حس بی انگیزگی از جمله احساساتی است که ممکن است در بسیاری مواقع دچار آن شویم؛ مثلاً ممکن است در موقع شروع مطالعه منابع کنکور به دلیل ترس یا زیاد بودن منابع دچار این احساس شویم و یا در مواقعی که بعضی روابطمان به مشکل میخورد، انگیزهای برای حلوفصل کردن مشکلات آن نداشته باشیم.
اما بروز این احساس تا زمانی طبیعی است که همانند سایر احساساتمان گذرا باشد؛ چراکه برخی افراد ممکن است به مدت چند سال به طور مداوم دچار این احساس شوند که در این صورت حس بی انگیزگی در آنها به یک نوع بیماری تبدیل شده است.
بیانگیزگی یک حالت شایع در میان افرادی است که به سندروم بی انگیزگی و یا اختلال افسردگی دچار هستند. این احساس میتواند به شکلی سرطانی در زندگی فردی و اجتماعی افراد نفوذ کند و زندگی روزانه آنها را به کلی مختل نماید. در حقیقت این حس باعث میشود یک فرد به مرور تمامی آرزوها و به طور کلی محرکهایی که وی را تشویق به انجام کارها میکنند را از دست بدهد و بدین ترتیب شغل و روابط اجتماعی و حتی روابط خانوادگی و عاطفی وی تحت تأثیر این مشکل قرار خواهند گرفت.
در این مقاله قصد داریم تا طبق نتایج روان درمانگر تحلیلی خارج از کشور و با بررسی عمیقتر این احساس، بررسی کنیم که حس بی انگیزگی شما ممکن است نشانه چه اختلال یا سندرومی باشد و همچنین علل و روشهای درمان آن را به شما معرفی خواهیم کرد. همچنین با بررسی نشانههای سندروم بیانگیزگی، تفاوتهای آن را با بیانگیزگی نشئتگرفته از اختلال افسردگی برمیشماریم. با ما همراه باشید.
سندروم بیانگیزگی چیست و چه نشانههایی دارد؟
سندروم بیانگیزگی در افرادی وجود دارد که دچار این نشانهها (و صرفاً این نشانهها، نه بیشتر) هستند:
۱. حس بی انگیزگی مفرط، شامل نداشتن انگیزه حتی برای انجام کارهای مهم روزانه
۲. سطح پایین انرژی
۳. احساس بیتفاوتی بلندمدت
۴. ناتوانی در حفظ بهداشتی شخصی
۵. اختلال تمرکز
۶. مختل شدن حافظه کوتاهمدت و فراموشکاری
۷. خوابآلودگی مداوم
۸. انزوای اجتماعی و ناتوانی در مشارکت در کارهای جمعی
۹. غیرنرمال شدن احساسات
۱۰. بیتوجهی
۱۱. از دست دادن احساس جاهطلبی و آیندهنگری
این موارد از جمله نشانههایی است که به شما اخطار میدهند دچار سندروم بیانگیزگی شدهاید. از آنجایی که این سندروم تشابهات بسیار زیادی با اختلال افسردگی دارد، لازم است نشانههای افسردگی را نیز بررسی کنید تا از وضعیت دقیق روان خود آگاه شوید؛ چراکه در بعضی موارد میتوان سندروم بیانگیزگی را بدون نیاز به مراجعه به متخصص درمان کرد اما درمان افسردگی به صورت خانگی تقریباً ناممکن است. در بخش بعدی با ما همراه باشید تا این موضوع مهم را مرور کنیم.
چه عواملی باعث بروز بیانگیزگی میشود؟
شناسایی علل و درمان بی انگیزگی بیشک اولین قدم مؤثر برای از بین بردن بیانگیزگی است. باید بدانید که علاوه بر افسردگی و سندروم بیانگیزگی، بیماریهای دیگری نیز میتوانند موجب بروز حس بی انگیزگی شوند. از جمله این علتها میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱. آسیبهای مغزی نظیر آسیب به ناحیه پیشانی گیجگاهی
۲. بیماریهایی نظیر پارکینسون و هانتینگتون
۳. سکته مغزی
۴. آلزایمر
۵. اسکیزوفرنی
۶. مصرف ماریجوانا
هر یک از این موارد میتوانند علائم سندروم بیانگیزگی را در شما پدیدار کنند. از همین رو اگر به آسیبهایی که در بالا بیان شد مبتلا هستید یا احتمال ابتلا به آنها در شما وجود دارد، بهتر است با انجام آزمایش در خصوص وضعیت سلامتی خود اطمینان حاصل کنید.
اما نباید از مورد آخر غافل شویم: مصرف ماریجوانا. از آنجایی که در سالهای اخیر در برخی کشورهای غربی مصرف و فروش ماریجوانا به صورت قانونی امکانپذیر شده است، تحقیقات مربوط به آن نیز به شکلی گسترده در جریان است.
