قبل از صحبت درباره «تاخیر در گفتار و زبان در کودکان»، چند مفهوم باید تعریف شود که مهمترین آنها عبارتند از:
اختلال رشدی زبان: عدم کسب مهارتهای زبانی مورد انتظار و متناسب با سن تقویمی کودک، بدون توجه به علت ایجاد کننده آن مانند مهارتهای درک، اشاره، استفاده از سیستمهای نمادین یا سمبولیک برای ایجاد ارتباط.
اختلال ویژه زبانی در تاخیر در گفتار کودکان:
به دسته ای از اختلالات رشدی زبان گفته میشود که نمیتوان برای آن علت مشخص و آشکاری تعیین کرد. عملکرد سطح زبانی این کودکان پایینتر از ظرفیت هوش غیرکلامی آنهاست. در اختلال رشدی زبانی، تأخیر یا اختلال در مهارت درک، مهارت بیان یا هر دو مهارت در تمامی سطوح زبان(معناشناسی،آواشناسی،کاربردشناسی و یا صرف و نحو) وجود دارد، این در حالیاست که در اختلال ویژه زبان، اختلال در درک و بیان، فقط در برخی از سطوح زبان مانند صرف و نحو و… وجود دارد.
علائم اختلال زبان درکی:
اختلال در فهمیدن معنی ایماء و اشارات، تشخیص نام اشیاء و تصاویر، دنبال کردن (پیروی) دستورات، پاسخگویی به سؤالات، رعایت نوبتگیری حین گفتگو با دیگران.
علائم اختلال زبان بیانی:
مشکل در صحبت کردن به شکل اختلال در استفاده از ایماء و اشارات، نامیدن اشیاء، ترکیب کلمات با یکدیگر برای ساخت جمله، پرسش کردن، استفاده صحیح از ضمایر، دانش چگونگی شروع یک مکالمه و تداوم آن، یادگیری شعر و آواز.
علائم اختلال در زبان درکی و بیانی:
اختلال در مهارتهای فهمیدن و صحبت کردن همزمان با هم وجود دارند.
علائم اختلال ویژه زبانی: در اختلالات ویژه زبانی، زبان درکی و زبان بیانی غالبا به طور متفاوت آسیب دیده و شدت نقص ممکن است از ملایم تا شدید متغیر باشد. به طور کلی مشکلات زبانی این کودکان را میتوان به دو دسته مشکلات بیانی و درکی تقسیم نمود. مشکلات بیانی به صورت مشکلات خطاهای تلفظی، خزانه واژگان محدود، خطا در کاربرد افعال، اشکال در یادآوری واژه و اشکال در بیان جملات به شکلی که از نظر طول و پیچیدگی متناسب با سن کودک نباشد. مشکلات درکی نیز به صورت اشکال در درک کلمه و جمله دیده میشود. این کودکان محدودیتهای قابل مشاهدهای در رشد واژگانی، نحو و تکواژشناختی دارند.آنها تصریفها را در بافتهایی که وجود آنها ضروری است حذف میکنند. به علاوه میانگین طول گفته آنها بهطور قابل ملاحظهای کوتاهتر از کودکان عادی همسنشان است.
علل اختلال رشدی زبان اولیه:
حقیقتاً علت اینکه چرا برخی کودکان دچار اختلال رشد زبانی اولیه می شوند، در حالیکه همسالان آنها با ضریب هوشی مشابه این مشکل را ندارند، روشن نیست. در واقع علت اصلی اختلال رشد زبانی اولیه ناشناخته است. به نظر میرسد که وجود همزمان چندین عامل خطر برای ایجاد چنین علامت بالینی لازم است. در این بین علل ژنتیکی، عوامل محیطی، علل ساختاری و عملکردی مغز و پردازش سیستم شنوایی مطرح شدهاند.
علل اختلالات رشدی زبان ثانویه:
این اختلال در همراهی با طیف اختلالات نافذ رشد، مشکلات هوشی، نقصهای حسی مانند کاهش شنوایی و صدمات بینایی دیده می شوند.
عوامل محیطی:
وجود یک خانواده مطلوب با شرایط اجتماعی اقتصادی مناسب برای رشد و تکامل زبان لازم و ضروری است. هر چه محیط از نظر محرکات زبانی غنیتر باشد تکامل گفتاری کودک پیشرفتهتر خواهد بود.
پیش آگهی اختلالات رشدی زبان:
اختلالات زبانی می توانند باعث بروز مشکل در رفتارهای اجتماعی و موفقیت های آموزشی شوند. بسیاری از کودکانی که دارای اختلال زبانی هستند در آینده با تشخیص مشکلات یادگیری روبرو خواهند شد. پایین بودن مهارت های گفتاری در کودک باعث ایجاد رفتارهای پرخاشگرایانه می شود و در صورت آموزش صحیح و کسب مهارتهای گفتاری لازم این رفتارهای غیر طبیعی حذف خواهند شد.
مداخلات درمانی اختلالات رشدی زبان:
مداخلات کودک محور:
این رویکرد برای کودکانی کاربرد دارد که در ارتباط غیر آغازگر و یا لجباز هستند. یکی از انواع اصلی آن تحریک غیرمستقیم زبان است . تحریک غیرمستقیم زبان یکی از مهمترین روش های رویکرد کودک محور است. در این رویکرد از روش های گوناگونی برای رسیدن به اهداف استفاده می شود. به عنوان نمونه درمانگر/والدین فعالیتی را به شکل بازی ترتیب میدهد و فرصتهایی برای پاسخ های هدف برای کودک فراهم می آورد.(کودک عبارتی با ساخت اسمی ِ۲ کلمه ای را بشنود و درک کند و واکنش مناسب را نشان بدهد ) از دید کودک این فعالیت فقط یک بازی/است. درمانگر/ والدین با رویکرد کودک محور ممکن است از یک یا چند روش زیر برای نایل شده به هدف خوداستفاده کند.
۱) با خود حرف زدن: درمانگر/ والدین و یا اطرافیان اعمال خود را در حین بازی با کودک بطور موازی با استفاده از زبان شفاهی ( با استفاده عبارتهایی با ساخت اسمی ۲ کلمه ای )توصیف میکنند.
۲) صحبت موازی: در این روش اعمال کودک (با استفاده از عبارتهایی با ساخت اسمی ۲ کلمه ای) توصیف می شود.
۳) بسط دهی: آنچه را که کودک میگوید نشانههای دستوری و جزئیات معنایی دیگر به آنها اضافه میشود.(کودک:” سگ خونه”، درمانگر / والدین :”سگ رفت خونه”).
۴) تعمیم دهی: توضیحات معنایی که به گفتههایی که توسط کودک بیانشده اضافه می شود.
۵) ترکیب و تجزیه: در این روش ابتدا، گفتار کودک به یک ساخت کاملاً دستوری بسط داده شده و سپس به عبارات متعدد در داخل یک سری از گفتههای متوالی که در مفهوم همپوشانی دارند، تجزیه میشود.
۶) قالببندی مجدد جملات: این روش شبیه بسط دهی است با این تفاوت که ساختار جمله ممکن است به سؤالی یا منفی تغییر داده شود.
۷) خود تصحیحی: در این روش درمانگر در حین گفتگو با کودک عمداً اشتباه زبانی (معنایی یا دستوری شبیه اشتباهات کودک) مرتکب میشود و سپس گفته های خود را ضمن بیان شفاهی این عبارت “من اشتباه کردم این درستِ ……..” اشتباه خود را تصحیح می کند. همانطور که ملاحظه کردید در این روش اعمال و رفتار کودک مرکز توجه است.