انسان موجودی اجتماعی و نیازمند برقراری روابط با دیگران، بسیاری از نیازهای عالیه انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقیت هایشان فقط از طریق تعامل بین فردی و ارتباطات اجتماعی می تواند فعلیت یابد. چه بسا کسانی که به دلیل ناتوانی در ایجاد روابط اجتماعی به انزوا و تنهایی رو می آورند.
فوبی اجتماعی چیست؟
فوبی اجتماعی، ترس بیش از حد که باعث می شود عملکرد و تعامل اجتماعی افراد کافی و مناسب نباشد به گونه ای افراد مبتلا به فوبی اجتماعی از مشاهده شدن بیزار هستند و از موقعیت های اجتماعی اجتناب می کنند. اولین بار تعریف فوبی اجتماعی در DSM-III تحت عنوان طبقه فوبی ساده آمد و به عنوان «ترسی است که در موقعیت هایی تجربه می شود که در آن، احتمالاً دیگران فرد را ارزیابی می کنند» تعریف شد. در DSM-III_R مفهوم فوبی اجتماعی گسترش یافت و افرادی را شامل شد که از محدوده ای از موقعیت های اجتماعی می ترسند. در نهایت در DSM-IV، فوبی اجتماعی اینگونه تعریف شده است: ترس آشکار و مزمن از یک یا بیش از یک موقعیت اجتماعی که در آن وضعیت فرد با افراد ناآشنا مواجه می شود یا از سوی افراد ارزیابی می شود.
چگونگی شکل گیری و تداوم اختلال فوبی اجتماعی
در زمینه چگونگی شکل گیری و تداوم اختلال فوبی اجتماعی نظریه های مختلفی وجود دارد. از جمله آنها نظریه زیست شناختی، شرطی سازی کلاسیک، رفتارگرایی اجتماعی و نظریه شناختی الیس است، ولی میتوان گفت یکی از نظریه های جدید در این زمینه نظریه ولز و کلارک است. با توجه به نظریه های جدید در زمینه فوبی اجتماعی میتوان بیان کرد که از جمله عوامل مطرح در اختلال فوبی اجتماعی مسئله اضطراب و حساسیتی که این افراد نسبت به علائم اضطرابی دارند. ولز و کلارک مطرح می کنند که خود پردازی منفی یکی از ویژگی های اصلی هراس اجتماعی است. بنابراین، پیش بینی می شود که افراد اجتماع هراس در موقعیت های اجتماعی یکجا به جایی توجهی نشان دهند که با توجه متمرکز با خود شدید، مشخص می شود.
این جا به جایی توجه میشود که در پی ارزیابی خطر اولیه می آید همانند افزایش خودآگاهی تجربه می شود که در آن افراد گزارش می دهند که خیلی توی چشم هستند. فرد اجتماع هراس، اغلب از چگونه ظاهر شدن خود بر دیگران یک برداشت دارد. این برداشت می تواند یک مفهوم محسوس یا یک تصویر ذهنی باشد. تصاویر ذهنی چنان هستند که گویی فرد اجتماع هراس از بیرون بدن خود، به خود نگاه می کند. داشتن دید تماشاگری، معمولاً شامل بازنمایی تحریف شده ای از علائم مشاهده پذیر اضطراب و عملکرد است.
افراد مبتلا به فوبی اجتماعی چنین برداشتی را بر اساس اطلاعات درون نگرانه خود مثل علائم بدنی (احساس گر گرفتگی و افزایش ضربان قلب)، افکار و احساسات درباره خود (معمولاً منفی) و در برخی موارد به خاطرآوردن حوادث واقعی و عملکردهای ضعیف به دست می آورند. در برخی از این افراد، تصویر ذهنی از دید یک تماشاگر دیده می شود. افراد اجتماع هراس، به اشتباه تصور می کنند، وقتی آنها احساس ناراحتی می کنند، دیگران این ناراحتی را دیده و آنها را غیر طبیعی می دانند.
اختلال فوبی اجتماعی امروزه، توجه بسیاری از کارشناسان را به عنوان یک اختلال گسترده و درمان پذیر، به خود جلب کرده است. چیزی که نگران کننده است وسعت این اختلال است که کمرویی شکل خفیف آن است. در واقع، فوبی اجتماعی و کمرویی دو اصطلاحی هستند، که برای توصیف افرادی به کار می روند که در موقعیت های اجتماعی، کم حرف هستند. اگر چه فوبی اجتماعی به عنوان یک اختلال بالینی در DSM-IV توصیف شده است، اما کمرویی اصطلاحی است که کمتر تعریف شده است، ولی در کل توصیف هر دو سندرم تقریباً مشابه است.
