کودک استثنایی انسانی است با همه ویژگی های یک انسان و سپس کودکی است با تفاوت های استثنایی نسبت به دیگر کودکان. این ویژگی هاست که مربیان، باید خود را با آن سازگار کنند. کودک استثنایی از نظر هوش و روان و مهارت اجتماعی به میزان زیادی، نسبت به همسالانش تفاوت دارد و نمی تواند به نحو صحیح از یک برنامه آموزش و پرورش معمولی بهره برد.
پیشنهاد می کنیم انجام دهید: تست هوش کودک
انواع کودکان استثنایی
روانشناسان کودک های استثنایی را به صورت زیر تقسیم بندی می کنند:
- کودکانی که به علت تفاوت هوش و ذهن با کودکان عادی فرق دارند. این دسته در زمره کودکان عقب مانده ذهنی و یا تیزهوش می باشند.
- کودکانی که به دلیل اختلالات مغزی یا عملی، دچار اختلالات رفتاری هستند. کودکانناسازگار یا دشوار، در این دسته قرار دارند.
- کودکان مبتلا به مشکلات حسی، حرکتی و عملی رشد؛ نابینایان و کودکان دچار اختلالات تکلمی، اوتیسم و ناتوانی های حرکتی در این دسته قرار دارند.
بیش از پانصد میلیون کودک در سراسر دنیا و بین 12 تا 18 درصد کل کودکان در گروه استثنایی بوده و نیاز به خدمات ویژه دارند.
مشکلات والدین کودک استثنایی
وقتی والدین برای نخستین بار و بدون اطلاع کافی با یک وضعیت غیر عادی مواجه می شوند، احساسات جدیدی را تجربه می کنند. اکثر والدین قبل از رجوع به پزشک، از ناتوانی کودک خود خبر ندارند و رفتارهای کودک خود را به مسائلی غیر از اختلال نسبت می دهند. اما پس از مراجعه به پزشک، به یکباره درمی یابند که کودکشان استثنایی می باشد و واکنش های متفاوتی را از خود نشان می دهند.
معمول ترین این واکنش ها عبارتند از:
احساس گناه
این واکنش نزد والدین شایعتر است. بخصوص اگر کودک شان در یک بارداری ناخواسته به دنیا بیاید. در این هنگام، والدین ناتوانی کودک را به مشکلات بهداشتی مادر و کودک در دوران بارداری ربط می دهند. خود را سزاوار تنبیه دانسته و تصور میکنند که خداوند بدین شیوه قصد مجازات آنها را داشته است.
احساس ناکامی
از واکنش های دیگر والدین کودکان استثنایی، احساس ناکامی است. این احساس نه فقط بدلیل داشتن فرزند کم توان، بلکه بخاطر کسری وسایل درمانی یا مشکلات نگهداری از این کودکان بوجود می آید. این احساس زمانی شدت می یابد که خانواده تصور کند وجود کودک استثنایی، تعادل روانی و اقتصادی خانواده را دچار مشکل کرده و امکان دارد برای سایر کودکان خانواده هم ایجاد مشکل نماید.
پیشنهاد می کنیم بخوانید: روانشناسی کودک و رشد روابط والدین و کودک
انکار حقیقت
خانواده، بی تحرکی کودک در فعالیت های روزانه را به ساکت بودن و تحرک بیش از حد او را به شیطنت او نسبت داده و فکر نمی کنند که کودک مشکلی داشته باشد. معمولا انکار عقب ماندگی کودک با ورود به مدرسه است. بعضی والدین آنقدر در انکار حقیقت پافشاری می کنند که حتی ریزترین کارهای کودک خود را نشانه تیزهوشی او تصور کرده و از اجرای درمان های دارویی، بهداشتی و روانی خودداری می کنند. در حقیقت خود باعث تشدید عقب ماندگی کودک خود می شوند.
