به این 3 دلیل برخی از زوج ها بیشتر از دیگران رابطه جنسی دارند.
اکثر زوج های موفق بیان می کنند که در کنار وفاداری، یک رابطه جنسی رضایت بخش، مهم ترین عامل در بقا و دوام ازدواج آنها است. رابطه جنسی دو شریک را به هم متصل می کند، به پیوند آنها انسجام می دهد و به آنها کمک می کند عشق خود را به یکدیگر نشان دهند. متأسفانه رابطه جنسی رضایتبخش بین زوجین در حال کاهش است و افراد اغلب مجبور به مراجعه به سکس تراپیست خارج از کشور هستند.
اخیرا یک مطالعه در آمریکا توسط ژان تونگ و همکارانش انجام شده که نشان می دهد در 25 سال گذشته، بزرگسالان آمریکایی 12 برابر کمتر در سال رابطه جنسی داشته اند که از 65 بار در سال به طور متوسط در اواسط دهه 1990 به 53 بار در سال تا سال 2014 کاهش یافته است.
از آنجایی که رابطه جنسی عامل بسیار مهمی در کیفیت رابطه محسوب می شود، این کاهش رابطه جنسی در زوج ها نگران کننده است. با این حال، برخی از زوج ها هم هستند که به بهبودی رابطه جنسی خود اهمیت می دهند که تعدادشان کمتر است.
با این حال، تحقیقات نشان داده اند که در میان یک گروه از زوج ها به طور خاص، دفعات رابطه جنسی در واقع افزایش یافته است که البته تنها گروهی هستند که این موضوع در موردشان صادق است. آنها زوج های برابری طلبی هستند که در کارهای خانه و امور زندگی با هم مشارکت جدی ای دارند.
درک اینکه چه چیزی زوجهای برابریخواه را منحصربهفرد میکند، برای درک اینکه چرا آنها زندگی جنسی قوی ای دارند و چگونه دیگران هم میتوانند زندگی خود را بهبود ببخشند، مهم است.
در اینجا سه عامل مهم برای توضیح اینکه چرا به اشتراک گذاشتن کارهای خانه در صمیمیت جنسی زوج ها تاثیر دارد بیان می شود:
1. سهیم شدن در کارهای خانه که اکثرا سخت و کسل کننده هستند، منصفانه است و انصاف نیز منجر به روابط رضایت بخش تر و صمیمی تر می شود.
از آنجایی که چنین روابطی مبتنی بر تقسیم کار برابر است، زوجها انجام کارهای خانهشان را منصفانهتر از شرایط مرسوم (که در آن زنان اکثر کارهای خانه را انجام میدهند) و شرایط غیر متعارف (که در آن مردان اکثر کارهای خانه را انجام میدهند) میدانند. نکته مهم این است که احساس انصاف، برابری و عدالت مرتبط با به سهیم شدن در کارهای خانه، در طول زمان افزایش پیدا می کند. یعنی زوجها امروزه شرایط برابریخواهانه را حتی عادلانهتر از گذشته میدانند و دیگر دسته بندی امور زندگی و مردانه، زنانه کردن آنها اصلا منصفانه نیست.
احساس وجود انصاف برای زندگی جنسی زوج ها مهم است زیرا انصاف نداشتن باعث ایجاد رنجش می شود و رنجش منجر به نارضایتی می شود و زمانی که زوج ها از روابط خود ناراضی هستند از یکدیگر و از رابطه جنسی کناره گیری می کنند.
اگرچه نگرش برابری زن و مرد به طور طبیعی به داشتن انصاف منجر می شود اما منصف بودن منحصر به روابط برابری طلبانه نیست. در واقع ممکن است هر یک از زوجین شرکا شرایط دسته بندی و زنانه، مردانه کردن امور را نیز منصفانه ببینند. با این وجود، شاه کلید این ماجرا این است که آیا شرکا می خواهند به این تقسیم بندی تن بدهند یا خیر.
وقتی هر دو شریک به ترتیبی خاص برای کارهای خانه تمایل دارند، هر دو احتمالاً آن ترتیب را منصفانه می بینند. متأسفانه، اکثر زوجهایی که امروز خود را در چنین شرایطی میبینند، از آن راضی نیستند و نمیخواهند در این فضا باقی بمانند.
2. شراکت، نیاز به کار گروهی و همکاری هر دو طرف دارد که پایه و اساس یک رابطه جنسی خوب است.
