- آیا ما مهارت گفت و گو کردن را داریم؟
- آیا ما مهارت گوش دادن فعال را داریم؟
- آیا ما مهارت صبر کردن را داریم؟
- آیا ما به قوانین جمعی پایبند هستیم؟
- آیا ما دقیق و واضح صحبت میکنیم؟
- آیا ما خواسته خود را صریح مطرح می کنیم؟
- آیا ما موافقت را به معنای دوستی می دانیم و مخالفت را به معنای دشمنی؟
- آیا ما مهارت نه گفتن داریم؟
- آیا ما مهارت استدلال آوردن برای ادعا های خود را داریم؟
- آیا ما مهارت تصمیم گیری پردازش اطلاعات و قضاوت و داوری درست را داریم؟
- آیا ما مهارت تجزیه و تحلیل کردن را داریم؟
- آیا در هیچ یک از مقاطع تحصیلی مهارت تفکر کردن به شیوه ی صحیح را به ما آموزش می دهند؟
- آیا ما به نیاز های خود اهمیت می دهیم؟
- آیا ما مهارت اهمیت دادن به نیاز های دیگران را داریم؟
- آیا ما احساسات و حالات روحی خود را می شناسیم؟
- آیا ما دارای اعتماد به نفس و عزت نفس هستیم؟
- آیا افکار خود را به کودکانمان القا می کنیم یا آنها را تشویق به داشتن تفکری مستقل می کنیم؟
- آیا ما فرق بین تخیل و واقعیت را می دانیم؟
- آیا ما مهارت تخیل کردن را داریم؟
و…
کودکی بستر شکل گیری آینده است
تمامی این مهارت ها نیاز به زیر ساخت هایی دارد که باید پایه های آن را از دوران کودکی بنا کرد. سیستم آموزشی رایج کشور ما رویکرد معلم محور ( رفتارگرا ) است به گونه ای که معلم فردی است که پاسخ تمام سوال ها را می داند و دانش آموزان بی آنکه با قوه ی تعقل خود و با جست و جو و تحقیق به جواب برسند بی چون و چرا پاسخ ارائه شده توسط معلم را می پذیرند و سپس به حفظ آن مطالب می پردازند. ما در مدارس به کودکان خود ریاضی، علوم، رباتیک، زبان، جغرافیا و… آموزش می دهیم.اما در هیچ کتاب و کلاسی به آنها مهارت تفکر کردن و صحیح تفکر کردن را آموزش نمی دهیم.
تفکر، این نیاز اساسی جامعه ی امروز ایران که میتواند نسلی هوشمند، پرسشگر، دقیق، متفکر، خلاق، دارای روحیه همدلی و مراقبتی و… را بار آورد همچنان مهجور باقی مانده و در سیستم آموزشی کشور به جایگاهی که باید دست نیافته است.
آموزش نحوه فکر کردن راهی به سمت ساخت آینده
آموزش فلسفه برای کودکان و نوجوانان و یا به عبارتی آموزش صحیح تفکر بستری را برای پرورش قوه ی تعقل و تقویت روحیه ی جست و جوگری و سایر مهارت های ذکر شده در سوالات را فراهم می آورده.
به طور دقیق تر اهداف آموزش فلسفه برای کودک و نوجوان به شرح زیر می باشد:
- تفکر انتقادی ( تجزیه و تحلیل، بررسی شرایط، قضاوت و داوری خوب،پردازش اطلاعات، دقت و…
- تفکر مراقبتی ( توانایی در همدلی کردن، توجه به نیاز های خود، خانواده، اطرافیان، طبیعت و…
- تفکر خلاقانه ( پرورش قوه ی تخیل، افزایش مهارت خیالپردازی، خلق یک اثر خلاقانه و…
- تشکیل یک جامعه ی کند و کاوی
- بالا بردن سطح هوش های اجتماعی، معنوی و هیجانی
- تقویت اعتماد به نفس
- آموزش غیر مستقیم مهارت های زندگی
لازم به ذکر است که برای پیشرد این رویکرد نیاز وافری به همراهی خانواده ها است و در شرایطی که والدین کودک را ویترین خانواده قرار دهند و اجازه ی داشتن تفکری مستقل را به فرزندان خود ندهند فرصت دستیابی به این مهارت های مهم را از آنها دریغ می کنند.
پدیدآورنده: یاسمن محمدی
منبع: برایندی از حضور در کارگاه های آموزش صحیح تفکر