5 نوع مختلف روابط عاشقانه

آغاز کردن و ساختن یک رابطه عاطفی سالم و پایدار کاری بسیار دشوار است. این امر به آموزش دیدن و آگاهی هر دو طرف از فرصت‌ها و تهدیدهایی که پیش روی آنان قرار دارد، نیازمند است. در واقع همواره در روابط و مخصوصاً در سال‌های ابتدایی آن‌ها، مشکلاتی بسیار عمیق و جدی وجود دارد که اگر دو طرف با آگاهی و عقلانیت درباره آن‌ تصمیم‌گیری نکنند، ممکن است روابط عاشقانه خود را به تباهی بکشند. اما این کاری بسیار سخت است؛ چراکه اغلب اوقات فشار هیجانی بسیار زیادی همراه مشکلات رابطه وجود دارد و این مسئله به افراد اجازه نمی‌دهد به اندازه کافی ذهن خود را از جزئیات فاصله دهند و نگاهی کلی به اوضاع داشته باشند.

این ناتوانی ما در مشاهده کردن تصویر کلی‌ رابطه‌مان، تشخیص مشکلات سطحی و عمیق را از یکدیگر به کاری ناممکن بدل می‌کند و در بسیاری اوقات ما را به اشتباه می‌اندازد. اما راه‌هایی برای اجتناب از سقوط در این تله وجود دارد. یکی از این راه‌ها، تشخیص نوع کلی رابطه‌ای است که در آن قرار داریم.

جالب است که بسیاری افراد دائماً در تله یک نوع رابطه خاص می‌افتند و از این نظر اشتباه خود را به شکل مداوم تکرار می‌کنند؛ از همین رو لازم است در هنگام خواندن این مقاله نه تنها رابطه فعلی‌تان، که روابط گذشته‌تان و حتی رابطه خود با والدین‌تان را نیز مد نظر داشته باشید. این کار به شما کمک خواهد کرد که همزمان با ارزیابی رابطه فعلی، به ارزیابی صحیحی از تله شخصیتی خودتان نیز به دست آورید. همچنین با مراجعه به یک مشاور زوج می توانید به راحتی نسبت به موقعیت رابطه تان آشنایی لازم را کسب کنید.

در ادامه با بررسی انواع روابط عاشقانه، مهم‌ترین راز موفقیت یک رابطه عاشقانه را بررسی کنیم؛ یعنی آگاهی به وزن مشکلات و همچنین ریشه آن‌ها، که به ما کمک می‌کنند درست‌ترین واکنش‌ها را از خود نشان دهیم

 شکل‌های روابط عاطفی

۱. وابستگی بیش از حد

در بررسی انواع رابطه عاشقانه، لازم است پیش از هرچیز آن دسته از روابط عاشقانه را بررسی کنیم که یکی از طرفین یا در بعضی مواقع هر دو طرف آن دچار وابستگی شدید به یکدیگر هستند. باید توجه داشت که این عارضه معمولاً در یکی از طرفین رابطه بروزی جدی دارد؛ اما همین موضوع پویایی و تعادل رابطه را به کلی برهم می‌زند. تله وابستگی بیش از حد به چند شکل خود را نشان می‌دهد.

یکی از نشانگان شایع آن، عدم احترام افراد به نیاز شریک خود به تنهایی است؛ در این روابط ممکن است افراد به کلی زندگی مستقل خود را از دست بدهند. شکل دیگر آن بدین ترتیب است که یک طرف رابطه تنها برای آنکه رابطه خود را حفظ کند چشم خود را بر روی تمامی نواقص و مشکلات موجود می‌بندد. طبیعی است که این رفتار تنها موجب خراب‌تر شدن رابطه در طی زمان خواهد شد.

به طور کلی این دسته از روابط خود را به دو شکل نشان می‌دهند: ۱. از بین رفتن استقلال شخصی افراد و دخالت رابطه در تمام جنبه‌های زندگی یک فرد و ۲. باج‌دهی و باج‌گیری عاطفی به بهانه حفظ رابطه.

۲. زندگی‌های موازی و جدا از هم

این نوع رابطه دقیقاً نقطه مقابل روابط دچار به وابستگی بیش از حد است. در این دسته از روابط شاهد نوعی «اجتناب» فراگیر از سوی دو طرف هستیم که در نهایت باعث فاصله‌گیری آن‌ها از یکدیگر شده است.

هرچند ممکن است شروع رابطه عاشقانه دو فرد بسیار گرم و چشمگیر باشد، این آتش ممکن است بسیار زود فروکش کند و رابطه به نوعی قرارداد میان دو طرف تبدیل شود. در این دسته از روابط بسیار مشاهده می‌کنیم که دو طرف وظایف معمول خود را به خوبی انجام می‌دهند و در ظاهر همه‌چیز مرتب به نظر می‌رسد؛ اما در عمل هیچ‌یک از طرفین اثر خاصی بر احساسات و تصمیم‌گیری‌های شریک عاطفی خود ندارد و هر دوی آن‌ها از لحاظ عاطفی مستقل از یکدیگر زندگی می‌کنند.

همان‌طور که گفته شد، یکی از ریشه‌های مهم بروز چنین بحرانی به اجتناب افراد آن از درگیر شدن با مشکلات موجود در رابطه بازمی‌گردد و همچنین تلاش آن‌ها برای خوب نگه‌داشتن اوضاع به شکلی مصنوعی.

