت
ناکامی در برآورده کردن نیازهای دوره کودکی سختگیری های بیش از حد خانواده (نتیجه عکس دارد)
برون گرایی
افراط در مهارت ارتباط با جنس مخالف
بی معنایی دنیا
تأکید زیاد بر لذت جنسی
فرسودگی شغلی
۲- همسر آسیب دیده، قربانی، خیانت دیده
وابستگی
بی توجهی به رابطه
نادیده گرفتن شواهد خیانت
تعارض گریزی
ایثارگری بیمارگونه
فقدان مهارت های بین فردی (حل مسأله، تصمیم گیری و …)
رابطه جنسی و انواع آن
میل جنسی چگونه ظاهر میشود؟
تعارض های شدید و حل نشدنی
کمبود صمیمیت در رابطه
جنگ قدرت زوجین (حرف من باشد)
نداشتن چشمانداز درست در زندگی (اهداف نامشخص و ..)
مسئولیت های زیاد در خانواده
فشارهای شغلی
نوع شغل
داشتن دوستان ناباب (مشاهده الگوهای لذت طلب)
دسترسی پذیری به جنس مخالف
نا امنی
نا توانی
کمبود محبت
فقدان تفریح و لذت
عدم پذیرش محدودیت
فرصت طلبی و سوء استفاده
زندگی بی هدف
ب- عوامل آشکار ساز
۱- همسر بی وفا
تعارض و دوسوگرایی درباره ازدواج
سردی عاطفی
کم رنگ شدن باورهای مانع ساز
۲- همسر آسیب دیده، قربانی، خیانت دیده
تهدید به جدایی
اجتناب از بهبود شرایط
۳- رابطه و ازدواج
تعارض
کمبود صمیمیت
۴- عوامل اجتماعی
فشار شغلی
ترغیب دوستان
۵- نفر (یا نفرات) سوم
پیشنهادهای اغواگرانه
خود سانسوری (خود را طبق امیال فرد بی وفا منطبق ساختن)
رگ خواب فرد بی وفا را به دست آوردن (فرد بی وفا مشکلات زناشویی را پیش شخص سوم بیان می کند، فرد سوم نیازهای او را می شناسد و طبق آن عمل می کند).
ج- عوامل تداوم بخش
۱- همسر بی وفا
تقویت مثبت (از لبخند ساده تا سکس کامل)
تقویت منفی (کاهش تعارض، تنش، ناکامی و ..)
احساس گناه
۲- همسر آسیب دیده، قربانی، خیانت دیده
عفو و گذشت بیمارگونه (عفو قبل از حل مشکل: عفو باید در آخرین مرحله درمان باشد)
ترس از برملا شدن مشکل
دلخوشی به تغییرات موقتی و ظاهری در همسر (باج دهی همسر)
۳- رابطه و ازدواج
تداوم تعارضها
کمبود صمیمیت
۴- عوامل اجتماعی
تشویق دوستان
فشارهای شغلی
۵- نفر (یا نفرات) سوم
اصرار بر ادامه رابطه
اصرار بر مشخص کردن تکلیف
تهدید (دست گذاشتن روی نقطه ضعف افراد)
هفت رفتار مخرب در روابط زناشویی
انتقاد کردن
فردی که انتقاد میکند، خود را برتر از دیگری میداند؛ که این حس برتری در روابط زناشویی، بسیار ویرانگر است. انتقاد سازنده در روابط زن و شوهر معنایی ندارد.
سرزنش کردن
مقصر دانستن دیگری یا شرمنده ساختن طرف مقابل، برای اتفاق ناخوشایندی که رخ داده یا رخ نداده، تخریبگر روابط زناشویی است؛ زیرا هیچ انسانی درهیچ رابطهای از رهگذر سرزنش، انسان بهتری نخواهد شد.
شکوه و شکایت کردن
شکایت از اینکه دیگری، باید همان گونهای باشد که من می خواهم، یعنی تلاش برای تغییر دیگری، یعنی نپذیرفتن دیدگاه ها و سلائق طرف مقابل، یعنی حرکت در مسیر جدایی، خستگی و کلافگی.
تهدید کردن
«اگر این کار را انجام دهی، آن وقت من هم»، «اگر طبق میل من رفتار نکنی، من هم دیگر …. » و موارد دیگری که مدام با بیان پنهان و آشکار در گفتگوهای همسران دیده می شود، و روابط را خراب و خرابتر می نماید.
غرغر کردن
تکرار مداوم انتقاد، سرزنش، شکایت و تهدید. تکرار مداوم بیان خواسته با زبان کنایه و گلایه؛ که نتیجه اش سرخوردگی است و آزردگی که دوری روابط، ناامیدی از باهم بودن و با هم حرف زدن و غیره را به همراه دارد.
تنبیه
خودداری از روابط جنسی و محبتی در زنان، کم کردن یا قطع کردن توجه در مردان، همه و همه رفتارهای مخربی است که نه تنها احتمال تکرار یک رفتار را کم نمی کند بلکه افراد را به سمت ارضای غیراخلاقی و غیرمسئولانه نیازهایشان می کشاند. در صورت بروز این موارد باید زوجین سریعا به مشاور زوج مراجعه کنند.
باج دادن
تلاش برای وادار کردن دیگری به انجام دادن یا ندادن کاری، درعوض پیامدی خوشایند، به منظور کنترل و تغییر دیگری، به سمت آنچه «من» می خواهم.
این عادات هفتگانه، از این رو مخرب است که اگر برای مدت طولانی اعمال شود، زندگی زناشویی را یا به سمت جدایی کامل می کشاند یا به سمت طلاق عاطفی.
نویسنده: دکتر مرتضی عندلیب
منبع: مرکز مشاوره رهیاب