مولتیپل اسکلروزیس (ام اس MS) نوعی بیماری تخریب عصبی با واسطه ایمنی است که بیشتر در بزرگسالان جوان بین 20 تا 40 سال تشخیص داده می شود و تقریباً 2.5 میلیون بزرگسال در سراسر جهان به آن مبتلا هستند، ام اس به طور معمول در اوایل بزرگسالی شروع می شود و زنان بیشتر از مردان به آن مبتلا هستند اگرچه به ندرت کشنده است اما مجموعه ای از علائم ناخوشایند و ناتوان کننده را ایجاد می کند و دوره بیماری ام اس کاملاً متمایز و غیرقابل پیش بینی است.
این بیماری در طیف وسیعی از علائم از جمله ضعف عضلانی، خستگی مفرط، عدم تعادل، اختلالات بینایی، گفتاری و اختلال شناختی بروز می کند، چنین علائمی اغلب منجر به کیفیت زندگی ضعیف مرتبط با سلامتی، معلولیت عصبی و هزینه های بالای مراقبت های بهداشتی می شود. تخمین زده می شود که در اکثر افراد مبتلا به بیماری ام اس معیارهای مربوط به اختلال اضطراب و علائم اختلال اضطراب عمومی وجود دارد علاوه بر این بسیاری از افراد افسردگی را تجربه می کنند.
این ممکن است به ویژه قابل توجه باشد زیرا برای اکثر افراد مبتلا به ام اس، این بیماری از سن جوانی آغاز می شود و چالش های متعددی را برای بهزیستی جسمی و روانی ایجاد می کند و افراد مبتلا به ام اس علائم ناخوشایند و غیر قابل پیش بینی، رژیم های دشوار درمانی، عوارض جانبی دارو و افزایش سطح ناتوانی جسمی را تجربه می کنند و آنها همچنین با عواقب روانی اجتماعی از جمله اختلال در اهداف زندگیاشتغال و درآمد، روابط، فعالیتهای اوقات فراغت و فعالیتهای روزمره زندگی روبرو هستند.
زندگی با ام اس از دیدگاه روانشناختی
هنگام بررسی بیماری های عصبی مانند ام اس، بسیاری از ما تقریباً فقط در مورد علائم جسمی فکر می کنیم مثل داشتن مشکل در بینایی یا راه رفتن، در مورد مشکلات روده و مثانه و درد، خستگی یا بی حسی مرتبط با ام اس فکر می کنیم و چیزی که ما اغلب نمی توانیم در نظر بگیریم این است که چگونه با این علائم باید سازگار شد و کنار آمد.
وقتی در مورد علائم روانشناختی صحبت می کنیم معمولاً روی یکی دو مورد از آنها فکر می کنیم اما بیماران مبتلا به ام اس اغلب با مشکلات روانشناختی مختلفی روبرو می شوند که شامل طیف وسیعی از تغییرات عاطفی از جمله: افسردگی، اضطراب، عصبانیت، غم و اندوه و سایر احساسات ناخوشایند می باشد و در برخی از مواقع افراد مبتلا به ام اس دچار خسارات بزرگ و قابل توجهی می شوند (سلامتی قبلی، بی توجهی، روش قدیمی زندگی) و با محدودیت های احتمالی بیماری روبرو خواهند بود.
مشکلات روانشناختی بیماری ام اس در مقایسه با جمعیت های سالم و سایر بیماری های مزمن بسیار رایج است، مطالعات گواهی بر افزایش میزان افسردگی و پریشانی، افزایش اضطراب، رفاه ذهنی پایین، کیفیت زندگی، نقش اجتماعی و مشکلات روابط در این بیماران است.
مطالعات ثابت کرده استکه هر دو جنبه جسمی و روانی مهم بوده و باید در کنار هم و در تعامل با هم به کار برده شوند.
تحقیقات نشان داده است که عوامل روانشناختی اغلب پیش بینی های بهتری از تفاوت فردی در تعدیل نسبت به عوامل بیماری دارند و عوامل روانشناختی برخلاف عوامل بیماری از طریق مداخلات روانشناختی به طور بالقوه قابل اصلاح و درمان هستند.
چگونه افسردگی و اضطراب در بیماری ام اس مرتبط هستند؟
مطالعات نشان داده است که در بیماران ام اس سطوح بالاتر اضطراب سطح بالاتری از افسردگی را پیش بینی می کند. اضطراب از طریق تنظیم هیجان و فراوانی احساسات منفی به افسردگی مربوط می شود. به عبارت دیگرسطح بالاتر اضطراب با تجربه تکرار بیشتر احساسات منفی و کاهش توانایی در مدیریت آن احساسات همراه است و تجربه احساسات منفی و کاهش توانایی در تنظیم احساسات با سطح بالاتری از افسردگی همراه خواهد بود.
