ابراز احساسات نوعی توانایی روانشناختی است که خیلی از افراد در استفاده و به کارگیری آن مشکل دارند. عدم ابراز احساسات عوارض بسیاری را به دنبال دارد و خیلی از افراد دلیل بروز این عوارض را متوجه نمی شوند. این افراد به هنگام مراجعه به مراکز مشاوره و مشاوران روانشناسی از اضطراب، استرس، ترس، فشار روانی و… رنج می برند، اما دلیل آن را هم نمی دانند.
در طول جلسه مشاوره و در میان فرایند مشاوره، بسیار پیش می آید که مشاور، متوجه موضوعی می شود که برای بسیاری از ما هم اتفاق می افتد. فرد مشاوره شونده، در این وضعیت بیان می کند که در بیان و ابراز احساسات خود با مشکل مواجه است. تجربه مشاوران و رواشناسان نشان می دهد که عدم ابراز احساسات موجب می شود که فرد به مرور دچار اضطراب، ترش، فشار عصبی و یا حتی مشکلات جسمی و روحی دیگر شود. در ادامه تلاش شده است تا از زبان یکی از مشاوران، نتایج برخی از مطالعات روانشناسی و تجارب مشاوران روانشناسی به بیانی ساده بازگو شده و در نهایت پیشنهادهایی عملی برای رفع این مشکل ارائه گردد. پس با ما همراه باشید.
منشأ ناتوانی در ابراز احساسات از دیدگاه روانشناسی
بسیاری از افراد داستان هایی می گویند که در تمام آن ها به افکار خود توجهی نمی کنند. آنها می گویند «من به آن ها فکر نمی کنم» و یا «این بسیار دردناک است که فکر می کنم». اما از نظر روانشناسان منطقی تر است که بگویید، «اگر من به آن ها توجه نکنم؛ در نتیجه آن ها هم وجود نخواهند داشت». یک مثل قدیمی وجود دارد که می گوید: «اگر من آن را نمی بینم، پس وجود ندارند».
به اعتقاد مشاوران روانشناسی به طور طبیعی ذهن از ما در طی یک تجاوز، سرقت و یا یک تصادف اتومبیل محافظت می کند و تفکر ما بخشی از مغز را خاموش می کند تا ما بتوانیم نسبت به آن حادثه واکنش جسمی سریعتری نشان بدهیم. مطالعات روانشناسی نشان می دهد گیرنده های درد، ما را از تجربه درد شدید محروم می کنند. این گیرنده ها به هنگام یک واقعه مسدود میشوند. در واقع این عملکرد ذهن، در طول یک بحران به عنوان یک مکانیسم محافظ ما را از تجربه احساسات شدید و منفی بحران ها محافظت می کند.
مشاوران روانشناسی بر این باورند هنگامی که ما آگاهانه برای از بین بردن احساساتمان در طول اتفاقات عادی زندگی مانند درگیری با همسر، مرگ یک عضو خانواده، اضطراب ناشی از کار یا از دست دادن شغل، تلاش می کنیم؛ ذهن و بدن ما رنج می برد. تجربه مشاوران روانشناسی از جلسات مشاوره نشان می دهد بسیاری از افراد از دوران کودکی شرطی می شوند که احساسات خود را نادیده بگیرند، چرا که محیط آنها اجازه بروز احساسات را نمیدهد. در واقع افراد مشاوره شونده فکر می کنند که عدم بروز احساسات نشانه قوی و سالم بودن فرد است.
علائم عدم توانایی در بروز احساسات از دیدگاه مشاوران روانشناسی
در اینجا لیستی از علائم مشترکی نشان آورده شده است که نشان می دهد فرد مشاوره شونده از احساسات خود جدا شده است:
- فرد مشاوره شونده حواس خود را برای کنترل داشتن بیش از حد بر خود، پرت امور دیگری می کند.
- فرد مشاوره شونده برای جلوگیری از افکار منفی، خود را بسیار پر مشغله و درگیر می کند.
- به منظور جلوگیری از تجربه احساسات، فرد مشاوره شونده از صحبت کردن در مورد حادثه گریزان است.
- مشاوره شونده از افراد، مکان ها یا اشیائی که حادثه یا احساسات ناخوشایند را برای او یادآوری می کنند اجتناب میکند.
- فرد مشاوره شونده درد عاطفی یا جسمی خود را با الکل یا مصرف مواد مخدر خنثی میکند.