متأسفانه اغلب پژوهشهای علمی و بیطرفی که در این حوزه انجام شده، نشان میدهند مصرف ماریجوانا تأثیر مستقیم در بروز سندروم بیانگیزگی در اغلب افراد دارد. یکی از آثار مصرف این ماده بر روی مغز افراد، برهم زدن تعادل هورمونهای مرتبط با لذت است. در واقع ماریجوانا به افراد اجازه میدهد تا بدون هیچ تلاشی، در مغز خود هورمونهایی را دریافت کنند که در حالت عادی تنها ممکن است در هنگام یک تجربه بسیار خاص یا کسب موفقیتی بزرگ ترشح شوند.
این موضوع مساوی با مختل شدن سیستم پاداشدهی در مغز مصرفکنندگان این ماده است. نتیجه چنین اختلال مهمی در کارکرد مغز مساوی است با سندروم بیانگیزگی؛ از همین رو اگر ماریجوانا مصرف میکنید و همزمان از سندروم بیانگیزگی نیز رنج میبرید، احتمالاً برای درمان این مشکل چارهای بهجز کنترل مصرف ماریجوانا نخواهید داشت.
همین موضوع درباره سایر مواد محرک و مخدر، و حتی برخی قرصهای ضدافسردگی که هورمونهای لذت را به صورت مصنوعی در مغز شما تولید میکنند نیز صدق میکند. اگر هرگونه مادهای مصرف میکنید که اثری اینچنین بر مغز شما دارد، به احتمال فراوان عامل اصلی بروز سندروم بیانگیزگی در شما همین ماده است.
اگر تحت تأثیر چنین مادههایی هستید، چارهای جز درمان اعتیاد و ترک مصرف آنها برای بازگشت به وضعیت احساسی نرمال نخواهید داشت. در خصوص سایر بیماریهایی که ذکر کردیم نیز تنها میتوان با رسیدگی به بیماری اصلی، حس بی انگیزگی را کنترل و برطرف کرد.
اما اگر سندروم بیانگیزگی شما به هیچ یک از علل و بیماریهای گفتهشده مرتبط نیست، راههایی برای بهبود این وضعیت وجود دارد که در قسمت بعدی به شما معرفی خواهیم کرد.
چه راههایی برای درمان سندروم بیانگیزگی وجود دارد؟
درمانهای تخصصی
از آنجایی که سندروم بیانگیزگی میتواند یکی از نشانههای بیماریهای خطرناکی همچون افسردگی عمده، آلزایمر، اسکیزوفرنی و… باشد، به شما پیشنهاد میدهیم اگر دچار این سندروم هستید به پزشک مراجعه کنید و از وضعیت سلامتی جسمی و روانی خود اطمینان حاصل کنید.
اما اگر شما تنها به این سندروم، و نه هیچ بیماری دیگری، مبتلا بودید، هم راه حلهای کارآمدی برای درمان علمی آن پیش روی شما وجود دارد و هم راههای خانگی. توجه داشته باشید که راههای درمان بیانگیزگی خانگی، به معنای واقعی کلمه راه «درمان» نیستند و تنها به کنترل و کاهش نشانهها کمک خواهند کرد.
رواندرمانگران و روانپزشکان میتوانند با دارودرمانی و یا روشهای مختلف رواندرمانی نظیر روانکاوی، درمان شناختی-رفتاری، شوکدرمانی و… سندروم بیانگیزگی شما را درمان کنند.
درمانهای خانگی
برای افزایش انگیزه و نداشتن حس بی انگیزگی در طول روز شما میتوانید این کارها را انجام دهید:
۱. ورزش کردن
۲. کاهش مصرف چربیهای اشباعشده و کربوهیدراتها، و مصرف بیشتر مواد غذایی فیبردار
۳. استفاده از داروهای گیاهی مؤثر نظیر زعفران، اسطوخودوس، گلگاورزبان، بهارنارنج و… .
سندروم بیانگیزگی چه تفاوتهایی با افسردگی دارد؟
برای برطرف کردن بیانگیزگی ابتدا باید علت بیانگیزگی خود را بشناسیم. در این بخش و بخش بعدی به این موضوع میپردازیم. ابتدا باید مطمئن شوید که علت بیانگیزگی شما اختلال افسردگی نباشد.
اختلال افسردگی علاوه بر تمام نشانههایی که در قسمت قبل شمردیم، نشانههای دیگری نیز دارد:
۱. افکار خودکشی
۲. اقدام به خودکشی
۳. بحران در عزت نفس
۴. مشکلات جدی خواب
۵. آسیبپذیری جسمی بالا
۶. تمایل به آسیب زدن به خود
۷. احساس گناه
اگر در میان نشانههایی که دارید اثری از موارد بالا نیز یافت میشود، میبایست احتمال دچار بودن خود به اختلال افسردگی عمده را بالا بدانید و به یک متخصص برای درمان بیماری خود مراجعه کنید. در غیر این صورت احتمال افسرده بودن شما پایین بوده و لازم است با انجام اقداماتی، ریشهها و علل سندروم بیانگیزگی خود را شناسایی کنید و در صدد رفع آنها برآیید. در ادامه این عوامل را عمیقتر بررسی خواهیم کرد.