قبل از اینکه به مشاوره وسواس بپردازیم ابتدا لازم میدانیم شما را با ماهیت وسواس آشنا کنیم. لذا ابتدا خود وسواس و ریشه های به وجود آمدن وسواس و انواع آن را بررسی می کنیم. سپس به درمان وسواس می پردازیم.
وسواس چیست؟
وسواس در لغت یعنی وسوسه، تردید و دودلی. در روانشناسی به معنای تردیدی آزاردهنده در مورد بعضی امور به ویژه پاکیزگی است. وسواس به گونه ای است که گویی کسی آهسته از درون با انسان سخن می گوید و او را به دقت فراوان و بی مورد در انجام امور دعوت می نماید. کار شیطان را نیز وسوسه گویند زیرا با چنین پیامی از درون، آدمی را به کار بد دعوت می کند.
ماهیت وسواس از نظر علمی چیست؟
اختلال وسواس جبری (OCD) یک اختلال عصبی است که از طریق فکر و ترس های غیرمنطقی ما را به تکرار بعضی از رفتارها مجبور می کند. شاید آشناترین و شایع ترین نوع وسواس را بتوان «وسواس نسبت تمیز یا کثیف بودن» معرفی کرد.
افراد مبتلا به اختلال وسواس از ترس آلوده و یا نجس شدن، به شکلی افراطی و غیرمعمول به کارهایی چون شستن بیش از حد دست ها روی می آورند، تا حدی که پوست دست هایشان خشک می شود و ترک بر می دارد.
هر چند افراد مبتلا به وسواس تلاش می کنند بر افکار وسواسی خود غلبه کنند ولی افکار وسواسی مدام در ذهنشان تکرار می گردد. این ذهنیت، آنها را درون چرخه ناراحتکننده وسواس می اندازد و فرد برای خروج از این افکار دائما کارهای اجباری را تکرار می کند.
چرخه وسواس چیست؟
برای وسواس جبری، نشانه ها و عوامل مختلفی ذکر شده است و بیشتر افراد وقتی دچار وسواس می شوند، مراحل زیر به صورت یک چرخه برای آن ها تکرار می شود.
وسواس: ذهن فرد مبتلا به وسواس غرق در یک فکر، ترس و یا نگرانی وسواسی میشود؛ مثلا این که دستش نجس شده است.
نگرانی: وقتی وسواس شکل می گیرد، فرد را دچار استرس و اضطراب، تردید و پریشانی می کند.
اجبار: با به وجود آمدن نگرانی و اضطراب، نوعی اجبار درونی به وجود می آید و فرد با انجام آن کار اجباری تلاش می کند نگرانی خود را از بین ببرد.
آسودگی موقتی: با انجام رفتار اجباری، فرد به صورت موقت احساس تسکین و فراغت از اضطراب می کند اما وسواس و اضطراب دوباره برمیگردند و دوباره چرخه وسواس و مراحل چهارگانه تکرار می شوند.
دلایل به وجود آمدن وسواس چیست؟
تحقیقات انجام گرفته توسط متخصصانِ آسیب شناسی بیماری وسواس، عوامل مختلفی را برای وسواس نشان داده است. در یک دسته بندی کلی می توان آنها را به دو دسته عوامل زیست شناختی و عوامل محیطی تقسیم کرد.
عوامل زیست شناختی
مشکلات جسمی: براساس مطالعات روانشناسی که روی سیستم عصبی و مغز افراد مبتلا به وسواس شده است، در افراد مبتلا به وسواس شدید، بطن های چپ مغزی، بزرگتر و حجم هسته های دمدار کمتر است.