اضطراب و نگرانی
از واکنش های شایع والدین یک کودک استثنایی، نگرانی است که با آگاهی از عقب ماندگی کودک آغاز می شود و پس از مراجعه به متخصصان مختلف و ناامید شدن از روند بهبود کودک، افزایش می یابد.
فرافکنی
والدین عقب ماندگی کودک شان را به خطای دیگران نسبت میدهند و خود را از هر گونه عیب و نقص تبرئه میکنند.
امکان داشتن روان سالم با وجود کودک استثنایی
اگر والدین یک کودک استثنایی هستید، توصیه می شود روش های زیر را در پیش بگیرید:
1- کودک را همان طوریکه هست بپذیرید.
والدین باید تلاس کنند کم توانی کودک خود را پذیرفته و به وی برای سازگار شدن با محیط کمک کنند. در حقیقت باید محدودیت های او را قبول کرده و مطابق ظرفیت محدود او عمل نمایند.
2- توانایی های او را دست کم نگیرید.
از اهداف بلند پروازانه که رسیدن به آنها دشوار است، پرهیز کنید. بدانید که یک کودک استثنایی هم میتواند از عهده کارهای بسیاری برآید و نیازهای خود را به اندازه تواناییش ارضا نماید.
3- پیش داوری را کنار بگذارید.
تلاس نمایید تا حد امکان، خواسته های خویش را در مورد کودک استثنایی خود رها کنید. چون اگر متمایل باشید که کودک را طوریکه دوست دارید ببینید، این عمل در دید شما تاثیر می گذارد.
4- محیط امن و بامحبت فراهم کنید.
اگر کودک در خانواده احساس امنیت نماید و دریابد که والدینش از او حمایت میکنند و از پیشرفت های اندکش، رضایت دارند، سازگارتر می شود و سعی او برای یادگیری و ارتباط با دنیای بیرون افزایش می یابد. کودکی که اعتماد به نفس کسب کند و والدینش را پشتیبان خود احساس کند و بداند که آنها انتظار غیر واقعی از او ندارند، قادر به حل مشکلات خود خواهد بود.
5- در آموزش کودک خود مشارکت کنید.
حضور خانواده در فعالیت های آموزشی نیز قادر است احساس شایستگی را برای کودک و خانواده اش افزون کند. والدین میتوانند مهارت ها مختلف را آموخته و کودکشان را یاری کنند.
6- احساسات خود را مدیریت کنید.
ناامیدی، بی حوصلگی و عجله، با اجرای موفقیت آمیز هر برنامه تقویتی برای کودک در تعارض است. تا آنجا که میشود این احساسات را در نظر نگیرید تا شاید بتوان صادقانه تر و فقط احساسات کودک را مشاهده کرد.
7- در فعالیت های گروهی شرکت کنید.
روان درمانی خانواده بصورت گروهی که اعضای خانواده همدیگر را در ناراحتی هم شریک بدانند و خود را تنها حس نکنند، اعتماد خوبی به آنها می دهد. به این دلیل که خانواده ها در میابند که فقط آنها کودک استثنایی ندارند، بلکه بسیاری خانواده وجود دارند که با این مسئله درگیر می باشند.
8- گاهی او را به مراکز نگهداری بسپارید.
گاهی نگهداری کودک بصورت موقت در مراکز بهداشتی، باعث افزایش و تحریک محبت اعضای خانواده می شود. همچنین این فرصت را می دهد که به مشکلات شخصی خود و دیگر اعضای خانواده پرداخته شود.
9- تعادل را فراموش نکنید.
در خانواده هایی که چندین فرزند سالم و یک کودک استثنایی دارند، نباید بیش از حد به کودک کم هوش توجه شود. بلکه ضروری است که با این کودکان رفتاری همانند دیگران انجام شود.
10- از حرفه ای ها کمک بگیرید.
از کمک مشاوران رواشناس و متخصصان کودک برای سازگاری هرچه بیشتر در طول زمانی غفلت نکید.