کودکان تصور می کنند که تنها موجود مهم جهان هستند. در این مرحله کودک احساس می کند جهان در خدمت اوست و هر اتفاقی که در این جهان می افتد به خاطر اوست حال این اتفاقات چه بد باشن و چه خوب.
بچه ها در این سن و سال خود را مسئول و مقصر همه کارها می دانند، از خراب شدن اتومبیل گرفته تا خراب شدن تلوزیون. این نوع خود خواهی و این نوع احساس عجیب و غریب می تواند احساس بدی در کودک ایجاد کند و او را تا پایان عمر رها نکند و احساس گناه را در او ایجاد کند زیرا که خود را مسئول این اتفاقات می داند.
پدر و مادر این احساسات کودک را باید بشناسند و به او این پیغام را بدند که مشکلاتی که بوجود می آید تقصیر آن ها نیست وو آن ها مقصر نیستند. بیشترین لغتی که در این دوران از کودک شنیده می شود لغت «چرا» است.
کجنکاوی و پرسشگری کودکان بیشتر می شود
کنجکاوی و پرسشگری در کودکان بنا به دلایلی می باشد
- اطلاعات کودکان کم است.
- با فضای عمومی به تدریج آشنا می شوند.
- اطلاعات کم و فضای عمومی منجر به کنجکاوی بیش از اندازه ی آنها می گردد.
فضا که کوچک باشد سوال ها هم کوچک است ولی گاهی کودکمان در معرض سوالات زیادی قرار می گیرد. هر چه دنیای کودکمان بزرگ باشد، پر سوال تر می شود.
سوالات کودکان چند نوع پاسخ را در بر دارد
- گاهی پاسخ قابل فهم ولی آسیب زا است.
- گاهی پاسخ قابل فهم است وخوب هم هست که بداند.
- گاهی پاسخ قابل فهم نیست.
در مورد اول وسوم نباید به بچه ها پاسخ داد.
ذهن کودک هرگز آمادگی چنین تجزیه و تحلیلی را ندارد پس باید پاسخی کوتاه، ساده و ملموس به کودک داد و یا با گفتن «نه» مطلب را به اتمام رساند.
پیشنهاد می کنیم بخوانید: با کودک فحاش خود چه کنیم؟
خودمداری در کودک از 4 سالگی شروع می شود
خودمداری در کودک یعنی اینکه وقتی کودک در محیطی قرار میگیرد و توجه اش به کاری یا چیزی جلب می شود علاقه مند می شود که آن کار را انجام دهد، یا آن چیز را به دست آورد.
بچه ها نقطه نظرات دیگران را نمی فهمند لجباز می شوند حرف حرف خودشان است در صورتی که این ویژگی٬ ویژگی خوبی است. البته گاهی این منجر به لجبازی ناهنجاری می شود.
خودمداری در کودک شمشیر دولبه است. عامل خودمداری در کودک بیکاری بچه هاست. اگر بخواهیم خودمداری در کودک در مرحله ی منفی نرود باید محیط را کنترل کنیم. لبه ی مثبت خودمداری در کودک منجر به اعتماد به نفس در آن ها می شود.
حال این اعتماد به نفس چگونه کاهش پیدا می کند؟
هر بار شکست کودکان مساوی است با یک درجه کاهش اعتماد به نفس.
تربیت کودک یک حرکت مستمر و دقیق است یک لحظه هم نمیشه غفلت کرد به دلیل اینکه اثر گسترده ای در ذهن کودک به جا می گذارد. تمام حرکات باید تحت کنترل والدین باشد. والدین بستری را فراهم می کنند که کودک به موفقیت دست پیدا کند. اگر این بستر را فراهم کردیم نتیجه اش این می شود که کودکمان خودش می آید داوطلبانه کمک می کند، وقتی اعتماد به نفس وعزت نفس را ازش گرفتیم ٬ در حقیقت خود یاری ودیگر یاری را ازش گرفتیم ودرنتیجه بزرگتر که شد حالت لجبازی و ناهنجاری هم درش بوجود می آمد.
پیشنهاد می کنیم بخوانید: کودک از پدر و مادر تقلید می کند
نکاتی درباره مرحله خردسالی
مهمترین ویژگی این مرحله، خودمداری در کودک (قبول داشتن نظریات خود) است. خودمداری در کودک یک ویـژگی ذهـنی در ایـن مرحله است و به مـعنی خودخواهی کودک نیست.
۱. نظم و انضباط در کارها
نـظافت و انضباط در کارها (مثل مسواک زدن و مـراقب در تـمیزی لباسها) در این دوره آموزش داده میشود. در صورتی که این آموزشها برنامهریزی شده باشد، بـرای کـودک «عادت» میشود و برای همیشه جزئی از رفـتار او میگردد.
۲. تقویت قوۀ تـخیل کـودک
تقویت قوۀ تـخیل کـودک در این مرحله از وظایف مهم والدین اسـت. این کار را از چند طریق میتوانیم انجام دهیم. بازیهای فکری، قصهگویی و کتاب خوانی از مهمترین راه های پرورش قـوۀ تخیل کودک است.
۳. دروغ گفتن به دلیل خیال پردازی
والدین بـاید مـراقب بـاشند بعضی از دروغهایی کـه کـودکان در اثر خیالپردازی میگویند، بـه عـنوان رفتارهای ضد اخلاقی ارزیابی نکنند، بلکه باید به کودک کمک کنند تا بین خـیال خـویش با واقعیت، تمایز قایل شوند.
۴. صحبت کردن کودکان
به دلیل گسترش خـزانۀ لغات کودک، لکنت در این سنین شـایع اسـت. لذا والدیـن زیـاد نـگران نباشند، بلکه سـعی نـمایند در موقع سخن گفتن به کودک آرامش بدهند و از تذکر مکرر به کودک برای اصلاح تکلم و سرزنش کـردن او بـپرهیزند.