کارکردهای اجرایی در واقع به مثابه واسطه بین مدارهای پیچیده عصبی هستند که ارتباط بین مناطق مجزا در قطعه پیشانی را با سایر مناطق قشری و زیر قشری و همچنین مناطق مرتبط با اختلالات روانپزشکی از جمله اختلال وسواس برقرار می سازند که در نتیجه آسیب به مدارهای فرونتال – استریاتال یا اختلال در سوخت و ساز این مدارها به کارکردهای اجرایی فرد صدمه می زند. همچنین بررسی ها حاکی از تغییرات نواحی اوربیتوفرونتال – استریاتال در وسواس است. این مدار مغزی که متصل کننده مناطق زیر قشری و قشری مغز است، مخصوص بازداری رفتار هستند که در اختلال وسواس به صورت طبیعی عمل نمی کنند.
مشکلات نوروشیمیایی: نوروترانسمیترهایی که در اختلال وسواس فکری، عملی نقش دارند شامل سروتونین (با ارجحیت بارز)، دوپامین و گلوتامات اند. در رابطه با تغییرات متابولیتی، کاهش اسید آمینه در نورون ها از جمله وقایعی است که در بیماری وسواس اتفاق می افتد. این متابولیت در سایر اختلالات عصبی نیز کاهش محسوسی داشته که با افزایش پاسخ بیمار به درمان میزان آن افزایش می یابد. همچنین کمبود ویتامین B12، اسیدفولیک و افزایش هموسیستئین در بسیاری از اختلالات عصبی نقش بازی می کند، این تغییرات متابولیکی در بسیاری از بیماران اختلال وسواس فکری، عملی نیز گزارش شده است.
توارث و ژنتیک: تحقیقات انجام شده روی دوقلوهای یک تخمکی نشان می دهد که احتمال بروز اختلال وسواس در آنها نسبت به دوقلوهای دو تخمکی بیشتر می باشد. علاوه بر این احتمال بروز وسواس در خویشاوندان درجه اول مبتلایان به وسواس، از بقیه بیشتر است.
کروموزوم های شماره 6q، 15q، 1q، 7q و 3q به عنوان کروزوم های حامل این بیماری شناخته شده اند. تنوع در ژن حامل سروتونین که در واقع عامل آن جهش در آلل LA است، موجب افزایش احتمال ابتلا به بیماری وسواس می شود.
عوامل محیطی
مطالعات مختلف روانشناسی نشان می دهد که عوامل محیطی مثل یادگیری و مشاهده الگوها، نقش چشمگیری در شکلگیری یا جلوگیری از وسواس دارد. برخی مطالعات روانشناسی، استرس و اضطراب، ترس و کم رویی، عدم امنیت، ضعف روحی و تحولات ایام بلوغ را در ایجاد وسواس، مؤثر می دانند و برخی هم عوامل اجتماعی را در آن دخیل می دانند.
این مطالعات عواملی مثل بیماری و ناتوانی جسمانی یا محیط زندگی، اختلافات خانوادگی، توقعات بیش از حد والدین از فرزندان (سخت گیری های بی مورد نسبت به فرزندان) و…. را در تشدید وسواس مؤثر می دانند.
افرادی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده جسمی و روحی و یا آسیب های دیگر قرار می گیرند، بسیار بیشتر از سایرین در معرض خطر ابتلا به وسواس فکری هستند.
علائم و نشانه های وسواس در افراد بیمار
همان طور که گفته شد، وسواس نوعی تشکیک در انجام کارها است. پس می تواند به شکل های مختلف اتفاق بیفتد. با این حال عمده ترین نشانه های وسواس را می توان در موارد زیر مشاهده کرد:
- وسواس در شستن و تمیزکردن
- وسواس در شمارش اشیاء و چیزها
- وسواس در بررسی و چک کردن مسائل مختلف
- وسواس در تقاضا و اطمینان کردن به افراد
- وسواس در انجام مکرر کار و یا یک عمل
- وسواس در نظم و ترتیب بخشیدن به شکلی افراطی
- ترس از میکروب و الودگی
- توجه بیش از حد به ممنوعیت های در مورد جنسیت، مذهب و غیره
- پرخاشگری و گاهی خود آزاری
- حساس بودن به تقارن اجسام و یا نظم کامل آنها
- چیدن و مرتب کردن بیش از حد اشیاء
- عدم کنترل رفتار و اعمال خود
- اعتقاد به خرافات
شخص وسواسی حتی زمانی که رفتار های وسواسی خود را انجام می دهد، باز هم رضایت کامل ندارد و فقط آرامشی جزئی و موقت دارد.
