بی شک، یکی از بحران های اجتماعی که در عصر حاضر با روند رو به رشدی همراه شده است، مسئله چند همسری می باشد. برای روی آوردن افراد به این ضد ارزش، دلایل و توجیهات مختلفی را میتوان برشمرد. یکی از توجیهاتی که موافقان تعدد زوجین عنوان می نمایند، مزیت ها و فواید این موضوع می باشد. در این زمینه باید خاطر نشان نمود که مسئله چند همسری نه تنها هیچگونه فوایدی در باطن و ظاهر خود ندارد، بلکه یکی از آسیب ها و آفت های جدی و مخاطره آمیز برای بنیان خانواده به شمار می آید. به عبارت دیگر، تعدد زوجین، شالوده و زیر بنای نهاد خانواده را بشدت تحت شعاع قرار می دهد.
به طور کلی، چند همسری به وضعیتی اطلاق می گردد که در این وضعیت زن یا مرد، بیشتر از یک همسر برای خود اختیار می کنند. در این حالت، شخص از همسرهای رسمی متعددی برخوردار بوده و همسران نیز از حضور یکدیگر کاملاً آگاه و مطلع می باشند. ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که در کشورهای متمدن، پیشرفته و توسعه یافته، همزمان چند همسر داشتن کاملاً غیر قانونی و ممنوع می باشد. از سوی دیگر، در اندک کشورهایی این پدیده یک امر رایج و مرسوم تلقی می شود. ناگفته نماند، همانگونه که تجرد گزینی برای بسیاری از دختران و پسران جایز و مناسب نمی باشد، چند همسری نیز امری مذموم، ناپسند و ضد ارزش قلمداد می گردد.
انواع و اقسام چند همسری
شایان ذکر است که چند همسری در اشکال مختلف و متنوعی نمود برجسته و بارز پیدا کرده است. بر این اساس، چند زنی، یکی از نمونه های این مسئله به شمار می آید. به گواه تاریخ، در گذشته های بسیار دور، مردان به منظور بقای نسل، به سمت سوی چند همسر داشتن متمایل می شدند. در سوی مقابل، در بسیاری از فرهنگ ها و جوامع به ظاهر متمدن حال حاضر، همچنان رگه هایی از چند همسری، آن هم به صورت قانونی و مجاز به چشم می خورد.
ناگفته نماند که این معضل در برخی مواقع نه تنها به بقای نسل کمکی نمی کند، بلکه بستر مناسب برای بروز اختلالات روانی را نیز فراهم می آورد. از اشکال دیگر چند همسری، میتوان به چند شوهری اشاره نمود. اگرچه در باور و فرهنگ بسیاری از جوامع مسئله چند شوهری هیچگونه سنخیت، تناسب و مقبولیتی ندارد، اما برخی از جوامع محدود برای زنان، چند شوهری را مجاز و قانونی شمرده اند. در این جوامع دلایل و عوامل مختلفی برای بروز چنین پدیده ای به صورت مستقیم و غیر مستقیم نقش دارند.
علل متمایل شدن افراد به چند همسری
به طور کلی، تلفیقی از تمایلات فردی، عوامل و مؤلفه های اجتماعی در ایجاد مسئله چند همسری تاثیر گذار و مؤثر می باشند. بر این اساس، برآورده کردن امیال جنسی، از جمله دلایل حائز اهمیت بسیاری از مردان برای گرایش پیدا کردن به تعدد زوجین می شود. لازم به ذکر است که اصولاً مردانی که چندین همسر برای خود اختیار می کنند، دچار نوعی احساس شادی، افتخار و غرور کاذب می شوند.
در برخی مواقع، کمبود عزت نفس مرد سبب می گردد به منظور نشان دادن قدرت و مردانگی خود، به جبران افراطی متوسل شده تا از این طریق مردانگی خود را به رخ کشانده باشد. ناتوانی یک فرد یا نداشتن فرزند نیز می تواند مردان را به سوی چند همسری سوق دهد. از دیگر عوامل بروز این معضل، عوامل اجتماعی می باشد. بر این اساس، مسائل مذهبی و فرهنگی نیز می تواند در این زمینه مؤثر و تاثیر گذار باشد. اصولاً در برخی فرهنگ های محدود این حق را برای مردان قائل بوده و این ضد فرهنگ را به نسل های بعد منتقل می سازند.
نگاهی به آسیب ها و پیامدهای چند همسری
گفتنی است که اگرچه غالباً مسئله چند همسری در میان مردان شایع و مرسوم می باشد، اما آسیب ها و تبعات منفی و نامطلوب این معضل را نمیتوان نادیده گرفت. بدون تردید، یکی از تبعات چند همسر داشتن، فروپاشی خانواده ها و ایجاد پدیده ای تیره و تاریک به نام طلاق می باشد. از سوی دیگر و از آنجایی که آثار و تبعات روانی چند همسر داشتن، به طور معمول برای زنان بیشتر و شدیدتر است، زمینه مناسب برای ابتلای فرد به اختلالاتی نظیر اختلالات اضطرابی و افسردگی، به نحو مطلوب مهیا می شود.
ناگفته نماند که در چند همسری، احتمال ابتلا به بیماری مهلک ایدز (AIDS) و بیماری های مقاربتی، به میزان چشمگیری بالا می باشد. بر این اساس، بیمار بودن مرد، سبب انتقال بیماری به سایر همسران می گردد. ضمناً در خانواده های چند زنی، ایجاد رقابت، حسادت و خشونت های خانگی بسیار شایع و رایج می باشد. همچنین این حسادت ها و رقابت ها، یکی از عوامل مؤثر برای بروز تعارضات، چالش ها و دعواهای ریز و درشت به شمار می آید. در این زمینه باید خاطر نشان نمود که آمار و ارقام خودکشی در خانواده ها چند همسر بسیار زیاد می باشد. ناگفته نماند که بروز و دست دادن احساس نادیده گرفتن و احساس بی کفایتی به زن، از دیگر تبعات و آثار منفی و نامساعد چند همسری قلمداد می گردد.