در روانشناسی روشها و دستهبندیهای مختلفی برای سنجش هوش افراد ذکر میشود. که هر یک برپایهی فسلفهی فکری یا دیدگاه روانشناسی خاصی بنا شده است. هر یک از این دستهبندیها در روانشناسی کاربردهای خاصی دارد. و به نوعی نشاندهندهی بخشی از توانمندیهای انسان است. مرکز مشاوره روانشناسی صدای رهیاب، در این مقاله یکی از تئوریهای نسبتاً جدیدی را معرفی کرده است که امروزه بسیاری از مدارس پیشروی جهان، طبق آن طراحی میشوند.
اگر شما از جمله پدر و مادرهایی هستید که دوست دارید بدانید فرزندتان چه توانایی هایی دارد حتما این مقاله را بخوانید. چرا که در بسیاری از جلسات مشاوره دیده می شود، والدین به خاطر عدم شناخت هوش فرزندشان، توقعات نابه جا از ایشان دارند. باید بدانید که خداوند هر کسی را با توانایی هایی آفریده است. و همه یکسان نیستند. یکی ریاضی خوبی دارد. یکی در موسیقی موفق است. یکی تاریخ دان خوبی است. یکی توانایی بدنی بالایی دارد. به همین خاطر مرکز مشاوره صدای رهیاب پیشنهاد می کند ابتدا شناختی از توانایی های خود و فرزندتان کسب کنید. و سپس در جهت تقویت نقاط ضعف و قوت تلاش کنید.
تئوری هوش های چندگانه
این دیدگاه که با روانشناسی ادراکی ارتباط مییابد، نخستین بار در سال 1983 توسط هوارد گاردنر، متخصص ادراک و آموزش ارائه گردید. برخلاف رفتارگرایی که بر فعالیتهای قابلمشاهده و خارجی تأکید دارد. و از مراجعه به معنا، بازنمایی و تفکر دوری میکند، روانشناسی ادراکی گونههای مختلف آگاهی و کسب آگاهی، اهمیت ذهن در ادراک و نقش یادگیرنده و معلم را در فرایند یادگیری دنبال میکند.
این نظریه که دیدگاهی منفعل به محیط یادگیری و فعال نسبت به یادگیرنده دارد، هشت هوش مختلف را در هر فرد معرفی میکند که شخص با استفاده از آن، شیوههای مختلفی را در یادگیری به کار میگیرد. هرچند که هر فرد همهی این هوشها را دارا میباشد، اما میزان آن در افراد، متفاوت میباشد. به همین خاطر است که افراد ترکیب فکری متفاوتی دارند. در ادامه قصد داریم هر یک از هوشها را به صورت خلاصه توضیح دهیم. شناسایی هر یک از هوشها کمک میکند تا فرد به لحاظ روانشناسی شناخت بهتری از خود پیدا کند. و تواناییهای خود را در آن زمینه پرورش دهد.
هوش زبانی/کلامی
این هوش توانایی استفاده از کلمات و زبان است. یادگیرندههای با هوش زبانی، مهارتهای شنیداری تکاملیافتهای دارند و معمولاً سخنوران برجستهای هستند. آنها به جای تصاویر، با کلمات فکر میکنند. مهارتهای آنها شامل موارد زیر میشود: گوش دادن، حرف زدن قصهگویی، توضیح دادن، تدریس، استفاده از طنز، درک قالب و معنی کلمات، یادآوری اطلاعات، قانع کردن دیگران به پذیرفتن نقطهنظرشان و تحلیل کاربرد زبان. شغلهای مناسب برای آنها عبارت است از: شاعری، روزنامهنگاری، نویسندگی، معلمی، وکالت و سیاست.
هوش منطق ریاضی/ هوش عددی
هوش منطق ریاضی (عدد/استدلالهای هوشمند) صاحب این هوش دارای توانایی استفاده از استدلال، منطق و اعداد است. این یادگیرندهها بهصورت مفهومی با استفاده از الگوهای عددی و منطقی فکر میکنند و از این طریق بین اطلاعات مختلف رابطه برقرار میکنند. آنها همواره در مورد دنیای اطرافشان کنجکاوند، سؤالهای زیادی میپرسند و دوست دارند آزمایش کنند. مهارتهای آنها شامل این موارد میشود: حل مسئله، آزمایش کنترلشده، سؤال و کنجکاوی در پدیدههای طبیعی، انجام محاسبات پیچیدهی ریاضی، کار کردن با شکلهای هندسی. رشتههای موردعلاقهی ایشان عبارت است از: مهندسی، برنامهنویسی، کار با کامپیوتر، پژوهشگری، حسابداری و ریاضیدان.
هوش موسیقی (ریتمیک هوشمند)
این نوع هوش توانایی تولید و درک موسیقی است. افراد دارای این هوش متمایل به موسیقیاند و با استفاده از صداها، ریتمها و الگوهای موسیقی فکر میکنند. آنها بلافاصله چه با تعریف و چه با انتقاد به موسیقی عکسالعمل نشان میدهند. خیلی از آنها به صداهای محیطی (مثل صدای زنگ، صدای جیرجیرک و چکه کردن شیر آب) بسیار حساساند. مهارتهای آنها شامل موارد زیر میشود: آواز خواندن، سوت زدن، نواختن آلات موسیقی، تشخیص الگوهای آهنگین، آهنگسازی، به یادآوردن ملودیها، درک ساختار و ریتم موسیقی. شغلهای مناسب برای آنها عبارت است از نوازندگی، خوانندگی و آهنگسازی.
