هیچ پدر و مادری کامل و بی نقص نیست و برای اینکه پدر ومادر ایده آلی باشید، فشار زیادی را حس می کنید. والدین خودشان در مورد بچه تصمیم گیری می کنند و در مورد تربیت و بزرگ کردن بچه فلسفه و عقاید فکری خودشان را دارند. آنها کتاب های زیادی می خوانند. وب سایت ها را مطالعه می کنند و با حقایق روبرو می شوند. هیچ پدر و مادری کامل و بی نقص نیست. اینکه شما روزهای بد داشته باشید، ایرادی ندارد. اما وقتی صادق هستید، احساس بهتری نسبت به وقتی که حس گناه دارید، می کنید. همه پدر و مادرها به خاطر این رفتار با فرزندان، برای یک بار هم که شده خودشان را گناهکار دانسته و مقصر می دانند.
1. همه گاهی اوقات داد می زنیم
وقتی شش بار از یک بچه پنج ساله در سه دقیقه می خواهید که کفشش را بپوشد و می بینید که سرجایش ایستاده و حواسش جای دیگری است، کنترل تان را از دست می دهید. هرکس جای شما باشد در این شرایط جیغ می زند. حتی بچه ای بوده که دو روز قبل از کریسمس زیر درخت رفته و هرچه کادو زیرش گذاشته شده بود را بازکرده است. یک بچه دیگر انگشتش را لیس زده و داخل ظرف شکر کرده است. فقط یک قدیس می تواند در این شرایط صدایش را بلند نکند. آیا شما می توانید در همه این شرایط کنترل خود را حفظ کنید؟
2. به بچه ها اجازه می دهیم زیاد تلویزیون تماشا کنند
البته تعبیر از «زیاد» می تواند متغیر باشد. اما تا وقتی که شما تلویزیون، تلفن هوشمند، آی پد را دم دست او می گذارید، بچه بیشتر ازخودتان از آن استفاده می کند. خیلی وقت ها برای سرگرم کردن بچه خود یا ساکت کردن آنها وقتی که گرسنه هستند، مجبور هستید تلفن یا آی پد خود را دست آنها بدهید. شاید این آی پد و تلفن خیلی بیشتر از آنچه اعتراف کنید، شما را بارها نجات داده اند.
3. غذاهای فست فودی ناسالم به بچه ها می دهیم
شاید بتوانید به این حقیقت اعتراف کنید که بیشتر اوقات بچه ها را برای فست فود بیرون می برید. شاید برای اینکه غذاهای فست فودی ارزان تر و لذیذ تر و هرچیز اشتباهی که در دنیا وجود دارد، هستند. در لذیذ بودن آنها شکی نیست. و شما هم خیلی اوقات فریب می خورید.
4. در مورد خوابیدن بچه سخت گیری نمی کنیم
می گویید می خواهید بچه را در تخت خود بخوابانید؟ اما به بچه اجازه می دهید که یک بار یا دو بار تا جایی که خسته شود، گریه کند. قسم می خورید که بچه شما فقط در تخت خودش می خوابد؟ اما بعضی اوقات اجازه می دهید او در تخت شما بخوابد؟ شما احیانا هیچ قانونی برای ساعت خواب بچه ها تعیین نکرده اید. به آنها اجازه می دهید تا قبل از خاموش شدن چراغ ها تلویزیون تماشا کنند و به آنها اجازه می دهید در ماشین چرت بزنند. فلسفه شما برای خوابیدن بچه ها هر چیزی که هست، باید به آن متعهد بمانید.
5. بچه ها را تهدیدهای الکی می کنیم
خیلی اوقات تهدیدهای غیرمنطقی می کنید. مثلا ساعت 10 صبح به بچه می گویید که او را برای کل روز در تخت نگه می دارید و دیگر از تخت بیرون نمی آورید. شما خودتان می دانید که به این تهدید جامعه عمل نمی پوشانید. می دانید که هیچ معنایی ندارد. اما گاهی اوقات این تهدید را می کنید تا فقط انتقام خود را گرفته باشید.
6. دزدیدن و پنهان کردن وسایل کودک در تربیت او تاثیر میگذارد
ممکن است خیلی اوقات یکی سری از اسباب بازی های بچه ها را به خاطر اینکه آنها کمتر از آنها استفاده می کنند. به دیگران بذل و بخشش کنید. شما اسباب بازی و حتی دسر شکلات بچه را هم ممکن است از جلوی او بردارید و به او دروغ بگویید که همه آن را خورده است.
7. یادمان می رود لطفاً و ممنون بگوییم
از بچه خود می خواهید که اتاق کثیف خود را مرتب کند ولی حتی یک کلمه از او تشکر نمی کنید. بعد تعجب می کنید که چرا بچه شما این کلمه را در زندگی یاد نگرفته است.
8. دروغ می گوییم
دروغ گفتن به بچه ها خیلی اوقات به یک عادت عادی برای بزرگ ترها تبدیل شده و آنها برای این دروغ های خود توجیه های خوبی هم دارند.
فراموش می کنیم از بچه ها عذرخواهی کنیم. این بدترین عادت پدر و مادرهاست. همه ما اشتباه می کنیم. ولی اگر یک بار از بچه خود به خاطر رفتار اشتباه و بد خود عذرخواهی کنیم هیچ اتفاقی نمی افتد.