ترس از مدرسه در برخی از کودکان به فوبیا تبدیل میشود که عامل اصلی آن ترس از معلم، درگیری در مدرسه، تنبیه، دور ماندن از منزل و مادر و … است. برخی کودکان به خصوص افرادی که وابستگی شدیدی نسبت به والدین از جمله مادرانشان دارند به محض جدایی از آنها و رفتن به مدرسه دچار استرس، اضطراب و بیقراری میشوند بهگونهای که به شدت گریه میکنند و لحظهای از مادرشان جدا نمیشوند کهاین ترس و وابستگی اگر به موقع مورد توجه قرار نگیرد و درمان نشود عوارض مخربی در شکلگیری شخصیت و عملکرد تحصیلی دانشآموزان خواهد داشت. برای مقابله با این ترس می توان از روش های گوناگونی مانند مشاوره اضطراب بهره برد.
ترس و اضطرابی که به محض جدایی از والدین در کودکان ایجاد میشود تا حدی طبیعی و قابل درک است و با رفتارهای سادهای مانند همدردی، محبت، بیان تجربیات مشترک و … کودک آرامش مییابد اما گاهی این ترس و اضطراب کودکان برای خود و اطرافیان به شدت آزار دهنده میشود. البته تعدادی از روانشناسان معتقدند که برخی کودکان آگاهانه خود را به این حالت میزنند تا در کانون توجه والدین و اطرافیان قرار بگیرند به همین دلیل تشخیص علت رفتار کودکان در درمان و مقابله با آن بسیار مهم و حائز اهمیت است.
پیشنهاد می کنیم بخوانید: مشاوره کودک و نوجوان
کودکان قبل از ورود به مدرسه باید دوری از مادر را تجربه کنند
دکتر سحر انصاری، روانپزشک با بیان اینکه ترس از ورود به محیط جدید و جدایی از والدین در کودکان باید قبل از سن ورود به مدرسه از بین برود، میگوید: این نوع از ترسها تا قبل از چهار سالگی طبیعی است اما بعد از این سن باید این مساله در کودکان کمرنگ شود به همین دلیل به والدین توصیه میشود از هشت ماهگی تا دو سالگی کودکان را به دوری از خود عادت بدهند.
وی ادامه میدهد: برای مثال افرادی که تمکن مالی دارند میتوانند کودکان خود را در کلاسهای آموزشی ثبتنام کنند و یا برای مدت کوتاهی از مادر، خواهر و یا بستگان نزدیک خود بخواهند برای ساعت کوتاه فرزندشان را نگه دارند و کودک را توجیه کنند که مادر برای ساعتی از آنها دور خواهد شد و مجدد بازمیگردد. متأسفانه برخی والدین کودکان را از دور ماندن از خود میترسانند برای مثال میگویند اگر از مادر جدایی شوی دزد تو را میبرد و یا اینکه اتفاق بدی مانند زمین خوردن شما را تهدید میکند که به اعتقاد بسیاری از روانشناسان بیان این دسته از جملات موجب تخریب اعتماد به نفس و عدم احساس امنیت در غیاب والدین میشود.
ممنوعیت استفاده از ابزارهای تنبیهی
انصاری در این خصوص بر این باور است که متأسفانه برخی والدین با بیان جملات تهدیدی احساس امنیت را در کودکان از بین میبرند به همین دلیل به والدین توصیه میشود از مدرسه، معلم، تنها ماندن و … به عنوان ابزار تنبیهی استفاده نکنند و سعی بر برقراری ارتباط با کودکان داشته باشند برای مثال زمانی که از کودک خود فاصله میگیرند و کودکشان گریه میکند و بیقرار میشوند آنها را در آغوش بگیرند و اولین خاطره جدایی خود از والدینشان را تعریف کنند تا کودک متوجه شود این یک رفتار طبیعی است که در شخصی حتی بزرگترها نیز ایجاد شده است.