برخلاف شرایطی که در آن تنها یک شریک کارهای خانه را انجام می دهد، مشارکت در تکمیل کارهای خانه، شرکا را وادار می کند که به عنوان یک تیم با هم کار کنند. این به معنای گفتگو و توافق در مورد انتظارات، سازش، همکاری برای تکمیل وظایف و گذراندن زمان بیشتر با هم است. جای تعجب نیست که اینها نیز ویژگی های مهمی برای یک زندگی جنسی رضایت بخش و فعال هستند.
در حالی که رابطه جنسی فضایی برای ابراز عشق به شریک زندگی تان است، زمانی برای لذت بردن نیز محسوب می شود – هم ابراز عشق خود و هم نفع رساندن به شریک زندگی.
برای راضی کردن شریک زندگی خود، باید بدانید که او چه میخواهد و اطمینان از اینکه هر یک از شما رابطه جنسی را لذت بخش میداند، به معنای همکاری و احتمالاً سازش است تا نیازهای هر یک از طرفین برآورده شود. در صورت وجود هر نوع مشکل در این خصوص باید به یک زوج درمانگر خارج از کشور مراجعه کرد.
3. به اشتراک گذاشتن کارهای خانه هر دو طرف را قادر می سازد تا رابطه جنسی را آغاز کنند و خواسته های خود را بیان کنند.
شاید مهمترین عنصر روابط برابری طلبانه برای رابطه جنسی، ارتباط باشد. مشارکت در انجام کارهای خانه مستلزم برقراری ارتباط به منظور هماهنگی فعالیت ها و انتظارات است؛ مهارت و تمرینی که زمانی که فرد به تنهایی مسئولیت کارهای خانه را بر عهده دارد کمتر ضروری است.
ارتباط در هماهنگی فعالیت های روزانه مستقیماً به تجربیات جنسی زوج ها ترجمه می شود. رابطه جنسی باید آغاز شود و به محض شروع، طرفین باید برای رسیدن به رضایت متقابل ارتباط برقرار کنند. به طور سنتی، مردان از نظر جنسی بسیار مؤثرتر و فعال تر از زنان هستند و زمان، مکان و نحوه رفتارهای جنسی را کنترل می کنند. از آنجایی که مردان به طور کلی نسبت به زنان تمایل بیشتری به رابطه جنسی دارند، کنترل مرد بر تصمیم گیری جنسی منجر به رابطه جنسی بیشتر می شود اما این موضوع نه ضرورتی دارد و نه الزاما همیشه به همین منوال است.
بیشتر بخوانید : روانکاوی فردی خارج از کشور ، درمان اختلالات جنسی خارج از کشور
یک رابطه جنسی که برای هر دو طرف رضایت بخش باشد برابری گرایی و خودکارآمدی جنسی زنان را افزایش می دهد و منجر به شروع بیشتر رابطه جنسی و اعتماد به نفس بیشتر برای انتقال خواسته هایشان در طول رابطه می شود. در کل منجر به تجربیات جنسی ای می شود که برای هر دو شریک خوشایند است.
تجارب رضایتبخشتر دوجانبه به این معناست که هر دو طرف به احتمال زیاد منتظر رابطه جنسی بعدی خواهند بود و به جای تلاش برای اجتناب از آن، انتظار هر چه زودتر آن را می کشند.
در شرایطی که امور مالی ومعیشتی زوج به سختی تامین می شود و وقت و انرژی طرفین هم زیاد است، جای تعجب نیست که زندگی جنسی زوج ها آسیب خواهد دید. با این حال، یک دسته از همین زوج ها از نظر جنسی پیشرفت خواهند داشت – آنهایی که در کارهای خانه با هم سهیم هستند. این روابط بر پایههای انصاف، کار گروهی و ارتباطات بنا شدهاند که نه تنها منجر به احساسات مثبت در مورد شریک زندگیشان میشود، بلکه ابزارهایی را برای زوجها فراهم میکند تا در کنار رفع مشکلات اقتصادی به کمک یکدیگر، خواستههای جنسی خود را نیز منتقل کنند و نیازهای یکدیگر را برآورده کنند.
برای کسانی که به دنبال بهبود زندگی جنسی خود هستند، به اشتراک گذاشتن وظایف و کارهای خانه راهی است که ارزش دنبال کردن دارد اما حتی برای کسانی که نمی توانند، زوج های برابری طلب درس های مهمی در مورد اینکه چه چیزی در روابط موثر است مانند بینش مشترک، توجه، و ارتباط می دهند. درواقع شرایط و چالش های زندگی دیگر خیلی اهمیت نخواهد داشت چون احتمالا با کمک هم مرتفع می شوند. اینها ویژگی هایی هستند که هر رابطه ای باید آرزوی آنها را داشته باشد و احتمالاً منجر به صمیمیت بیشتر می شود.