یکی از مولفه های مهم رشد اخلاقی در انسان ها، وجود مهارت همدلی در آنهاست. همدلی نقش بسیار مهمی در ایجاد تعهدات بین فردی، تعاملات اجتماعی، کیفیت روابط خانوادگی و دوستی و انسجام آنها، توسعه رفتارهای اجتماعی و به طور کل حفظ کیفیت روابط مهم در افراد دارد. به گفته روانشناسان، درونی سازی احساس و تقویت همدلی در کودکان کمک بسیاری به ارتقای سلامت روانی افراد و حفظ کیفیت جامعه انسانی می کند.
همدلی احساسی است که کودک را با تعهدات خود در مقابل دیگران هشیار می کند و در واقع همان چیزی است که آنها را به سوی شکیبایی، دلسوزی، درک نیازهای دیگران و مراقبت کافی از کسانی که آسیب دیده اند، یا دچار مشکل شده اند، سوق می دهد.
کودکی که همدلی را می آموزد، به مراتب فهمیده تر و دلسوزتر از دیگر کودکان است و توانایی بیشتری در مهار کردن خشمش دارد. کودکان اغلب در معرض یک دنیای بی سامان پر از خشونت، بیرحم و بی نزاکت هستنند و در برابر چنین دنیایی، همدلی می تواند یکی از بهترین پادزهرها برای آنها باشد. کودکان می توانند با یادگیری اینکه چطور با دیگران همدل باشند، به ساختن دنیایی با آدم های مسالمت جوتر و شکیبا تر کمک کنند. بنابراین قدرت همدلی یکی از پیش نیازهای مهم ارتباطات اجتماعی است و کلید شکل گیری رفتارهای غیر پرخاشگرانه و جامعه گرا می باشد.
کودکان همدل چگونه اند؟
محققان می گویند کودکانی که تحت آموزش های همدلی قرار گرفته اند، کاهش پرخاشگری، افزایش رفتار اجتماعی و درک اجتماعی و عاطفی بسیاری در آنها دیده می شود و آنها از طریق این آموزش ها می آموزند که به تفاوت های بین یکدیگر احترام بگذارند.
کودکان همدل با دیگران مهربانند و رفتارهای مراقبتی انجام می دهند و نسبت به دیگران حساس ترند و در مواقع آسیب دیدن، نگران انسان ها می شوند؛ این کودکان هیجانات مثبتی نسبت به دیگران دارند (خنده، لبخند، هیجان زدگی)، با دیگران تعاملات فیزیکی برقرار می کنند (همکاری، مشارکت، عاطفه) و تعاملات کلامی مثبت (گوش دادن، تحسین و تشویق) در رفتار آنها به وضوح دیده می شود و نسبت به تعاملات غیرکلامی (زبان بدن، حالات چهره، تن صدا و اشارات) نیز حساس ترند.
همدلی در کودکان از چه زمانی شکل می گیرد؟
به گفته محققان، همدلی از یک سیر طبیعی برخوردار است و پس از یک سالگی، کودکان از تمایز خود با دیگران بیشتر آگاه می شوند و درصدد این برمی آیند تا کودک دیگری را که گریه می کند، آرام کنند. در حدود سن 2 سالگی کودکان تشخیص می دهند که احساسات فرد دیگر با احساس آنها متفاوت است و در نتیجه نسبت به سرنخ هایی برای کشف چگونگی احساس کودک دیگر، حساس تر می شوند. در اواخر کودکی، رشد همدلی سرعت بیشتری پیدا می کند و کودکان به راحتی می توانند احساس نگرانی و ناراحتی را در دیگران درک کنند.
پژوهش های صورت گرفته در کشور نشان می دهند، کودکان و دانش آموزان ایرانی از مهارت های اجتماعی خوبی برخوردار نیستند و پسران در مقایسه با دختران نمرات بالاتری در مشکلات ناشی از فقدان این مهارت ها دارند. بنابراین نیاز به مداخله و اقدامات فوری در جهت آموزش مهارت های لازم برای پیشگیری از بروز مشکلات بعدی بسیار ضروری به نظر می رسد تا پیش از آنکه نیازمند اقدامات اصلاحی و جبرانی در آینده شویم، چاره ای اندیشیده باشیم.
به گفته متخصصان حتی سال های دبستان برای شروع چنین آموزش هایی می تواند دیر باشد و باید به عنوان والدین و مربیان این کودکان، نخستین اقدامات را در سال های پیش از دبستان انجام داد. زیرا کودکان باید بتوانند در مدرسه احساسات دیگران را درک کنند، هیجانات و رفتارهای خود را مهار کنند، با همسالان و معلمان خود کنار بیایند و با توانایی پیروی از دستورات بهترین یادگیری را در کنار معلم و گروه همسالان خود داشته باشند.
