همه ما در دوره هایی از زندگی خود درباره بعضی مسائل اهمال کاری کرده ایم و آسیب های فروانی نیز متحمل شده ایم. اهمال به واقع دزد زمان و سارق زندگی ما است. اهمال کاری یا تعلل به معنای اجتناب بدون دلیل از یک وظیفه و به تأخیر انداختن آن برای آینده است. به واقع یک امر پیچیده است و شامل احساسات، نگرش ها و باورهایی می شود که ما حتی ممکن است به صورت خودآگاه از آن خبر نداشته باشیم.
به گفته روانشناسان اهمال کار کسی است که میداند چه میخواهد، ابزار انجام تکلیف نیز برای او مجهز است، برنامه ریزی برای انجام تکالیف نیز صورت میدهد اما تکالیف را تمام نمیکند یا در انجام آن تأخیر بسیار دارد. به اعتقاد متخصصان، فرد اهمال کار به امور کم اهمیت تر میپردازد و وقت خود را صرف لذت یا فعالیت های جزیی میکند و این گونه از اتمام فعالیت ها دوری می کند.
اهمال کاری با تنبلی متفاوت است
اهمال کاری در اصل بیانگر نبود خود مدیریتی در انسان هاست. برخی آنرا به اشتباه معادل تنبلی میدانند اما این دو با هم تفاوت دارند. زیرا در تنبلی فرد خودش میلی برای انجام کاری ندارد. در حالی که در اهمال کاری فرد غالباً کاری انجام میدهد و خود را مشغول نگه میدارد تا از انجام تکلیفی که باید در آن زمان انجام شود و الویت دارد اجتناب کند.
روانشناسان در تعریف اهمال کاری دو عنصر اساسی را متمایز کرده اند:
- اول اینکه اهمال کاری سندرمی است که به آسیب های فراوان جسمی و روحی در فرد می انجامد.
- دوم آنکه، فرد به صورت غیر عقلایی از انجام کار یا وظیفه ای مشخص، اجتناب میکند.
مطالعات رفتارشناسی نشان میدهند اهمال کاری دارای دو نوع مضمن و پاره ای است. اهمال کاری پاره ای در میان یازده درصد از مردم شایع است و رخداد آن گاه به گاه است. ولی اهمال کاری مضمن در طول زندگی و در تمام زمینه ها وجود دارد. بنابراین اهمال کاری مضمن یک شیوه زندگی است و در تمام ابعاد زندگی فرد ادامه می یابد.
حوزه های اصلی اهمال کاری
تعلل یا اهمال کاری میتواند در حوزه های مختلف زندگی هر فرد اتفاق بیفتد. افرادی که در یکی از حوزه ها تعلل میکنند، ممکن است در حیطه های دیگر نیز تعلل داشته باشند. به طور کلی میتوان تعلل را در سه حوزه اصلی دسته بندی کرد.
رسیدگی یا محافظت شخصی
شامل تأخیر در کارهای مرتبط با سلامتی، نظافت شخصی، کارهای منزل، امور مالی، رسیدگی شخصی و نگهداری از اموال.
خودشکوفایی یا رشد خود
شامل تأخیر در امور مرتبط با شغل و فرصت های اجتماعی، علایق فردی، پیشرفت آموزشی و یافتن همسر را شامل می شود.
احترام گذاشتن و پایبندی به تعهداتی که نسبت به دیگران داریم
به گونه ای که امیدواریم قول هایی که به افراد داده ایم را فراموش کنند. پذیرفتن و عملی کردن قول هایی که پیشتر داده ایم اکنون برایمان آزاردهنده است.
اهمال کاری و اضطراب
روانکاوان معتقدند اهمال کاری در نتیجه اضطراب به وجود می آید. اضطراب علامتی هشدار دهنده برای خواسته های ناهشیار سرکوب شده فرد است. به محض اینکه ناخودآگاه اضطراب را تشخیص می دهد، برای دفاع آماده می شود. بر اساس مکانیسم های دفاعی فرد، تکالیفی که به اتمام نمی رسند در درجه اول به این دلیل کنار گذاشته می شوند که تهدیدی برای او به شمار می روند.
ریشه های اهمال کاری
ریشه عاطفی اهمال شامل احساسات درونی، ترس ها، امیدها، خاطرات، رویاها شک و تردیدها و فشارها است. بسیاری از اهمال کاران از اهمال، برای اجتناب از احساسات ناراحت کننده استفاده می کنند. قضاوت افراد درباره تعلل خودشان بسیار دردناک و آزاردهنده است. با این حال انتقاد از خود ممکن است آسان تر از تحمل احساسات آسیب پذیر باشد و در نهایت تلاش فرد را به دنبال داشته باشد و سپس ترس ها دراین زمینه کاهش مییابد. اگر فرد نگرش خود نسبت به ترس از شکست ترس از موفقیت، ترس از کنترل شدن توسط دیگران و ترس از جدایی را کشف کند و بداند از چه چیزی میترسد به احتمال زیاد با اعتماد به نفس بیشتر و بدون اهمال کاری کارش را شروع می کند و ادامه می دهد.
متخصصان همچنین، علل دیگری را نیز برای تعلل و اهمال کاری بر شمرده اند که از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
- ترس از موفقیت؛
- ترس از شکست؛
- رفتارهای خودشکن (رفتارهای آگاهانه یا ناآگاهانه ای که منجر به شکست و ناکامی فرد میشوند)؛
- نداشتن انگیزه برای انجام کار (پاداش)؛
- ایجاد استرس برای انجام کارها در دقیقه نود (برخی از افراد، در فشار بهتر کار می کنند و عملکرد بالاتری دارند)؛
- سختی کار، نبود دانش و مهارت مورد نیاز برای انجام کار.
همچنین مواردی مثل کمالگرایی، پایین بودن سطح تحمل و توانایی در برابر مشکلات و احساس خود کم بینی را نیز جزء ریشه های اهمال کاری میدانند. علاوه بر این بسیاری از اهمال کاری ها نتیجه لذت جویی آنی، کم طاقتی و ترجیح دادن تقویت کننده های کوتاه مدت به بلندمدت است.
به نظر میرسد که ضعف در خویشتنداری ویژگی غیرقابل تعجب بشر است. بطوریکه از موقعیت های دشوار اجتناب میکند. زیرا به راحتی با لذت های فوری اغواء میگردد.
افکار و توجیه ها
از سویی دیگر در ورای رفتارهای اهمال کارانه یکسری افکار و توجیه ها نظیر موارد زیر وجود دارد:
- لازم است قبل از انجام این کار بیشتر بررسی کنم،
- اگر چیزی بخورم انرژی بیشتری برای انجام کار پیدا میکنم،
- باید به مغزم استراحت بدهم، اینطوری میتوانم شروع بهتری داشته باشم.
- دفعه قبلی که کاری شبیه این داشتم، زمان زیادی صرف آن نکردم، بنابراین هنوز وقت دارم.
- کار را فعلاً انجام نمی دهم به خاطر اینکه بعداً که وقت بیشتری دارم، آن را بهتر انجام میدهم.
به هر روی اهمال کاری که آن را سندرم فردا نیز نامیده اند، یک چرخه معیوب از احساسات، عواطف و افکار است که تنها در صورتی که شکسته شود، تغییر و بهبود وضعیت در زندگی حاصل خواهد شد. اگر بارها تلاش کرده اید اما هنوز گرفتار این چرخه سخت هستید، بهتر است با یک روانشناس صحبت کنید و از او برای حل بحران رفتاری خود کمک بخواهید. لطفا سعی کنید در این تصمیم اهمال کاری نکنید.