علائم اختلال بیش فعالی در قالب دو طبقه بندی کلی عرضه می شوند که عبارت اند از بی توجهی و بیش فعالی/ تکانشگری.
طبق بررسی های انجام شده، علائمی مانند بیش فعالی یا رفتارهای تکانشی در پسران به شیوع بالاتری مشاهده می شود و به همین دلیل در طول دهه های اخیر در مقایسه با دختران به میزان بیشتری مبتلا به اختلال بیش فعالی تشخیص داده شده اند. اما با افزایش میزان آگاهی در زمینه علائم بی توجهی (درست به مانند راه های مختلفی که بیش فعالی می تواند خودش را نشان دهد)، میزان تشخیص در میان دختران نیز در سال های اخیر افزایش داشته است.
علائم برجسته و مهم اختلال بیش فعالی شامل مشکل حفظ تمرکز، انحراف سریع و راحت ذهن از موضوع اصلی و عدم توجه به جزئیات و دستورالعمل ها می باشد. این علائم همچنین با مواردی مانند مرتکب شدن اشتباهات سهوی در مدرسه و محل کار نیز همراه هستند. با وجود اینکه در این مطلب به علام اشاره می شود اما تشخیص باید توسط روانشناس کودک و نوجوان صورت پذیرد. عدم توانایی برای کامل کردن پروژه های مختلف، از دست دادن و یا فراموش کردن چیزهای مختلف هم از موراد مطرح در این زمینه می باشد.
مشکلات مربوط به بیش فعالی و تکانشگری شامل احساس بی قراری، جنبش و حرکات زیاد و پی در پی، در زمان هایی که انجام این کارها نامناسب است، تکان خوردن های زیاد و یا به نوعی به خود پیچیدن، حرف زدن بیش از حد و یا ایجاد وقفه در کارهای دیگران و یا مشغول کردن آنها در زمان های نامناسب می باشد.
آیا تشخیص بیش فعالی آسان است؟
با توجه به ویژگی های در هم تنیده ای که این اختلال با خود به همراه دارد، تشخیص علائم و نشانه های اختلال بیش فعالی همیشه به صورت قاطع امکان پذیر نیست. درواقع هر فردی ممکن است رفتارهای تکانشی یا بی توجهی را در زمان هایی از زندگی اش تجربه کرده باشد، باید توجه داشت که علائم مربوط به این اختلال باید پایدار و ادامه دار باشند تا از نظر تشخیصی مرتبط با این اختلال برآورد شوند؛ به عنوان نمونه باعث ایجاد اختلال در عملکرد تحصیلی یا شغلی فرد شده و یا عملکردهای فرد در خانه را مختل کرده باشد.
برای تشخیص لازم است که نشانه های کودکان، با توجه به مرحله رشدی که کودک در آن قرار دارد به طور غیر معمول باشند، چرا که برخی از نشانه هایی که برای یک گروه سنی غیر معمول برآورد می شوند می توانند برای گروه سنی دیگری کاملا عادی ارزیابی گردند.
برخی از شواهد موجود مطرح می کنند که کودکانی که نسبت به گروه سنی خود کوچکتر به نظر می رسند به احتمال بالاتری به اختلال بیش فعالی مبتلا هستند زیرا این کودکان از لحاظ رشدی نسبت به همسالان خود عقب مانده اند اما همچنان انتظار می رود که رفتاری مشابه آنها داشته باشند.
بر اساس دستورالعمل های DSM(راهنمای تشخیص اختلالات روانی)، برای تشخیص این اختلال در فردی بزرگسال، بروز علائم باید پیش از سن ۱۲ سالگی اتفاق افتاده باشد که این بدان معنا است که برای تشخیص دقیق، نیاز به یک سابقه پزشکی وجود دارد.
متخصصان چگونه بیش فعالی را تشخیص می دهند؟
امروزه متخصصین امر به مقیاس های تشخیصی معتبری برای شناسایی این اختلال تکیه می کنند که علائم اختلال بیش فعالی را در محیط های مختلفی مانند مدرسه، خانه یا محل کار ارزیابی می کند.
یک شیوه تشخیصی هم وجود دارد که شامل ارزیابی پرونده پزشکی فرد می باشد و اینکه وجود سایر اختلالات ذهنی یا جسمی برای فرد منتفی باشد تا از این طریق مشخص شود که علائم تشخیص داده شده در چندین حوزه، باعث ایجاد تغییرات قابل اندازه گیری در زندگی فرد شده اند.
آیا فرزند من به بیش فعالی مبتلا است؟
بسیاری از کودکان هر از گاهی بیش فعال بوده یا در تمرکز روی موضوعات مشکل دارند؛ اما این بدان معنا نیست که مبتلا به اختلال ADHD یا همان بیش فعالی هستند. بنابراین این نکته دارای اهمیت است که به صورت سرسری نسبت به تشخیص اقدام نشود. اما سازماندهی مسائل مختلف برای کودکانی که قادر نیستند روی وظایف و تکالیف مدرسه خود تمرکز کنند یا در مقایسه با گروه همسالان خود بیش فعال هستند (و یا گاهی با رفتار خود باعث می شوند تا خودشان و یا دیگران به خطر بیفتند)، بسیار دشوار است.
