اگر کسی آتش را لمس کند و انگشتان خود را بسوزاند، در حالت نرمال درد کمی را متحمل می شود. در واقع، این یک واکنش سالم به تهدیدات محیطی است و به فرد هشدار می دهد که رفتار خود را به سرعت تغییر بدهد. اما گاهی اوقات درد تا مدت ها بعد از رفع شدن خطر نیز همچنان باقی می ماند و به درد مزمن تبدیل می شود.
درد مزمن به شکل سردرد، مشکلات مفصلی، یا فیبرومایالژیای پیشرفته می تواند اساساً زندگی فرد را تحت تأثیر قرار بدهد. بسیاری از مردم درد بی پایانی را تجربه می کنند که ممکن است حتی کار و روابط شخصی آنها را از مسیر خود خارج کند. تقریباً 100 میلیون نفر از مردم امریکا از برخی از دردهای مزمن رنج می برند. این دردها ممکن است تحت تأثیر بسیاری از عوامل، از جمله احساسات و خاطره ها ایجاد شوند.
زمانی که فردی آسیب می بیند، سنسورهای درد روشن می شوند و از طریق سیگنال های الکتریکی پیام های درد را به مغز ارسال می کنند. درد معمولی، – مانند یک سردرد جزئی- با چند آسپرین یا گذشت زمان بهبود می یابد. اما درد مزمن اغلب متفاوت است، حتی پس از آنکه مدت زمان زیادی از آسیب اولیه یا شروع درد گذشته باشد، مغز به دریافت سیگنال های درد ادامه می دهد.
علائم درد مزمن چیست؟
درد ناشی از یک بیماری مزمن می تواند طیفی از یک درد خفیف تا درد ضربان دار را در بر بگیرد. علائم دیگر ممکن است شامل خستگی، خستگی روزانه، خواب بی کیفیت، یا نوسانات خلقی باشد. گاهی اوقات، درد به حدی شدید است که می تواند فعالیت ها و لذت روزمره از زندگی را مختل کند. درد مزمن همچنین می تواند منجر به مشکلات شناختی و حتی در برخی موارد فرد را به افسردگی مبتلا کند.
درد مزمن چقدر طول می کشد؟
معمولاً هر دردی که سه ماه یا بیشتر طول بکشد درد مزمن در نظر گرفته می شود. اگر کسی خوش شانس باشد، درد قبل از یک ماه برای او به پایان می رسد اما برای دیگران درد مزمن می تواند به طور نامحدود ادامه پیدا کند.
چه کسانی در معرض درد مزمن هستند؟
درحالیکه هر کسی ممکن است از درد مزمن رنج ببرد اما زنان، افراد بالای 65 سال، کسانی که اضافه وزن دارند، آنهایی که از افسردگی رنج می برند یا سابقه سیگار کشیدن دارند بیشتر در معرض تجربه دردهای مزمن هستند. انجام عمل جراحی نیز می تواند شانس مبتلا شدن به دردهای مزمن را افزایش بدهد.
درد مزمن چگونه مدیریت می شود؟
به طور مرسوم و به شیوه سنتی، در درجه اول با درد به عنوان یک مشکل جسمی برخورد می شود. بیمار دارو دریافت می کند، درمان فیزیکی روی وی انجام می شود و در موارد شدید ممکن است تحت عمل جراحی قرار بگیرد. درحالی که این روش ها به برخی از افراد کمک می کند، برخی دیگر پیامدهای منفی متوسط تا شدیدی را تجربه می کنند از جمله عوارض جراحی، اعتیاد به داروهای ضد درد و مواد مخدر.
امروزه، دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که درد را می توان با درمان های روانی و نیز اجتماعی برطرف کرد. از آنجایی که تجربه درد در هر یک از افراد متفاوت است و به مداخله های درمانی به صورت متفاوت پاسخ می دهد، استراتژی های ویژه ای وجود دارد که می تواند به مدیریت علائم درد مزمن کمک کند.
آیا درد فقط در جسم افراد است؟
از دیرباز، درد یک احساس فیزیکی در نظر گرفته شده که در قسمتی از بدن اتفاق می افتد. تحقیقات نشان می دهد که درد، قسمت هایی از مغز مانند سیستم لیمبیک را فعال می کند که کنترل احساسات را به عهده دارند. این بدان معنی است که درد ممکن است به دلایل فیزیکی، بیولوژیکی، یا اجتماعی ایجاد و یا بدتر بشود؛ که بدین ترتیب راه های بیشتری برای درمان مؤثر در اختیار متخصصین قرار می دهد.
درمان های عمده برای درد مزمن کدام است؟
تمرینات تنفسی و مدیتیشن می تواند به کاهش علائم استرس که ممکن است عامل تشدید درد باشد کمک نماید. برای مدیریت بیشتر درد بهتر است سیگار کشیدن متوقف و مصرف الکل نیز محدود شود. رعایت بهداشت، خواب خوب، ورزش کافی و تغذیه مناسب می تواند اثرات سودمندی داشته باشد، همچنین شفقت ورزی با خود نیز می تواند تأثیرات مثبتی داشته باشد.
درد مزمن چگونه روی سلامت ذهنی تأثیر می گذارد؟
درد مزمن می تواند به گسترش مشکلات سلامت ذهنی از جمله افسردگی و اضطراب منجر شود. کسانی که از درد مزمن رنج می برند و با این چالش ها دست و پنجه نرم می کنند، ممکن است از ملاقات با یک رواندرمانگر نتیجه خوبی بگیرند؛ برخی از درمانگران در درمان احساسات منفی ناشی از درد مزمن تخصص دارند.
تاثیر رواندرمانی بر درمان دردهای مزمن چگونه است؟
بر اساس برخی پژوهش های جدید، رواندرمانی برای تسکین دردهای مزمن میتواند به عنوان روشی بهتر و کم عارضه تر، جایگزین درمان های دارویی و استفاده از برخی مخدرها شود و وابستگی بیش از حد به آنها را کاهش دهد.
درواقع یکی از عوامل اصلی بحران مصرف بیرویه مواد مخدر، افزایش مصرف داروهای مخدر جهت تسکین درد است درحالیکه عملا طبق گزارش ها تاثیر کمی در کاهش شدت دردهای جسمانی مزمن داشته اند، درحالیکه مصرف طولانیمدت این داروها، خطر جدی اعتیاد، سوءاستفاده، اوردوز و نهایتاً مرگ را نیز افزایش می دهد.
رواندرمانی از طریق تغییر افکار افراد در نحوۀ مدیریت درد مزمن تاثیر می گذارد. است. منظور از مدیریت درد، تمام دردهایی است که در قسمتی از بدن به طور مشخص احساس می شود که بیماران یاد می گیرند که درد نیز خود یک عامل استرسزا است و آنها می توانند مانند سایر عوامل استرسزای دیگر با آن سازگار شوند و آن را مدیریت کنند.
مداخلات درمانی شامل یادگیری فنون ذهن آرامی یا مدیتیشن، تن آرامی، انجام فعالیتهای رضایتبخش، بازسازی آیتم های شناختی و آموزش تمرین های متناسب با مدیریت درد می باشد که تنها در صورت ایجاد یک رابطه موثر، همدلانه و قوی با رواندرمانگر ممکن است. درنهایت چنین مداخلات درمانی و حرفه ای منجر به ایجاد توانایی کنترل شدت درد، کاهش آن، بهبود کیفیت زندگی و عملکرد جسمانی، روانی و هیجانی فرد خواهد شد.