لزوم یادگیری همدلی در والدین
مطالعات نشان داده اند، مادرانی که به مدت یک هفته برنامه های آموزش همدلی را دریافت کرده بودند، بعد از آموزش، افزایش در میزان پذیرش همدلی و توجه مثبت نسبت به کودکانشان را از خود نشان دادند و این اتفاق با کاهش مشکلات رفتاری کودکان رابطه مستقیم داشت.
اما واضح است که اطلاعات بیشتر در مورد برنامه های آموزش همدلی، نیازمند فراهم کردن مسیر روشن تر و مطمئن تر برای استفاده از آن است و همانگونه که متخصصان بیان می کنند برنامه های آموزش همدلی باید هدفمند باشد و مهارت هایی مثل خواندن، نشانه های غیرکلامی، مهارت زبان بدن، تظاهرات چهره ای و پی بردن به حالت هیجان دیگری را در بر داشته باشد.
بیشتر بخوانید : روانکاوی فردی خارج از کشور
روش های تربیت همدلی در کودکان
گفتیم همدلی احساسی قدرتمند است که از رفتارهای خشن و پرخاشگرانه ممانعت می کند و انسان را وادار می کند تا با دیگران با مهربانی رفتار کنند. از آنجا که همدلی به سرعت به صورت طبیعی پدیدار می شود، فرزندان با یک مزیت بزرگ درونی و زمینه رشد اخلاقی زاده می شوند. اما اینکه آیا این فضیلت در فرزندان رشد خواهد کرد یا نه، به هیچ وجه تضمین شده نیست. اگرچه فرزندان با استعداد همدلی به دنیا می آیند، اما این استعداد باید به درستی پرورش یابد، در غیر اینصورت بی ثمر خواهد ماند. حال در ادامه به چند عاملی که در به وجود آمدن این خصوصیت اخلاقی تاثیر گذار است اشاره می کنیم.
- مادرها و مربیانی که رفتارشان نسبت به کودکان غیر تنبیهی و غیر زورگویانه است، کودکانی تربیت می کنند که از توانایی همدلی شناختی و عاطفی قوی تری برخوردارند.
- هر چه کودکان دلیل رفتارشان را بیشتر بدانند و اطلاعات بیشتری درباره تاثیر رفتارشان بر دیگران به دست آورند، همدلی و رفتار اجتماعی در آنها بیشتر تقویت می شود.
- اگر مربیان و والدین رفتار همدلانه را برای کودکان الگوسازی کنند و در حضور کودکان با دیگران با مهربانی رفتار کنند، تا حد زیادی موجب رشد رفتارها و نگرش های اجتماعی در کودکان خواهند شد.
- والدین و مربیانی که کودکان را به بحث درباره احساسشان ترغیب می کنند، رفتار همدلانه را در آنها گسترش می دهند.
همچنین نتایج تحقیقات دیگر نشان می دهند، عواملی مانند مراقبت ناپایدار از کودک، جدا شدن، طرد و نادیده گرفتن کودک زمانی که نیازمند عاطفه و محبت هستند، تهدید و تنبیه بدنی و تشویق های بیرونی و رشوه دادن به کودک موجب تضعیف همدلی در کودکان می شود.
با توجه به اهمیت و ارزشمندی آموزش در دوران اولیه کودکی و سال های پیش از مدرسه و اینکه در چنین سال هایی کودکان مراحل مهم و حساس زندگی خود را از جهات شخصیتی، اجتماعی و آموزشی پشت سر می گذارند، لازم است پدر و مادرها و والدین در خصوص آموزش و درونی سازی هر چه بیشتر مهارت همدلی در خود و کودکان قدم های مثبتی بردارند و آن را در لیست برنامه های آموزشی و تربیتی خود قرار دهند و با مطالعات شخصی و کمک گرفتن از متخصصان حوزه کودک، آموزه های لازم را به کودکان خود ارایه کنند.
فراموش نکنیم کودکی، سال های طلایی عمر انسان است و میزان و قابلیت رشد آگاهی انسان در این دوران نسبت به دوره های دیگر، از سرعت و حساسیت بسیار بیشتری برخوردار است. هر چه در این سالها بیشتر برای تربیت صحیح کودک خود تلاش کنیم، بیشتر توانسته ایم کیفیت سال های آتی زندگی و والدگری خود را بیمه کنیم!