برخی از افراد مبتلا به اختلالات وسواس، تیک هم دارند. تیک ها واکنش های ناگهانی، حرکات کوتاه و تکراری مانند پلک زدن، حرکات چشم، حرکات صورت، حرکات سریع شانه، سر و غیره است. برخی از تیک ها هم صوتی هستند مانند صاف کردن بیش از حد گلو، خرناس، خرخر و در آوردن صداهای خاص.
عوارض ابتلا به اختلال وسواس
وسواس هم مانند سایر اختلالات شخصیتی، عوارض و مشکلات متعددی را برای فرد به وجود می آورد. اختلال وسواس فرد را دچار نوعی وسواس فکری می کند و خطر بروز برخی رفتارهای خطرناک و جبران ناپذیر را افزایش می دهد:
- کاهش کیفیت زندگی
- به وجود آمدن اختلالات روانشناسی مثل استرس و اضطراب
- به وجود آمدن انواع افسردگی
- اختلال در خوردن و اختلالات تغذیه
- خطر اعتیاد به الکل و یا اعتیاد به مواد مخدر
- ناتوانی در انجام کارهای روزانه و یا مدرسه
- به وجود آمدن اختلال در برقراری ارتباطات و روابط اجتماعی
- افزایش خطر خودکشی
وسواس فکری، افکار ناخواسته و تصویرهای ذهنی تکراری است که برای شخص غیر قابل قبول و یا نفرت انگیزند. در واقع وسواس یا اختلال وسواس فکری یک اختلال روانی مزمن است که در آن فرد مبتلا، افکار وسواسی غیر قابل کنترلی پیدا می کند و مجبور به تکرار بیش از حد برخی رفتارها می شود.
وسواس فکری از جمله ناگوارترین و دردناک ترین مشکل های روانشاختی بوده و از لحاظ فکری بسیار فرساینده می باشند. گاهی این وسواس فکری شامل آسیب به دیگران می شود. مثلاً فرد چاقویی به دست دارد و در ذهنش این طور فکر می کند که اگر چاقو به گردن همسرش بخورد، چه خواهد شد. البته این کار را نمی کند ولی همین نحوه تفکرش باعث آزار او می شود.
افراد دارای وسواس فکری چگونه فکر می کنند؟
مبارزه علیه وسواس فکری یک نبرد تنها و خصوصی است. سه موضوع اصلی وسواس فکری شامل افکار پرخاشگرانه غیر قابل پذیرش، جنسی یا کفرآمیز است. بیمار، از این تصویرهای ذهنی یا افکار ناخواسته مشمئز کننده و ظاهراً غیر قابل توضیح رنج می برد. اصطلاح وسواس فکری در رابطه با افکار مکرری که ذهن را به خود مشغول می دارد مورد استفاده قرار می گیرد. افرادی که از وسواس فکری رنج می برند، واقف هستند که این افکار از تراوش های ذهن خودشان می باشد.
بیمار سعی می کند با تمام افکار مزاحم مقابله کند، آنها را سرکوب کند، به چالش بکشد، رد یا مسدود کند. وسواس فکری می تواند احساس خجالت، تنفر، ترس، تردید و بی اعتمادی نسبت به خود را به بار آورد. بیماران دارای وسواس فکری تمایل دارند دیدگاه و اخلاق خودشان را زیر سوال ببرند و ممکن است کم کم احساس ناامنی، شرور بودن، غیرطبیعی بودن و یا قرار گرفتن در مرز جنون کنند.