به عبارت دیگر، سطح پایینتری از عملکرد عصبی فعلی و حضور بیشتر علائم ام اس با سطوح بیشتری از اضطراب و افسردگی همراه است.
افسردگی
افسردگی یکی از علائم شایع در بیماری ام اس است و هنگام عود بیماری بیشتر مشخص می شود، بخش شیوع مادام العمر اختلال افسردگی اساسی در پی تشخیص ام اس تقریباً 50٪ است. افسردگی در بیماری ام اس واضح است که ریشه های روانی – اجتماعی دارد و می تواند خستگی و اختلال عملکرد شناختی را در شخص بیمار تشدید کند. درمان افسردگی به طور قابل توجهی با پیشرفت روابط مثبت و پذیرش خود همراه است.
اضطراب و عصبانیت
جای تعجب نیست که به نظر می رسد میزان اضطراب در افراد مبتلا به ام اس بیشتر از افراد عادی است. خشم در بیماران ام اس اغلب توسط پزشکان مشاهده شده است و عصبانیت می تواند پاسخی مناسب برای ناامیدی از داشتن بیماری مزمن و مواجه شدن با محدودیت های جسمی جدید باشد و زمانیکه شدت عصبانیت باعث پریشانی می شود و یا عصبانیت به سمت دیگران و محیط منتقل می شود مشکل ساز و آسیب زننده خواهد بود.
خنده و گریه
داشتن احساسات عجیب در بیماران مبتلا به ام اس غیر طبیعی نیست و چون بیماری ام اس سلولهای مغزی را تخریب می کند و این آسیب منجر به اختلال خنده و گریه های غیرقابل کنترل یا هر دو می شود و در پاسخ به محرک های ناتوانی جسمی در غیاب یک حالت مدیریت روانشناختی بیماری در افراد دارای ام اس رخ می دهد. سرخوشی یک واکنش به این بیماری است که در آن روحیه بیمار به طور مداوم شاد است او ظاهراً از وضعیت خود بی اطلاع یا نسبت به آن بی توجه است، سرخوشی همچنین می تواند نشانه سرکوب یا انکار بیماری باشد.
کاهش تعارض بین اعضای خانواده
به طور کلی شخص تلاش خواهد کرد تا با کاهش استقلال درک شده و اضطراب خود در مورد عوامل محرک، عوامل هنوز ناشناخته و الگوی بعدی علائمی که ممکن است تجربه کند، کنار بیاید. برای کاهش تعارض بین اعضای خانواده، بحث آزاد درباره مشکلات خاصی که بیماران و خانواده آنها با آن روبرو هستند، روش خوبی برای یافتن راه حل است.
افراد مبتلا به ام اس به زندگی کردن در شرایط و محیط آرام و کم تنش نیاز دارند البته نباید در این کار افراط کرد و آنها را به زندگی در مکانی ایزوله و به دور از هرگونه چالش با یک نوع محبت اجباری محدود کرد و باید اطرافیان بیمار این را در نظر داشته باشند که چون این بیماری یک درمان قطعی و یک مرحله ای ندارد، طولانی بودن آن باعث بی تفاوتی بیمار نسبت به درمان نشود و با حمایت کردن پیوسته باعث مدیریت درست بیماری گردند. مهمترین مساله در روند درمان این است که بیمار احساس کند زندگیش جریان عادی خودش را طی می کند.
دردهای روانی بیماری ام اس
- وقتی بی اختیاری ادرار را تجربه کند، احساس شرمندگی و خجالت می کند.
- وقتی او خستگی مفرط را تجربه کند، احساس ناامیدی می کند و خودش را به خاطر انجام ندادن کارها سرزنش و قضاوت می کند.
- وقتی به طور ناگهانی در بزرگسالی فلج را تجربه کند، احساس ناتوانی می کند.
- وقتی درد مزمن را همیشه دارد، احساس افسردگی می کند.
برای مدیریت همه این ترس ها – نه فقط اکنون بلکه برای طول زندگی – چگونه باید رفتار کرد؟
تشخیص بیماریی مانند ام اس می تواند ترسناک باشد و مدیریت علائم آن می تواند اضطراب آور باشد. گرچه تجربه اضطراب در این شرایط البته کاملاً طبیعی است، اما مدیریت کردن آن اضطراب می تواند مفید باشد تا بعداً احتمال بروز افسردگی را کاهش دهد. بنابراین اگر شما یا یکی از عزیزانتان مبتلا به ام اس هستید، یافتن یک درمانگر برای کمک و کنار آمدن، مدیریت جنبه های روانشناختی زندگی با ام اس می تواند مفید باشد. درست مانند این که با پزشک متخصص ام اس خود در مورد علائم جسمی خود مشورت می کنید، می توانید در مورد احساستان در رابطه با تشخیص و زندگی همراه ام اس با یک متخصص توانبخشی نیز مشاوره کنید.