به خاطر سپردن تکالیفی که دارند برای این کودکان دشوار است و باید از لحاظ امکان ابتلا به اختلال بیش فعالی مورد ارزیابی قرار بگیرند، زیرا اگر مبتلا به این اختلال باشند و تشخیصی برای آنها داده نشده باشد و تحت درمان قرار نگیرند، با چالش های تحصیلی و اجتماعی مختلفی روبرو خواهند شد و در نتیجه این امر حتی می تواند وضعیت رفاهی آنها را با چالش روبرو کند.
آیا بیش فعالی در بزرگسالان دارای شکل متفاوتی است؟
به دلیل اینکه انتظارات دوران بزرگسالی متفاوت از دوران کودکی هستند، بنابراین علائم مربوط به اختلال بیش فعالی در بزرگسالان، به شیوه ای متفاوت خودش را نشان می دهد. به عنوان نمونه یک کودک بیش فعال ممکن است در خانه بدود یا در حالی که در یک بازی منتظر رسیدن نوبت خودش است، آرام و قرار نداشته باشد. اما از طرف دیگر یک فرد بزرگسال بیش فعال، ممکن است موقعی که نشسته است، احساس بی قراری یا ناآرامی داشته باشد.
بیش فعالی فرد بزرگسال ممکن است خودش را در قالب حرف زدن بیش از اندازه یا ایجاد اختلال و وقفه در کارهای دیگران نشان دهد. به طور مشابه ممکن است رفتارهای تکانشگری در بزرگسالان، به جای اینکه تظاهراتی به صورت بروز رفتار های فیزیکی تکانشی داشته باشد به صورت انتخاب روابط و یا انجام امور مالی به شکل تکانشی صورت بگیرد.
به طور معمول بیش فعالی در چه سنی تشخیص داده می شود؟
اختلال بیش فعالی در کودکان در مقایسه با بزرگسالان به میزان بیشتری تشخیص داده می شود، اگرچه میزان تشخیص ها در افراد بزرگسال نیز در سال های اخیر با افزایش روبرو شده است.
در ایالات متحده آمریکا بر اساس دستورالعمل تدوین شده توسط انجمن کودکان، امکان این تشخیص از سن چهار سالگی می تواند برای کودکان برقرار شود. اما بطور معمول تشخیص علائم زمانی انجام می شود که کودکان به مدرسه می روند اگرچه در این زمان، علائم آشکار تر و مشکل ساز تر شده اند.
آیا حقیقت دارد که بیش فعالی، بیش از حد تشخیص داده می شود؟
این موضوع که آیا اختلال ADHD بیش از اندازه تشخیص داده می شود یا خیر، بحث داغ مجامع علمی امروز است. نرخ تشخیص های ADHD و استفاده از دارو برای درمان آن در طول چند دهه اخیر به طور معناداری افزایش پیدا کرده است (به ویژه در جوامع غربی). این امر باعث شده تا بسیاری از افراد بر این عقیده باشند که تشخیص ها و نسخه های پیچیده شده در این ارتباط، با دست و دلبازی انجام شده است.
بسیاری از متخصصان مراقبت های اولیه – کسانی که اغلب وظیفه تشخیص و درمان اختلال ADHD را بر عهده دارند – در ارتباط با این اختلال آموزش های کمی می بینند و معمولا ارزیابی های عمیقی در زمینه تشخیص انجام نمی دهند. همین موضوع باعث می شود این استدلال که عنوان می کند اختلال ADHD به درستی تشخیص داده نمی شود تقویت گردد.
بسیاری نیز بر این عقیده اند که در اغلب موارد، برچسب ADHD روی کودکان یک دنده و لجباز زده می شود تا از این طریق به والدین و معلمین آنها در مدیریت این دسته از کودکان کمک شود.
آیا ممکن است ADHD کمتر از میزان واقعی تشخیص داده شده باشد؟
بحث های مرتبط با تشخیص بیش از اندازه اختلال ADHD برای بسیاری آشناتر است، اما برخی از متخصصین نیز در این خصوص بحث می کنند که این اختلال ممکن است به درستی تشخیص داده نشده و یا در مواقعی اصلا تشخیص داده نشود، به خصوص در مواردی که علائم به صورت خفیف بروز پیدا کرده و کمتر حالت مختل کننده دارند (به طور ویژه در زنان و دختران).
بسیاری از افراد بزرگسال مبتلا به ADHD در گزارشات خود عنوان می کنند که در ابتدای امر تشخیصی که برای آنها داده شده افسردگی و یا اختلال دوقطبی بوده است اما روند درمانی بر اساس چنین تشخیص هایی، هیچ گونه تاثیر مثبتی روی وضعیت آنها نداشته است؛ اما بعد از اینکه به میزان بیشتری مورد ارزیابی قرار گرفتند و اختلال ADHD در آنها تشخیص داده شد، بر طبق گزارشات، این افراد مزایای زیادی از شیوه های درمانی اختصاص یافته برای درمان ADHD کسب کرده و وضعیت آنها بهبود یافته است.
باید به این نکته نیز توجه داشت که معمولا نگاه و دید بدی نسبت به بیماری های حوزه روان وجود دارد و این طرز فکر اشتباه و غالب در مورد ADHD که شیوه های فرزند پروری ضعیف والدین را در بروز این اختلال مؤثر می داند، باعث می شود تا بسیاری از افراد از اینکه به دنبال راه و روش درمانی مناسب و تشخیص صحیح مشکل باشند، از پیگیری آن طفره رفته تا مبادا برچسب والدین بد یا بی صلاحیت به آنها زده شود.