طبق توصیفات انجام شده کمرویی را تجربه ای می دانند که در آن، فرد بیش از اندازه به خود توجه می کند و همواره از خود ارزیابی های منفی به عمل می آورد تا حدی که این حالات برای فرد کمرو، علت ایجاد ناراحتی و جلوگیری از بروز احساسات در موقعیت های اجتماعی و همچنین، مانع پیگیری هدف های بین فردی و شغلی می شود.
زیمباردو این فرضیه را طرح کرد که دو نوع کمرویی وجود دارد
- کمروهای درون گرا که ترجیح می دادند تنها باشند و بدون مهارت های اجتماعی هستند.
- کمروهای برون گرا که تمایل دارند با دیگران ارتباط برقرار کنند، اما آنها هم بدون مهارت های اجتماعی هستند و در موقعیت های اجتماعی آشفتگی درونی و اختلالات شناختی را تجربه می کنند.
در زمینه تشخیص افتراقی کمرویی از فوبی اجتماعی هارتنبرگ بیان می کند که تشخیص کمرویی طبیعی، از کمرویی نابهنجار (فوبی اجتماعی) مشکل است و فرد کمرو وقتی به فوبی اجتماعی تبدیل می شود که اضطراب او مشخصات زیر را داشته باشد:
- با علائم جسمانی شدید همراه شود.
- بدون علت درستی به وجود آید.
- بازگشت مکرر داشته باشد.
معمولاً دو شرایط اول با هم رخ می دهند و در واقع شرط سوم است که می تواند همه دشواری های ثانوی فوبی اجتماعی را توضیح دهد. او معتقد است که شرط سوم که بازگشت مکرر اضطراب اجتماعی را نشان می دهد ترس از بازگشت اضطراب اجتماعی و ترس از موقعیت هایی را شامل می شود که ممکن است اضطراب را به وجود آورند. بر طبق نظر هارتنبرگ به این ترس غیر طبیعی فوبی گفته می شود و با کمرویی متفاوت است.
شیوع اختلال فوبی اجتماعی
فوبی اجتماعی چهارمین اختلال روانپزشکی شایع در ایالات متحده، بعد از افسردگی اساسی، وابستگی به الکل و فوبی اختصاصی شناخته شده است. میزان شیوع این اختلال در طول عمر 12/1 درصد گزارش شده است. مطالعات همه گیر شناختی، نرخ شیوع فوبی اجتماعی را در کودکان، طیفی از 0/5 تا 0/4 درصد، در نوجوانان 7 درصد و 3 الی 13 درصد در طی زندگی گزارش کرده اند.
درمان ها
درمان های روان شناختی و دارویی کارآمدی برای اختلال فوبی اجتماعی وجود دارد. در حال حاضر درمان انتخابی دارویی آن، فلنزین و درمان روان شناختی انتخابی برای این اختلال خصوصاً نوع فراگیر آن، رفتار درمانی شناختی از طریق گروه درمانی است.
رویکرد شناختی رفتاری
در ارتباط با اختلال فوبی اجتماعی، رویکرد شناختی – رفتاری اساساً بر این فرض مبتنی می باشد که اختلال مذکور، به وسیله دو عامل نگهداری می شود و تداوم می یابد، اولین آن، الگوی تفکری است که به صورتی وسیع، به خود گویه های غلط منتسب می شود. خودگویه های غلط یک سبک سازگارانه و غیر منطقی برای تفکر است. این مسئله با بازسازی شناختی، درمان می شود.
عامل دوم، فقدان فرصت کافی برای شخص مبتلا به فوبیا است تا متوجه شود که چیزی برای ترس وجود ندارد. چرا که این فرد در نتیجه ترس از موقعیت هایی که برانگیزاننده اضطراب هستند، فرار یا اجتناب می کند. این موضوع نیز از طریق درمان مبتنی با رویارویی صورت می گیرد.
با توجه به تاثیراتی که اختلال فوبی اجتماعی در زندگی خانوادگی، شغلی و تحصیلی فرد می گذارد، ضرورت پرداختن به درمان مناسب و مشخص کردن موثرترین نوع درمان برای این افراد حائز اهمیت است. از طرفی درمان گروهی این افراد باعث می شود که انزوایی که اغلب در نتیجه بیماری به آنها دست می دهد و ایشان را از محافل مختلف دور نگه می دارد، در گروه و در تعامل با افرادی که بیماری مشابهی دارند شکسته شود و موقعیتی پیش بیاید تا این افراد ترس های واهی خود را در گروه مورد آزمایش تجربی قرار دهند و از این طریق بتوانند بر آنها غلبه کنند.