صرف نظر از اینکه شما چگونه به عنوان یک کودک با دیدگاه های فرهنگی خود پرورش می یابید، سرکوب احساسات شما، باعث از بین رفتن آن ها نمی شود. در حقیقت، این کار، عواقب ناخوشایند زندگی را دشوارتر می کند. تحقیقات روانشناسان نشان می دهد که اجتناب از احساسات نه تنها آنها را از بین نمی برد بلکه آن ها را قوی تر هم می کند. بنابر گفته روانشناسان سرکوب احساسات، مضرات بسیاری بر روی ذهن، بدن، روابط و سلامت ما دارد و خطر بروز عوامل زیر را موجب می شود:
- افزایش تنش بدنی افراد مشاوره شونده
- افزایش فشارخون بالا در افراد مشاوره شونده
- افزایش احتمال ابتلا به دیابت در افراد مشاوره شونده
- افزایش بیماری قلبی در افراد مشاوره شونده
- کاهش حافظه در افراد مشاوره شونده
- افزایش احتمال افسردگی در افراد مشاوره شونده
- افزایش اضطراب در افراد مشاوره شونده
- از دست دادن سیستم ایمنی در افراد مشاوره شونده
- افزایش احتمال شکستگی استخوانها، مفاصل و به راحتی بیمار شدن افراد مشاوره شونده
درمان ناتوانی در بروز احساسات از دیدگاه مشاوران رواشناسی
شجاعت زیادی برای انعکاس و آگاهی از احساسات سرکوب شده و اجازه به آزاد شدن آنها نیاز است. بسیاری از ما، هنگامی که می خواهیم در مورد احساساتمان صحبت کنیم لحظات بسیار سختی را تجربه می کنیم. با این وجود، از نظر روانشناسی بسیار مهم است که شما احساساتتان را پردازش کنید و آنها را به روش سالم بیان کنید. با این کار می توانید در بیان احساسات دردناک، شادی و خلاقیت های سرکوب شده آزاد باشید.
روش های درمان ناتوانی در بروز احساسات از دیدگاه مشاوران رواشناسی
در ادامه روش های روانشناسی مفیدی جهت آزاد سازی احساسات بیان شده است:
بخش اول
- مشاوران و روانشناسان پیشنهاد می کنند به یک رویداد خاص فکر کنید و آنچه را اتفاق افتاده بنویسید. در داستان خود با استفاده از کلمات احساسی مانند آنچه در زیر لیست شده توضیح دهید که چه احساسی دارید:
- خشم
- ناراحتی
- اضطراب
- سرزنش
- حسادت
- ترس
- غم و اندوه
- گناه
- خصومت
- غضب
- رنجش
- شرم
- غصه
- نگرانی
- در قدم بعد واکنش دیگران در مقابل تجربه این احساسات را بنویسید و به آن پاسخ دهید.
- یک روایت دیگر از آن موضوع را بنویسید، اما این بار از نظر فردی که به شما آسیب رسانده این کار را انجام دهید. وانمود کنید که شما آن شخص هستید و آنچه را که احساس می کنید بنویسید، این که چرا آن ها به آن صورت عمل کردند، و پس از آن به این سوال پاسخ دهید.
- در نهایت، یک روایت را با استفاده از همان رویداد، اما از نظر یک خبرنگار بنویسید. به عنوان شخص سوم، یک چشم انداز عینی را برای خواننده در مورد حادثه فراهم آورید. یک مورخ باشید و حادثه را به همان اندازه که می توانید توضیح دهید.
- برای ابراز احساسات تجربه خود را به اشتراک بگذارید. تجربه خود را به یک دوست خوب، اعضای دوست داشتنی خانواده و یا مشاور و روانشناس بگویید. خیلی مهم است که داستان خود را با کسی که نسبت به شما همدلی نشان می دهد و در قلبش بهترین ها را برای شما می خواهد درمیان بگذارید.
- یک مراسم آیینی برای آزاد کردن احساسات خود به وجود آورید. کاغذی که بر روی آن روایتهای خود را نوشته اید در آتش بیندازید، روایت ها را به قطعات کوچک کاغذ تبدیل کنید و یا آنها را درون توالت بریزید. همانطور که داستان های خود را رها می کنید، دردهای خود را نیز تجسم کنید؛ تمام غم و اندوه شما بدن شما را ترک می کند و در جهان منتشر می شود.
- آزاد سازی عواطف خود را جشن بگیرید. برای خوردن شام بیرون بروید، خودتان را به ماساژ دعوت کنید، آن کفشهایی که نظر شما را به خود جلب کرده است بخرید. یک فعالیت قراردادی برای گرامی داشتن، کار سخت و دشوار آزاد ساختن عواطف خود در نظر بگیرید.
ترجمه و ویرایش: محسن کریمی (کارشناس ارشد روان شناسی بالینی – از مشاوران مشاوره تلفنی صدای رهیاب)