شغل به عنوان یکی از مهمترین ارکان زندگی فرد می تواند موجب شکوفایی استعدادها و بروز خلاقیت های فردی و در نتیجه زمینه ساز بروز رضایت شغلی شود. همچنین شغل نامتناسب با استعدادها و توانایی های فرد و استرس های ناشی از آن می تواند باعث ایجاد مشکلات و عدم رضایت و استرس شغلی شود. در نتیجه موجب کاهش رضایت عمومی شخص در زندگی می شود.
امروزه اهمیت و نقش سرنوشت ساز شغل در ابعاد گوناگون زندگی انسانی آشکار است. زیرا شغل علاوه بر تامین هزینه های زندگی، ارتباط مستقیمی با سلامت جسمی و روانی فرد دارد و زمینه ساز ارضای بسیاری از نیازهای غیرمادی او نیز می باشد.
به گفته روانشناسان، تنش ناشی از مشکلات مختلف شغلی می تواند تاثیرات منفی بر زندگی فرد شاغل داشته باشد که بی رضایتی و فرسودگی شغلی از مهمترین آنهاست. پژوهش ها نشان داده اند استرس شغلی و فرسودگی ناشی از آن تاثیرات مخرب بر سلامتی دارند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
تاثیر استرس شغلی در کاهش عملکرد سازمان
کار فقط یک روش زندگی آبرومندانه نیست، بلکه یک عنصر مهم پایگاه اجتماعی و سرچشمه معنا در زندگی افراد است. بدیهی است که نقش سازنده شغل، منوط به تناسب ویژگی های شغل و شاغل و احساس ارزشمندی، کارآمدی و توانمندی شاغل است. در واقع موفقیت شغلی عبارت از احساس فرد از میزان کارایی و توانایی اش در انجام امور محوله است. اگرچه کار کردن خود به سلامت روانی و جسمی کمک می کند و به کاهش شیوع افسردگی، اضطراب و بیماری های جسمی در شاغلین نسبت به بیکاران منجر می شود. منابع مختلف تنیدگی حرفه ای و جو سازمانی از قبیل شغل فرد، نقش سازمانی فرد، جریان پیشرفت حرفه ای، ساختار سازمانی و تداخل کار و خانواده، ممکن است به واکنش های روانی مختلفی ناشی از فرسودگی منجر شود.
نظریه پردازان این حوزه دریافته اند که فشار عصبی اثرات فراوانی بر عملکرد و فعالیت های اعضای سازمان دارد. مدیران و ارباب رجوع سازمان تحت تاثیر این فشار دچار حالات روانی خاص شده و دست به رفتار و اعمالی می زنند که نتایج آن مستقیما در بازدهی سازمان منعکس می شود.
پژوهش ها نشان می دهند عوامل مختلفی به عنوان عوامل استرس زای شغلی مورد توجه قرار می گیرند. شرایط کاری ضعیف، وضعیت های سیاسی تنش زا، مرگ، تولد، فشار زمانی برای انجام کارها، مشکلات مالی، تعارضات در خانواده و محل کار، تغییرات در محل زندگی، جدایی از خانواده، تغییرات در نقش های محوله فردی و حتی مواردی مانند انتخاب رشته، امتحانات، انتخاب شغل و ازدواج در این دسته قرار می گیرند.
پیشنهاد می کنیم بخوانید: روانکاوی فردی
منایع ایجاد استرس های شغلی
اگر وظایف و فشارهای شغلی در محیط کاری از مهارت ها و توانایی هایی افراد بیشتر باشد و یا بین خصوصیات افراد و محیط کاری آنها نوعی عدم تجانس احساس شود، استرس ایجاد می شود. همچنین هنگامی که تقاضاهای شغلی بالا و گستره تصمیم گیری فرد پایین باشد، فشار و استرس شغلی روی می دهد. در مقابل اما هنگامی که تقاضاها و گستره تصمیم گیری هر دو بالا باشند، رشد و توسعه و پیشرفت اتفاق می افتد. در این مواقع نه تنها فرد گرفتار پیامدهای منفی استرس و اضطراب های شغلی نمی شود، بلکه سطح سلامت فرد نیز بهبود می یابد.