سردی این دسته از روابط می‌تواند اثری فوق‌العاده مخرب بر روان افراد داشته باشد و از همین رو لازم است برای جلوگیری از ادامه یافتن چنین شرایط غلطی، با یک روانشناس خوب و یا یک مشاور خانواده مشورت کنید.

۳. نابرابری واضح

یکی از سایر اشکال بسیار رایج در روابط، به حضور افرادی در رابطه مرتبط می‌شود که شخصیتی کنترل‌گر یا باج‌گیر دارند. این شکل از روابط زیرشاخه‌های بسیاری دارد که شناختن آن‌ها برای حل مشکلات اهمیت بالایی دارد؛ ما در ادامه به دو نوع مهم‌تر آن، یعنی شکل‌های پرخاشگر/گوش به فرمان و همچنین فعال/منفعل اشاره خواهیم کرد.

در نوع رابطه پرخاشگر/گوش به فرمان شاهد آن هستیم که یکی از طرفین رابطه به اشکال متفاوتی، هزینه مخالفت را برای شریک عاطفی خود بالا می‌برد. به عبارتی کنترل روابط عاشقانه در این نوع، به شکلی بسیار نابرابر رخ می‌دهد و تنها یک طرف حق تصمیم‌گیری و نظردهی درباره موضوعات مختلف را دارد. در این روابط سواستفاده عاطفی و حتی سواستفاده جنسی بسیار رایج است.

در شکل‌های فعال/منفعل اما داستان به شکل دیگری است. این شکل رابطه ممکن است به دلیل مسئولیت‌پذیری بیش از اندازه یکی از طرفین، و یا آسایش‌طلبی ناسالم طرف دیگر به وجود بیاید. در واقع اگر فردی خود را ملزم بداند در تمامی حالات مراقب دیگران باشد و آن‌ها را خوش‌حال نگه دارد، در رابطه عاطفی خود تعادل را به گونه‌ای برهم می‌زند که در نهایت همه کارها بر دوش وی می‌افتد که طبیعتاً به نارضایتی او منجر خواهد شد.

از سوی دیگر اگر کسی دائماً از انجام تصمیم‌گیری خودداری کند و در تصمیم‌گیری و حل مسئله ناتوان باشد، در عمل مسئولیت همه کارها را بر دوش شریک زندگی خود خواهد انداخت و بدین طریق تعادل را برهم خواهد زد.

۴. رقابت بر سر قدرت

روابط عاشقانه از این نوع، دچار یک جنگ قدرت دائمی هستند و نمی‌توانند نقطه سازش و تعادل خود را بیابند. در این نوع ممکن است طرفین عزت نفس خود را وابسته به پایین کشیدن عزت نفس طرف مقابل بدانند. اگر در تمامی روابط خود دچار چنین معضلی بوده‌اید، لازم است پیش از ورود به روابط بعدی این موضوع را با کمک یک روانشناس درمان نمایید.

۵. پذیرندگی و هماهنگی

روابط عاشقانه می‌توانند شکلی سالم نیز داشته باشند. در این نوع دو طرف رابطه می‌توانند با مراقبت و البته جسارت کامل، مشکلات خود را بپذیرند، مشکلات طرف مقابل را گوشزد کنند و در مجموع عملکردی هماهنگ در برخورد با سختی‌ها داشته باشند. تعادل قدرت در این روابط به شکلی منصفانه توزیع شده و از همین رو امکان پایداری آن‌ها نیز بسیار بالاست.

چرا باید به نوع رابطه عاشقانه خود توجه کنیم؟

همان‌طور که در بخش قبلی نیز اشاره کردیم، یک مسئله بسیار مهم در زندگی هر فردی به تله‌هایی مرتبط می‌شود که وی به طور تکرارشونده دچار آن‌ها می‌شود. در واقع ممکن است فردی در تمام روابط عاطفی خود دچار تله وابستگی بیش از حد به شریک عاطفی خود شود؛ اگر او به این مشکل خود آگاه باشد، به گونه‌ای متفاوت از قبل نسبت به احساساتی که وی را به سوی وابستگی سوق می‌دهند رفتار خواهد کرد.

این تله‌های تکرارشونده باعث می‌شوند هر بار به دلیلی ثابت رابطه‌ فرد به سمت و سویی غلط کشیده شود و یا آنکه هر بار با اتفاقی مشابه به پایان برسد. برای مثال پیش می‌آید بعضی افراد تمام روابط خود را به دلیل خیانت دیدن تمام کرده‌اند؛ این تجربه‌های تلخ به خودی خود ویرانگر هستند و تکرار شدن آن‌ها می‌تواند اثر مخرب‌شان بر روان فرد چند برابر کند. بدین ترتیب همه ما نیاز داریم از تله‌های عاطفی خود آگاه شویم تا روابط عاشقانه سالم‌تری را تجربه کنیم و دچار تکرار تراژدی‌های زندگی خود نشویم. اگر شما نیاز به یک مشاور ازدواج خوب برای بهبود و شناخت رابطه تان دارید بهتر است با مرکز مشاوره رهیاب در ارتباط باشید تا بتوانید در اسرع وقت بهترین خدمات مشاوره ای را دریافت کنید.