دلبستگی یک پیوند عاطفی نسبتاً پایدار میان انسان ها و احساسی است که ما به افراد خاص زندگیمان داریم. در واقع انرژی هیجانی خود را متوجه او کرده و آرامش و امنیت خود را در ارتباط با آن فرد خاص جستجو می کنیم. دلبستگی و سبک های مختلف آن که در کودکی و بر اساس کیفیت رابطه والد و فرزند، در شخصیت ما انسان ها نهادینه شده، تأثیر بسزایی در کیفیت رابطه و زندگی زناشویی زوجین دارد.
دو کلمه دلبستگی و وابستگی شاید در ظاهر بسیار شبیه به هم باشند، اما ماهیتاً با هم متفاوتند. به عنوان مثال در هفته های نخست زندگی، یک نوزاد بدون تردید به خدمات مادر وابسته است اما هنوز به مادر دلبسته نشده است. در حالیکه یک کودک 2 تا 3 ساله که با ورود فرد ناآشنا رفتار دلبستگی به مادر نشان میدهد، به مادر دلبسته است، نه وابسته.
کلمه وابستگی به طور ضمنی به اندازه و حدی که یک فرد برای حیاتش به دیگری متکی است اشاره می کند، در حالیکه دلبستگی به شکلی از رفتار اشاره دارد که کاملاً توصیفی است.
انواع سبکهای دلبستگی در بزرگسالان
1. دلبستگی ایمن
بزرگسالان دارای دلبستگی ایمن آن دسته از افرادی هستند که یک حس مثبت نسبت به خود و درک مبتی از دیگران داشته و از لحاظ اجتماعی، اعتماد به نفس بیشتری دارند و موفق تر هستند. این افراد گرایش به داشتن دیدگاه های مثبت در مورد خود و همسرشان دارند و هم با تعلق و هم استقلال، احساس راحتی می کنند.
افراد با دلبستگی ایمن تمایل دارند تا روابط رمانتیک شان را به صورت شاد و مورد اعتماد توصیف کنند. آنها قادرند نسبتاً آسان به دیگران نزدیک شوند و تمایل دارند در بده بستان احساس و حمایت از شریک زندگیشان راحت باشند. شریک های زندگی ایمن، این انتظار را دارند که احساسات رمانتیک در طی جریان یک رابطه فراز و نشیب داشته باشند و راجع به ترک شدن بیش از حد نگران نیستند.
2. دلبستگی ناایمن اجتنابی
این بعد از دلبستگی، باورهای فرد دارای این بعد را در مورد اینکه آیا اشخاص نزدیک، حمایت و احساس راحتی را برای وی فراهم میکنند، نمایش میدهد. افراد دارای سبک دلبستگی اجتنابی تمایل دارند که از صمیمیت و فراز و فرودهای هیجانی به دور باشند. آنها اعتماد کردن به دیگران را مشکل می یابند و از زیادی نزدیک شدن به دیگران نگرانند.
شریک های زندگی اجتنابی معمولاً این اعتقاد را ندارند که عشق رمانتیک دوام دارد یا اینکه آنها ممکن است شخصی را پیدا کنند که با وی بتوانند خودشان را در دامن عشق بیاندازند.
3. دلبستگی اضطرابی دوسوگرا
افراد دارای سبک دلبستگی اضطرابی دوسوگرا دیدگاه کمتر مثبتی در مورد خودشان دارند. آنها اغلب در مورد ارزش خودشان به عنوان یک همسر شک دارند و خودشان را به خاطر فقدان قدرت پاسخگویی به همسرشان سرزنش میکنند. آنها عشق را به صورت یک وسواس توصیف می کنند و گرایش دارند تا روابط رمانتیکی را تجربه کنند که توسط فراز و فرودهای هیجانی، حسادت بیش از حد و تمایل قوی برای پیوند هیجانی، مشخص میگردد. آنها همچنین خواهان صمیمیت هستند و بیش از هر چیز دیگری از طرد شدن میترسند. این بزرگسالان گرایش دارند تا به آسانی در عشق بیافتند، اما نگران اینند که شریک زندگیشان، عشقشان را رها یا به آن پاسخ متقابل ندهد.
میزان رضایت و تعارض افراد با سبک های مختلف
به گفته روانشناسان سبک های دلبستگی زوج ها در تعیین کیفیت پیوندهای عاطفی و روابط زناشویی زوج ها بسیار اثرگذار است. آنها بر این باورند افراد با دلبستگی ایمن، تعارض کمتر، رضایت بیشتر، ثبات بیشتر و دوره طولانی تر در روابط عاشقانه خود تجربه می کنند و افراد با سبک دلبستگی ناایمن، تعارض بیشتر، رضایت کمتر، ثبات کمتر و دوره های کوتاهتری در روابط عاشقانه خود دارند.
تحقیقات نشان می دهند افراد با دلبستگی ایمن، واکنشهای عاطفی مثبتی نسبت به رویدادهای خنثی دارند و افراد با دلبستگی ناایمن واکنش عاطفی منفی نسبت به همان رویدادها نشان می دهند. همچنین افراد با سبک دلبستگی اضطرابی به چهره های غمگین، گرایش بیشتری داشته در حالی که این حالت در افرادی با سبک دلبستگی اجتنابی شدت کمتری دارد.
لزوم درمان سبک های ناایمن
ایجاد سبک های دلبستگی از زمان تولد شروع شده و شکل گیری آن در همان سنین خردسالی به وقوع می پیوندد و کلیت آن بستگی به نحوه تعامل والدین با فرزندان دارد. آثار و مشکلات ناشی از سبک های دلبستگی ناایمن بسیار عمیق و در تمام دوره های زندگی انسان قابل مشاهده است.
چنانچه در زندگی زناشویی خود نشانه هایی ناشی از وجود سبک های دلبستگی ناایمن اضطرابی و اجتنابی مشاهده می کنید، بدانید که با بررسی و پیگیری های بیشتر تحت نظارت یک روانشناس خواهید توانست تا حد زیادی بر مشکلات زناشویی خود غلبه کرده و زندگی تان را درمان کنید. رهیاب کنار شماست تا بهترین مسیر را برای رسیدن به آرامش زناشویی نشانتان بدهد.