- اثربخشی مداخله روانشناختی بر بیماران مبتلا به ام اس قابل تامل می باشد.
- رفاه ذهنی به اجزای سازنده کیفیت زندگی اشاره دارد. چگونگی ارزیابی زندگی افراد دارای دو بعد شناختی و عاطفی است.
- جنبه شناختی به معنی ارزیابی شناختی رضایت افراد از زندگی است.
- جنبه عاطفی به معنی داشتن حداکثر محبت مثبت و حداقل منفی است.
- سلامت روان مناسب و رفاه ذهنی به بیماران در جلوگیری از افسردگی، اضطراب و استرس کمک می کند.
- پذیرش خود به معنی توانایی احساس خوب نسبت به خود در حالی که از محدودیت های خود آگاهی دارید.
- تسلط بر محیط زیستی که در آن زندگی می کنید و تلاش برای شکل دادن به محیط زندگی خود برای پاسخگویی به نیازها و خواسته های شخصی خودتان.
- روابط مثبت با دیگران (روابط عمومی) و داشتن روابط اجتماعی سالم و کمک کننده با اطرافیان خود.
- رشد شخصی و حداکثر استفاده از توانایی و مهارت های شخصی خود.
- داشتن هدف در زندگی و توانایی یافتن معنی در مبارزات با سختی ها و مشکلات خود.
بحران بیماری ام اس
بحران دو معنی دارد: خطر و فرصت
یادگیری چگونگی تبدیل وضعیت بحران به منفعت و فرصتی برای یادگیری و تجربه احساسات دلپذیر مهم است: آرامش، امید، گذشت، سپاسگزاری و عشق.
زندگی با بیماری ام اس آسان نیست و بیماری ام اس تغییرات زیادی را در زندگی بیمار ایجاد می کند و ارائه حمایت روانشناختی منظم برای افراد مبتلا به ام اس و مراقبان آنها بسیار مهم است. درمان روانشناختی می تواند به بیماران در درک این احساسات، پردازش و اصلاح آنها کمک کند و در جلسات روان درمانی میتوان معنای جدیدی به بیماری داد و یاد گرفت که چگونه با آن کنار آمد.
روانشناسان اخیراً خواستار تغییر توجه از کمبودهای انسانی به منابع و پتانسیل های شخصی شده اند و از طریق مطالعات تجربی نشان داده اند که رفاه در مقابل بیماری نیست در عوض ابعاد منحصر به فردی را شامل می شود و تمرکز لذت جویانه بر احساسات متمرکز است و به عنوان رضایت از زندگی و شیوع تأثیر مثبت بر منفی (تعادل لذت جویانه) بهزیستی را عملیاتی می کند و این نوع نگاه بر معنا سازی و پیگیری هدف متمرکز است و هر شرایطی می تواند فرصتی برای رشد و تکامل شخصی باشد.
در کلینیک رهیاب، درمان روانشناختی جامع نگر است
از یک طرف ما به مداخلات و دانش روانشناختی استاندارد و اثبات شده اعتماد می کنیم و از طرف دیگر ما از روشهای جایگزین مانند روش آزادی عاطفی، تمرکز حواس، مراقبه، یوگا و موسیقی استفاده می کنیم و بیماران ما یک درمان روانشناختی جامع دارند، ما به افراد کمک می کنیم تا یاد بگیرند چگونه با احساساتشان کنار بیایند و آنها را تثبیت کنند و از احساسات به عنوان پشتیبان استفاده کنند.
با مشاوره توانبخشی تعداد قابل توجهی از افراد مبتلا به ام اس می توانند به خوبی با زندگی همراه بیماری سازگار شوند.
زندگی با بیماری ام اس به هیچ وجه آسان نیست اما ما تمام تلاش خود را می کنیم تا بهزیستی بیماران خود را بهبود بخشیم. علاوه بر تمام مشکلات بی شماری که قبلاً در مورد آنها بحث شد، من می خواهم این متن را با مشاهدات شخصی که در کار با افراد مبتلا به ام اس تجربه کردم به پایان برسانم. قوی ترین برداشت من آمادگی آنها برای جنگیدن، خندیدن، باز بودن برای تغییر، یادگیری و حمایت از رویاهای خود و دیگران است و این همان چیزی است که همه ما می توانیم با آنها یاد بگیریم.