او میگوید: اگر بیقراری کودک نسبت به جدایی از والدین در سن ورود به مدرسه ادامه داشته باشد نشاندهنده آن است که والدین در رفتارهای خود موفق نبودند و کودک را به شدت به خود وابسته کردهاند اما گاهی برخی کودکان علاوه بر برخورداری از رفتار صحیح والدین دچار این نوع ترس و اضطراب میشوند که ریشه این نوع از رفتارها ممکن است ناشی از اختلافات خانوادگی باشد.
این روانپزشک میافزاید: به والدین توصیه میشود در حضور کودکان مسائل خود را به چالش نکشند و از جملات تهدیدی مانند شما را ترک خواهم کرد، استفاده نکنند زیرا گاهی این جملات در ذهن کودکان باقی میماند و به محض ورود به مدرسه احساس میکنند والدین آنها را ترک خواهند کرد و این جدایی برای آنها همیشگی خواهد شد.
راههای مقابله با ترس کودکان
اما آنچه در این میان مهم است نحوه مقابله با این دسته از رفتارها به خصوص در سنین ورود به مدرسه است زیرا تداوم آن موجب آزار کودک و همکلاسیها و از جمله معلم خواهد شد.
انصاری در این باره میگوید: برای مقابله با این رفتارها بعد از سن ورود به مدرسه معلم نقش بسیار مهمی پیدا میکند بهگونهای که ابراز همدری معلم، برقراری ارتباط دوستانه و … میتواند در ایجاد احساس امنیت در کودکان تأثیر بسزایی داشته باشد.
وی میافزاید: علاوه بر این به والدین توصیه میشود قبل از ورود به مدرسه به عنوان مثال در شهریور ماه کودکشان را به مدرسه ببرند و آنها را با فضای مدرسه و کلاس آشنا کنند و درباره دوستیابی با آنها صحبت کنند تا کودک احساس امنیت داشته باشد. والدین باید به کودک در خصوص نیاز انسان به تحصیل توضیح بدهند. در مواردی مشاوره تحصیلی می تواند به رفع ترس کودکان از مدرسه رفتن کمک کند.
زمانی که ترس به بیماری تبدیل میشود
برخی روانشناسان بر این عقیده هستند که انجام این دسته از رفتارها موجب بهبود ترس و اضطراب کودک میشود اما گاهی کودکانی هستند که با وجود برخورداری از این رفتارها همچنان احساس ناامنی میکنند بهگونهای که به محض ورود به مدرسه برای لحظهای از مادر جدا نمیشوند که این امر نگرانی خانوادهها را دو چندان میکند.
انصاری، روانپزشک در این باره اظهار میکند که اگر تمام روشهای عنوان شده پاسخگو نبود و ترس کودک ادامه داشت والدین باید به یک مشاور و یا روانشناس مراجعه کنند زیرا این مسأله به یک بیماری تبدیل شده و نیاز به درمان دارد. وی میگوید: اگر ترس کودک از مدرسه و معلم در ماههای ابتدایی سال تحصیلی درمان نشود اثرات مخربی در شکلگیری شخصیت و عملکرد تحصیلی کودکان خواهد داشت که متأسفانه گاهی موجب دلزدگی کودک نسبت به ادامه تحصیل میشود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت در وهله اول والدین و سپس معلم نقش بسیاری در شکلگیری شخصیت و کاهش ترس کودکان از مدرسه دارد و والدین باید در سالهای قبل از ورود به مدرسه تجربه تنهایی و فاصله از والدین را به کودکان خود بیاموزند و به شدت از رفتارهای تنبیهی خودداری کنند و اختلافات خانوادگی را در حضور کودکان مطرح نکنند و حتما قبل از ورود به مدرسه کودک را با قانون مدرسه و فضای آموزشی آشنا و معلم را برای کودک یک دوست و همراه معرفی کنند.