افراد دارای وسواس فکری چه ویژگی هایی دارند؟
اکثراً افکار وسواسی در این افراد، مخفی نگه داشته می شود. براساس تجربه روانشناسان در زمینه وسواس فکری، برخی بیماران از جملاتی مثل «این یک راز کوچک پلید من است» استفاده می کنند. پس از شروع به درمان، افراد تمایل به این باور داشتند که افکار وسواسی شان فقط مختص خودشان است و این باور، با مخفی نگه داشتن این افکار پایدار می ماند.
روانشناسان می گویند این امر موجب می شود آنها احساس کنند فردی غیر عادی یا استثنایی هستند. اکثر افرادی که به طور جدی مبتلا به وسواس فکری هستند از استانداردهای بالای اخلاقی و مذهبی برخوردارند؛ این تفکرات به شدت رنج آورتر است و منجر به تردید و بی اعتمادی نسبت به خود، احساس تحقیر و تشویش در مورد شخصیت واقعی شان می شود. آنها می ترسند که تجربه افکار وسواس آنها، نشان دهد که آنها باطنی مخفی در درون شخصیت به ظاهر شریف خود داشته و درون آنها افکار و ایده های مرموزی وجود دارد که خطرناک، پست، مخرب و گناه آلود است.
علائم و نشانه ها
افراد مبتلا به وسواس ممکن است علائم وسواس فکری، رفتار های اجباری و یا هر دو را داشته باشند. وجود این علائم می تواند تمام جنبه های زندگی بیمار از جمله کار، روابط اجتماعی و روابط شخصی را مختل کند. در حقیقت وسواس فکری، افکار ناخواسته ای است که باعث اضطراب می شود. با اینکه علائم و عادات وسواسی در افراد مبتلا به وسواس فکری متفاوت است. ولی به طور کلی وسواس های متداول عبارتند از:
- ترس از میکروب و الودگی
- توجه بیش از حد به ممنوعیت های در مورد جنسیت، مذهب و غیره
- پرخاشگری و گاهی خود آزاری
- حساس بودن به تقارن اجسام و یا نظم کامل آنها
- چیدن و مرتب کردن بیش از حد اشیا
- تمیز کردن بیش از حد
- عدم کنترل رفتار و اعمال خود
- شخص وسواسی حتی زمانی هم که رفتار های وسواسی خود را انجام می دهد , باز هم رضایت کامل ندارد و فقط آرامشی جزئی و موقت دارد.
- اعتقاد به خرافات
برخی از افراد مبتلا به اختلالات وسواس، تیک دارند. تیک ها واکنش های ناگهانی، حرکات کوتاه و تکراری مانند پلک زدن، حرکات چشم، حرکات صورت، حرکات سریع شانه، سر و غیره. برخی از تیک ها هم صوتی هستند. مانند صاف کردن بیش از حد گلو، خرناس، خرخر و در آوردن صداهای خاص.
تجربه روانشناسان در مورد انواع وسواس فکری
علائم اختلالات وسواسی عمدتا در بزرگسالان دیده می شود. حال آنکه این مشکلات در کودکان هم می تواند بروز کند. بنابراین والدین و معلمان باید با دقت رفتار کودکان را بررسی کنند تا در صورت بروز اختلال وسواس به درمان بپردازند.
اگر احساس می کنید هر کدام از علائم گفته شده را دارید، با روانپزشک یا روانشناس مشورت کنید. چون اگر این اختلال درمان نشود، روی جنبه های مختلف زندگی شما تاثیر بسیار سوئی خواهد داشت.
مطالعات روانشناختی نشان می دهد که بسیاری از بیماران مبتلا به وسواس فکری به شدت می ترسند از اینکه روزی کنترل خود را از دست بدهند و دست به اعمال زشت و منزجر کننده بزنند. به نظر می رسد که اضطراب بیشترین اثر را در مزاحمت های فکری دارد. و ملالت بیشترین اثر را در طولانی تر کردن این مزاحمت ها دارد.