کمباری نقش
یکی دیگر از ویژگی های نقش که در شغل های مختلف موجب ایجاد استرس در کارکنان می شود را کمباری نقش نامیده اند. یعنی وضعیتی که در آن از مهارت های شخص به طور تمام و کمال استفاده نمی شود. در نتیجه به استرس ناشی از آن که موجب ایجاد احساس محدودیت می شود، کمباری نقش می گویند.
گرانباری نقش
به این معنی که اگر فرد نتواد از پس انجام کاری که بخشی از شغل معین اوست برآید، دچار استرس و به دنبال آن کژکاری و بد عمل کردن شود.
ابهام نقش
ابهام نقش زمانی پدید می آید که روشن نباشد نقش فرد چیست. به عبارتی هنگامی که به وضوح معلوم نباشد هدف از شغل چیست و حدود و مسیولیت های فرد کدام است. هر چند که ابهام نقش در بیشتر سازمان ها مساله ای اجتناب ناپذیر است، اما سازمان ها به رهبرانی نیاز دارند تا ابهام های موجود در نقش ها محول شده به کارکنان را برطرف کنند. با این همه ابهام در نقش زمانی به استرس منجر می شود که فرد را از بهره وری و پیشرفت باز دارد.
استرس شغلی و سلامت فرد
همانطور که پیشتر اشاره شد، در پژوهش های متعددی که در زمینه استرس و سلامتی صورت گرفته مشخص شد استرس شغلی تاثیر منفی بر سلامت فرد بر جای می گذارد. وقتی عامل استرس زایی بر انسان تاثیر می گذارد، حالات هیجانی و فیزیولوژیکی انسان را از سطح بهنجار و متعادل خارج کرده و فعالیت های شناختی فرد نیز آسیب پذیر می شود. بدین ترتیب است که مشکلات رفتاری به شکل احساس اضطراب و افسردگی بروز می یابد.
به طور کلی پژوهشگران استرس شغلی را منجر به سه دسته از فشارها بر می شمرند که این مجموعه پیامدها شامل فشارهای رفتاری، روان شناختی و جسمانی را شامل می شود.
- فشارهای روان شناختی شامل احساس نارضایتی، اضطراب، بی قراری و یا شکایت های متعدد از بی خوابی ها و بی قراری است. همچنین تجربه استرس باعث ایجاد خستگی، عصبانیت، بی حسی، تحریک پذیری، بدخلقی، ملال و کناره گیری می شود.
- دومین نوع فشارهای ناشی از استرس، فشار بدنی است. فشارهای فیزیولوژیکی نیز شامل علایمی مانند بالا رفتن فشار خون وکلوسترول خون و به خطر افتادن سیستم ایمنی بدن است. همچنین استرس از جمله عوامل ایجاد سرطان نیز محسوب می شود.
- سومین نوع فشار، فشار رفتاری است که نشانه های آن شامل سیگار کشیدن، زیاد خوردن، غیبت از سر کار و مراجعه متعدد به مراکز مراقبت سلامتی می باشد. طبیعی است که وقتی چنین پاسخ هایی در بدن فرد ایجاد شود، موجب بروز عوامل خطرزای بیماری می شود.
چراغ اضطراب را خاموش کنیم
بدون شک بخش مهمی از زندگی که استرس فراوانی را برای انسان ها ایجاد می کند، شغل آنهاست. در دهه های اخیر نیز فشار عصبی یا استرس و عوارض آن در محیط های شغلی و سازمان ها مورد التفات و توجه بسیار واقع شده و یکی از مباحث اصلی رفتار سازمانی را به خود اختصاص داده است. بنابراین با توجه به آنچه در این مطلب گفته شد چنانچه در محیط کاری و سازمانی خود علایم اضطرابی ناشی از استرس و فرسودگی شغلی احساس می کنید، لازم است برای پیشگیری از گسترش دامنه آن، به روانشناسان مربوط در رهیاب مراجعه کرده و خود را از گرداب های سخت اضطراب های شغلی و عواقب آن نجات دهید.