از این دست جمله ها، زیاد شنیده ایم: «انسان های موفق، تلویزیون های بزرگ ندارند، کتابخانه های بزرگ دارند، انسان های موفق …» کمتر کسی است که به رویایی به نام موفقیت و بهترین شدن در زندگی شخصی اش فکر نکند. یکی از پرسش هایی که همواره ذهن استعداد یاب ها و مشاوران را در گیر می کند این است: «آیا می شود فردی با عملکرد اجرایی متوسط را به نهایت موفقیت حرفه ای اش نزدیک کرد؟» استعدادها ساختنی هستند یا ما از همان ابتدا با ویژگی خاصی از شکوفا شدن متولد می شویم؟ استعدادیابی سازمانی چه نقشی در شکوفایی استعدادهای فردی دارد؟
پیشنهاد می کنیم بخوانید: استعدادیابی در مشاغل و ارتباطات اجتماعی
نقش استعدادیابی سازمانی در شکوفایی استعدادها
حقیقت این است که در هر مرحله سنی و رشدی که باشیم، امکان تولد و توسعه استعدادها وجود دارد. حتی در سازمان ها و حوزه های کاری با استعدادیابی سازمانی، آموزش صحیح و کوچینگ می توان، استعدادهای کارمندان را توسعه بخشیده و آن ها را به سوی موفقیت بیشتر سوق داد.
از این رو در بسیاری از سازمان ها از مشاوران متخصص در حوزه استعدادیابی سازمانی دعوت می شود تا علاوه بر کشف لایه های توانمندی ناشناخته یا کمرنگ ذهن کارمندان، با حمایت و تشویق به آن ها کمک کنند تا علاوه بر حل مسئله در حوزه های کاری، به خلق دستاوردهای بیشتری نیز دست پیدا کنند.
استعدادیابی سازمانی راهی برای افزایش خلاقیت حرفه ای
واقعیت این است که افراد با توانمندی ها و ظرفیت های منحصر به فردی برای انجام دادن یک مهارت متولد می شوند. در صورتی که این بذرها اگر در خاک و بستر مناسب قرار بگیرند رشد می کنند و محصول شگفت انگیزی را به بار خواهند داد. هدف از استعدادیابی سازمانی و به دنبال آن کوچینگ و پرورش استعدادها، کمال گرایی و رسیدن به ایده آل های یک سازمان نیست.
یک مشاور حوزه استعدادیابی سازمانی یا مربی برای رسیدن به تعالی و رساندن فرد به آنجایی که باید باشد تلاش می کند، خلاقیت و نو آوری در حرفه، افراد را به سمت تعالی سوق می دهد. این مسئله ای است که بسیاری از سازمان ها به آن بی توجه هستند. به طوریکه در سال، مبالغ هنگفتی برای رسیدن به کمال مطلوب و یکپارچه شدن کارمندان صرف می کنند اما نسبت به تعالی و کمک به رشد و نو آوری آنها بی تفاوت هستند.
پیشنهاد می کنیم بخوانید: استعدادیابی رمز موفقیت
افزایش بازدهی سازمانی
مربی های استعدادیابی سازمانی، نیازهای شرکت و سازمان را با مهارت ها و استعدادهای درونی کارکنان هماهنگ می کنند. در روابطی حمایت محور با انگیزه بخشی به کارمندان، دستاوردها و نقاط مثبت را برای هر یک از افراد ارزیابی کرده و در صورت نیاز آنها را به سوی تغییر وظیفه اجرایی متناسب با اهداف و چشم اندازهای سازمان تشویق می کنند.
همچنین برای ارتقا و افزایش بازدهی و دستاوردهای سازمان، تکرار آموخته ها و دانشی که خارج از علایق و استعدادهای کارکنان است، جای خود را به آموزه های جدید و متناسب با ارزش یابی های شخصیتی و ویژگی های منحصر به فرد کارکنان می دهد. تحقیقات نشان می دهد برای بهره بری بیشتر از پروژه های استعدادیابی سازمانی، بهتر است آموزش به صورت موازی در کنار خدمت انجام گرفته و همزمان ارزیابی های منظم نیز انجام بگیرد. ارزشیابی های مستمر در کنار آموزش و برنامه های استعدادیابی سازمانی سه عامل مهم در افزایش بازدهی سازمانی خواهد بود.