اگر از زندگی آنچنان که باید لذت نمیبرید، به دنبال سرنخهای کمالگرایی در خودتان باشید. كمالگرایی با سیستم آسیب زای خود، روبه رو شدن با واقعیات را از شما دریغ میکند و در نهایت شما را به سمت طیف وسیعی از آسیبهای روانی سوق میدهد. در ادامه با ویژگی های کمالگرایی و دلایل به وجود آمدن و تأثیرات آن بر زندگی و در آخر راهکارهای مقابله با آن، با شما همراه خواهیم بود.
تعريف كمالگرایی و ویژگی ها
کمالگرایی یعنی اینکه، فرد استانداردی را که حتی یک پله پایین تر از کامل و ایده آل است، نمیپذیرد، یعنی شما می خواهید در هر زمینه ای که پیش رویتان است، به بهترین وجه ممکن عمل کنید.
استاندارد های بالا
در مورد خودتان، شغلتان، خانواده تان و… استاندارد های بالا دارید، به طور مثال: زنی که برای پذیرایی از مهمانش، خود را ملزم به پخت چند نوع غذا می کند، دانشجویی که ارائه مقاله اش چند ماه عقب افتاده است، دانشجویی که به دلیل بیدار نشدن در ساعت برنامه ریزی شده اش، بقیه برنامه روزش را رها کرده، دختری که آخرین باری که غذای مورد علاقه اش را بدون ترس از چاق شدن خورده، به یاد ندارد.
اگرها
لذت بردن شما از برنامه هایتان در گرو یک سری اگر است. همه چیز را با شرایط خاصی میپذیرد، مثلاً در صورتی در مهمانی به شما خوش میگذرد که فلان شرایط و فلان آدمها باشند.
باید و نباید ها
قوانین بیشمار در همه زمینه های زندگی تان دارید.
سخت گیری
مرتب در حال ایراد گرفتن از خود و اطرافیانتان هستید.
نیاز شدید به موفقیت
همیشه اهدافی دارید که باید به بهترین شکل ممکن به آنها برسید، شما تحمل بلاتکلیفی را ندارید، بدون داشتن هدف خاصی حالتان خوب نیست.
تفکر همه یا هیچ
یا کاری باید به صورت ۱۰۰ درصدی کامل انجام بگیرد یا کلاً قید آن را میزنید.
اهمال کاری
کارهای عقب افتاده و نصفه نیمه زیادی دارید.
دلايل به وجود آمدن کمالگرایی
پایه ای ترین علت آن، تزریق شعار «عالى عمل كن» است. از بچگی خانواده و جامعه نرم افراز عالی عمل کن را روی ما نصب کرده اند. به ما پیام « آره خوبه، ولی… » را داده اند. نمرت ۱۸ شده خوبه، ولی ۲۰ میگرفتی بهتر بود. در باقی مسائل زندگیتان دقت کنید خواهید دید، «آره خوبه ولی… » حتی در کوچکترین مسائل زندگی ما رخنه کرده است. مادر و پدر، مدرسه و در کل جامعه با قانون و مقررات بی انتهای خود، ما را دچار کمالگرایی کرده اند، ما شرطی شده ایم، در فلان صورت و فلان صورت تأیید شده ایم و به این صورت ما دچار كمالگرایی شده ایم.
تأثیرات مخرب كمالگرایی
كمالگرایی و اهمال کاری و سیستم افسرده ساز آن
كمالگرایی ترمزی است برای انجام کارها، چون فرد می خواهد اشتباه نکند. بنابراین چون همیشه شرایط عالی برای به انجام رساندن کارها در بهترین حالت را ندارد، کارها را به تعویق می اندازد و بعد از مدت کوتاهی با انبوهی از کارهای نصفه نیمه روبه رو می شود، حالا شروع به سرزنش خود می کند، اعتماد به نفسش را از دست میدهد، حس گناه دارد. برای درست کردن این وضع تصميم میگیرد جبران کند، دوباره میخواهد کارهای عقب افتاده را به بهترین شکل ممکن، انجام دهد و به این صورت خود را در این چرخه معیوب گرفتار میکند.
كمالگرایی – اهمال کاری نشخوار فکری (سرزنش خود، حس گناه) لذت نبردن از زندگی = افسردگی
كمالگرایی و وسواس
توجه کنید وقتی تمام هم و غم شما انجام کارها به بهترین شکل ممکن است، دائم مشغول بررسی راههای بهتر انجام دادن آنها هستید، دچار نشخوار فکری و وسواس خواهید شد.