هوش بدن جنبشی (بدن هوشمند)
این هوش توانایی کنترل ماهرانهی حرکات بدن و استفاده از اشیا را دارد. این افراد خودشان را از طریق حرکت بیان میکنند. آنها درک خوبی از حس تعادل و هماهنگی دست و چشم دارند. (بهعنوانمثال در بازی با توپ یا استفاده از تیرهای تعادل مهارت دارند) و از طریق تعامل با فضای اطرافشان قادر به یادآوری و فرآوری اطلاعات هستند. مهارتهای آنها شامل این موارد میشود: رقص، هماهنگی بدنی، ورزش، استفاده از زبان بدن، صنایعدستی، هنرپیشگی، تقلید حرکات، استفاده از دستها برای ساختن یا خلق کردن، ابراز احساسات از طریق بدن. شغلهای موردعلاقهی آنها عبارت است از: ورزشکاری، معلمی تربیتبدنی، رقاصی، هنرپیشگی، آتشنشانی و صنعتگری.
هوش فضایی (تصویر هوشمند)
دارندهی این هوش توانایی درک پدیدههای بصری را دارد. یادگیرندههای دارای این هوش، گرایش دارند که با تصاویر فکر کنند و برای به دست آوردن اطلاعات، نیاز دارند یک تصویر ذهنی واضح ایجاد کنند. آنها از نگاه کردن به نقشهها، نمودارها، تصاویر، ویدئو فیلم خوششان میآید. مهارتهای آنها شامل موارد زیر میشود: ساختن پازل، خواندن، نوشتن، درک نمودارها و شکلها، حس جهتشناختی خوب، طراحی، نقاشی، ساختن استعارهها و تمثیلهای تصویری (احتمالاً از طریق هنرهای تجسمی)، دستکاری کردن تصاویر، ساختن، تعمیر کردن و طراحی وسایل علمی و تفسیر تصاویر دیداری. شغلهای مناسب برای آنها عبارت است از: دریانوردی، مجسمهسازی، کار تجسمی، معماری، طراحی داخلی، مکانیک، مهندسی، کشف و اختراع.
هوش حساس به فلسفهی طبیعی/طبیعت گرا (طبیعت هوشمند)
دارندهی این هوش توانایی درک پدیدههایی را دارد که مربوط به طبیعت میشوند. کودکانی که دارای هوش طبیعتگرا هستند از همان کودکی به حیوانات، گیاهان، جمعآوری کلکسیونهایی از سنگها، کرمها، پروانهها و… علاقه دارند. یا حتی با وسایلی مانند میکروسکوپ و ذرهبین نیز سروکار دارند. این افراد علاقه زیادی به باغبانی، سفرهای تفریحی، تورهای کوهنوردی، سفر به بیابان و دیگر موارد دارند. مسیرهای ممکن در زندگی برای این نوع دانشآموزان عبارت است از: پژوهش در حوزههای طبیعی، مستندسازی فیلمهای طبیعی.
هوش برونفردی (مردم هوشمند)
این هوش توانایی درک خود و آگاه بودن از حالت درونی خود است. دارندگان این هوش سعی میکنند احساسات درونی، رؤیاها، روابط با دیگران و نقاط ضعف و قوت خود را درک کنند. مهارتهای آنها شامل موارد زیر میشود: تشخیص نقاط ضعف و قوت خود، درک و بررسی خود، آگاهی از احساسات درونی، تمایلات و رؤیاها، ارزیابی الگوهای فکری خود، با خود استدلال کردن، فکر کردن و درک نقش خود در روابط با دیگران. مسیرهای شغلی ممکن برای آنها عبارت است از: پژوهشگری، نظریهپردازی و گرایش به فلسفه.
هوش درون فردی (خودیاری هوشمند)
یعنی توانایی ارتباط برقرار کردن و فهم دیگران. صاحبان این هوش سعی میکنند چیزها را ازنقطهنظر افراد دیگر ببینند تا بفهمند آنها چگونه میاندیشند و احساس میکنند. آنها معمولاً توانایی خارقالعادهای در درک احساسات، مقاصد و انگیزهها دارند. آنها سازماندهندههای خیلی خوبی هستند، هرچند بعضی وقتها به دخالت متوسل میشوند. آنها معمولاً سعی میکنند در گروهها آرامش برقرار کرده و همکاری را تشویق کنند.
آنها هم از مهارتهای کلامی (مانند حرف زدن) و مهارتهای غیرکلامی (مانند تماس چشمی، زبان بدن) استفاده میکنند تا کانالهای ارتباطی با دیگران برقرار کنند. مهارتهای آنها شامل موارد زیر میشود: دیدن مسائل از نقطهنظر دیگران (نقطهنظر دوگانه)، گوش کردن، همدلی، درک خلقوخو احساسات دیگران، مشورت، همکاری با گروه، توجه به خلقوخو، انگیزهها و نیتهای مردم، رابطه برقرار کردن چه از طریق کلامی چه غیرکلامی، اعتمادسازی، حلوفصل آرام درگیریها، برقراری روابط مثبت با دیگر مردم. شغلهای مناسب برای آنها عبارت است از: مشاوره، فروشندگی، سیاستمداری و تجارت.
اهمیت توجه به هوش های چندگانه
از دیدگاه رونشناسان تئوری هوشهای چندگانه بر چند فرضیه استوار است که باید آنها را مد نظر قرار دهید:
- از دیدگاه روانشناسی تمام افراد از هر هشت هوش بهرهمندند.
- تمام افراد ميتوانند هر يك از هوشهاي خود را به سطح مناسبي از توانايي برسانند.
- انواع هوش ها معمولاً به شکلی پيچيده با يكديگر همكاري ميكنند.
- براي هوشمندي در هر نوع هوش چندين راه وجود دارد.
پس به لحظ روانشناسی شما می توانید با شناخت درست از خود، یا فرزندانتان گام های محکم تری در جهت بالابردن توانایی های فیزیکی و ذهنیتان بردارید.