تعهد زناشویی یکی از اصلی ترین پایه های یک ازدواج سالم است. روانشناسان معتقدند تعهد زناشویی بین همسران یک پیش بینی کننده مهم برای ازدواج های رضایت بخش و پایدار است. تعهد مادام العمر به ازدواج، وفاداری نسبت به همسر، ارزش های اخلاقی قوی، احترام نسبت به همسر خویش به عنوان بهترین دوست و تعهد نسبت به وفاداری جنسی از ویژگی های ازدواج رضایت بخش با عمری طولانی است.
نظریه پردازان مربوطه بر این باورند که تعهد باعث ایجاد یک ارتباط متقابل شده و موجب ثبات زناشویی می گردد. آنان معتقدند که روابط با تعهد بالا، انعطاف پذیری بیشتری نیز دارند و عملاً زوجین زمانی می توانند از تأثیرات دگرگونی ها و آزمایش های زندگی به دور باشند که در کنار یکدیگر احساس امنیت کنند.
تعهد زناشویی چگونه تعریف می شود؟
هر ازدواج موفق حاوی سه رکن اساسی تعهد، جاذبه و تفاهم است که در میان تعاملات گوناگون، تعهد مهمترین جنبه کیفی یک رابطه را داراست. هر فرد در طول زندگی خود متعهد به اجرای امور مختلفی می شود، اما زمانی که صحبت از ازدواج می شود، موضوع اهمیت اساسی پیدا می کند. تعهد در لغت به معنی عهد و پیمان بستن است. به تعبیر دیگر تعهد در ازدواج قول و قراری است متقابل بر وقف خود در رابطه ای که نوعی دلبستگی عاطفی در آن وجود دارد.
روانشناسان در مثلث عشق، سه ضلع اساسی شامل صمیمیت، شهوت و تعهد را بر می شمارند که به گفته آنها تعهد در یک رابطه نوعی توافق و قصد بر حفظ رابطه در درازمدت است و بر شرایط پایداری اشاره دارد که زوج ها را در کنار هم نگه می دارد؛ در واقع ثبات جز اصلی تعهد در رابطه است. بدون تعهد رابطه سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو خواهد بود.
انواع تعهد در زندگی مشترک
تعهد به ازدواج
به احساس تقدس و ارزشمندی که برای ازدواج قائل هستیم گفته می شود و جدای از رابطه ما با شخص خاصی در ازدواج است. معمولاً این نوع از تعهد در برگیرنده باورها، عقاید، ارزش های مذهبی و سنت ها، محیط خانوادگی و تربیتی است که فرد در آن رشد کرده است.
تعهد به همسر
ناشی از احساس تعلق خاطر به همسر است که با احساس صمیمیت، از خودگذشتگی و وفاداری نسبت به همسر همراه می شود.
تهعد اجباری
شامل عوامل بیرونی، خواه واقعی یا خیالی است که به رغم گرایش فرد به ترک رابطه میتواند مانع از آن شود. مثل عدم تأیید خانواده و دوستان، هزینه امور مربوط به طلاق، وابستگی به فرزندان، نیافتن یک شریک مناسب و عوامل درونی مثل وابستگی عاطفی یا فقدان اعتماد به نفس.
نتایج تعهد در ازدواج
به طور کلی پیامدهای تعهد به دو دسته تقسیم می شوند:
1. تأثیر بر روی عملکرد رابطه
عدم تعهد، حفظ و دوام یک ازدواج را به مخاطره می اندازد. روانشناسان می گویند: تعهد زناشویی می تواند به عنوان مهمترین متغیر در بررسی فرایندهای ارتباطی زوج ها در نظر گرفته شود. آنها شواهدی ارائه می کنند مبنی بر اینکه چگونه تعهد بین زوج ها بر واکنش آنها نسبت به خطاهای یکدیگر تأثیر می گذارد، به طوریکه میتواند موجب تعاملاتی سازنده یا مخرب بین آن دو گردد. همچنین زوجینی که نسبت به هم تعهد بیشتری دارند، از همسازی بیشتر، ارتباط موثرتر و مشکل گشایی کارآمدتر و رضایت بیشتر نسبت به زندگی برخوردارند.
2. تأثیر بر روی ثبات رابطه
تعهد را میتوان چسب یک رابطه قلمداد کرد. تعهد می تواند موجب پایدار ماندن یک رابطه در شرایط دشوار زندگی و مواجهه با مشکلات گردد و در مقابل، فقدان تعهد زناشویی مهمترین عامل موثر در بروز طلاق محسوب می شود.
تفاوت های جنسیتی زنان و مردان در تعهد
مردم از گذشته تاکنون بر این باورند که مردها در روابط با جنس مخالف، از عدم تعهد کمتری برخوردارند، درحالی که طبق تحقیقات جدید، دیده می شود که زنان نیز تحت فشارهایی که متحمل می شوند، می توانند نسبت به مردها دست به خیانت زده و به روابط خود پایبند نباشند. واقعیت این است که برخی زن ها نیز در نهایت رعایت تعهد اما پس از گذشت سالیان زیاد از زندگی، بالاخره دست به خیانت زده و تعهد خود را زیر پا می گذارند. البته که مردها نیز به همان میزان ممکن است بعد از داشتن یک رابطه طولانی با یک نفر، دست به خیانت و شکستن تعهد بزنند. در عین حال هیچ یک از طرفین در نهایت لجبازی، حاضر به قبول بی وفایی و خیانت خود نیستند. با این تفاوت که روش خیانت و علل آن در این دو جنس مخالف، کاملاً دو رویه متفاوت است.
بررسی وضعیت مراجعین به مشاوره خیانت نشان می دهند، که برخی مردها در عین تعهد به همسر خود، در صورت مجذوب شدن، چه از نظر عاطفی یا جنسی با فرد دیگر، تعهد خود را زیر پا می گذارند، در مقابل، زن ها عموماً تا زمانی که از طرف همسر خود کاملاً از همه نظر تأمین شوند، بر تعهد خود پایبند باقی می مانند. با شروع مشکلات بین آن دو اما، ممکن است زن نیز به سمت و سوی خیانت کشیده شود. معمولاً زن ها به راحتی نمی توانند دست به خیانت جنسی و ایجاد رابطه نزدیک با مرد دیگری بزنند. از نظر آنها اگر مردها بتوانند نسبت به همسر خود، از هر نظر پایبند باشند، دلیلی ندارند دست به خیانت بزنند.
به هر روی واقعیات امروز جامعه و آمار مراکز روان درمانی، خبر از نرخ بالای شکستن تعهدات زناشویی از سوی هر دو جنس می زند که قطع یقین هر زوج و یا همسر داستان و دلایل خاص به خود را برای شکستن پیمانش دارد و احتمالاً اگر در وقت بروز مشکل در زندگی، از کمک تخصصی زوج درمانگران بهره می بردند، قصه زندگی شان جور دیگری نوشته می شد…