کمالگرایی و اضطراب
شما دائم دغدغه انجام امورتان طبق استانداردهایتان را دارید، به علاوه همیشه کمبود وقت دارید و اینها شما را دچار اضطراب خواهد کرد.
کمالگرایی و اضطراب اجتماعی
کمالگرایی با سیستم عالی باشی که در شما به جریان انداخته است شما را نیازمند به تأیید دیگران کرده و از آنجا که شما هیچوقت از عملکرد خودتان راضی نیستید، تصور میکنید دیگران هم از شما راضی نیستند و خود را ناقص میدانید، به این ترتیب عزت نفس خود را از دست میدهید و خود را از اجتماع دور میکنید.
روابط بین فردی
مدام مشغول عيوب و ایرادات دیگران هستید، خوبی های دیگران را نميبينيد چون خودتان را مشغول نقص های آنها کرده اید و به مرور ارتباطاتتان را از دست خواهید داد.
خشم
به علت نابه سامانی ها در راه رسیدن به اهداف با استاندارهای بالایتان و یا شکست در انجام آنها، دچار خشم هستید، خشم هایی که دلیل آنها را نمیدانید.
اجتناب و انفعال
گاهی اینقدر با ریزبینی و معیارهای بالا، عرصه را بر خود تنگ میکنید، که فرار را بر قرار ترجیح میدهید و به کل، هدف خود را کنار میگذارید.
راهکارها
آگاهی
قبل از هر چیز به خودتان به نگاهتان به دنیا، به هدف هایتان، آرزوهایتان، برنامه هایتان دقت کنید تا به خودتان و عملکردتان آگاهی پیدا کنید، خواهید دید در کوچترین مسائل دید کمالگرایانه در شما رخنه کرده، این آگاهی خود به خود شما را به سمت ترک آن میبرد.
اشتباه کنید
ترس از اشتباه کردن را کنار بگذارید. اشتباه کنید و از خودتان بپرسید مگر چه میشود؟
مثلاً: به عمد تپق بزنید و نتیجه را ببینید، به جای پختن سه نوع غذا در مهمانی، یک نوع غذا درست کنید، خواهید دید به دلیل سبک شدن کارهایتان، استرس کمتری خواهید داشت، خسته نیستید و با مهمان هایتان اوقات بهتری خواهید داشت، مقاله تان را با چند غلط املایی برای استادتان بفرستید، خواهید دید که هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. با لباس هایی که ست نشده به مهمانی بروید، فراموش نکنید دیگرانی که ارزش شما را با لباس هایتان اندازه می گیرند، دوست شما نیستند.
ولی ها را کنار بگذارید
به محض اینکه گفتید: خوبه ولی… مچ خودتان را بگیرید، ولی ها را کنار بگذارید.
اگرها
برای امورات و برنامه هایتان، در حد امکان شروط و اگرهایتان را کاهش دهید.
شروع کنید
برای شروع کارها منتظر فرصت نباشید و فقط شروع کنید با هر شرایطی.
متوسط باشید: عالى نباشید، متوسط باشید، خواهید دید که لذت بیشتری از لحظه ها و زندگیتان میبرید. فراموش نکنید «عالى دشمن خوب است»
کار گروهی
به صورت گروهی کار کنید، گروهی کار کردن وسوسه شما برای استانداردهای بالا را کاهش میدهد.
نکته تربیتی
فراموش نکنیم وقتی مشغول قانون گذاری های سخت گیرانه در خانه و خانواده هستیم، همزمان در حال پرورش بچه هایی درمانده با اعتماد به نفس پایین، خشمگين، مضطرب، وسواسی و افسرده هستیم.
سخن آخر
ملاحظه فرمودید که سیستم عالی باش، چگونه همه دنیای ما را تحت تأثیر قرار داده است. وقتی ما مشغول فراهم کردن شرایط برای استانداردهای بالايمان هستیم، فرصتی برای لذت بردن از زندگی باقی نمیماند، زیباییها را نميبينيم، زیبایی های دنیا را از دست میدهیم، در کلافي از اهداف و برنامه ریزی ها خودمان را گیر انداخته ایم و مدام مشغول بررسی هستیم و به همین سادگی زندگی از لای انگشتانمان فرو میریزد. همیشه از خودتان بپرسید؛ علت انتخاب این هدفم چه بوده؟ برای راحتی ام؟ لذت از زندگی؟ و حالا کجا هستم؟ در دام ساختن دنیای ایده آل ذهنی ام… دامها را پاره کنید، ساخته خودتان هستند و دنیا را با تمام هر آنچه که هست پذیرا باشید، خواهید دید که زندگی به شما لبخند میزند…