عوامل خطر و شیوع وسواس
همانطور که گفته شد، وسواس یک اختلال شایع در بزرگسالان، نوجوانان و کودکان در سراسر دنیا است. آمارها نشان می دهد در کل دنیا به طور میانگین تعداد زنان مبتلا به وسواس فکری بعد از سن 19سالگی بیشتر است. حال آنکه در مورد مردان بیشترین مبتلایان به وسواس فکری در محدوده سنی بعد از 35 سال قرار دارند. عوامل بروز وسواس فکری هنوز کاملا مشخص نیست ولی برخی از موارد، درصد ریسک ابتلا به این بیماری را افزایش می دهند.
طبق تخمین پژوهشگران اختلال وسواس فکری – عملی در ده درصد از بیماران سرپایی مطب ها و درمانگاه های حوزه روان دیده می شود و چهارمین بیماری روانپزشکی پس از فوبیا، اختلالات مرتبط با مواد و اختلال افسردگی اساسی است. به گزارش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویرایش پنجم (DSM-5) نرخ شیوع 12 ماهه برای وسواس در آمریکا 2/1 درصد و در سطح جهانی 1/1 تا 8/1 درصد است. شیوع مادام العمر اختلال وسواس فکری عملی در ایران برای جمعیت عمومی 8/1 درصد و در کلینیک های رواندرمانی تا 6 درصد تخمین زده می شود.
عوامل موثر در افزایش خطر بروز وسواس فکری
- ژنتیک: آزمایشات نشان داده است که فاکتورهای ژنتیکی هم در ابتلا به این بیماری موثرند. اگر این اختلال در فامیل درجه یک شما وجود داشته باشد، احتمال بروز این اختلال در شما نیز بیشتر است.
- ساختار و کارکرد مغز: مطالعاتی در این زمینه انجام شده است و شواهدی نیز مبنی بر وجود ارتباطاتی بین ساختار و کارکرد مغز و ابتلا به اختلال وسواس وجود دارد ولی هنوز نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه کاملا احساس می شود.
- محیطی که فرد در آن پرورش پیدا کرده است و افراد خانواده نیز در بروز و یا عدم بروز این اختلالات موثرند.
- افرادی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده جسمی و روحی و یا آسیب های دیگر قرار می گیرند، بسیار بیشتر از سایرین در معرض خطر ابتلا به وسواس فکری هستند.
چگونه بر وسواس فکری غلبه کنیم؟
طبق یافته های روانشناسی، افکار وسواسی به طور باور نکردنی ای از طریق عوامل خارجی آغاز می شوند. توانایی شخص برای کنار گذاشتن وسواس خود، با شدت و قدرت مزاحمت ها ارتباط دارد و درماندگی حاصل از وسواس های فکری متاثر از وضعیت عاطفی شخص است. در نتیجه برای پیشرفت در بهبود وضعیت عاطفی بیمار، باید درماندگی حاصل از وسواس فکری او را کاهش داد تا کنار گذاشتن افکار آسان تر شود.
رواندرمانی وسواس فکری
رواندرمانی هم درمورد کودکان و هم بزرگسالان می تواند بسیار موثر باشد. تحقیقات نشان داده است انواع رواندرمانی از جمله درمان شناختی رفتاری، روانکاوی، رواندرمانی تحلیلی و سایر درمان های مرتبط می تواند برای بسیاری از افراد مبتلا به وسواس موثر باشد. گاهی هم نیاز به مصرف دارو می باشد.
یکی از روش های رواندرمانی شناختی رفتاری فرد وسواسی را در معرض عامل وسواس قرار می دهد و پیشگیری از پاسخ وسواسی می تواند در کاهش رفتارهای اجباری در اختلالات وسواسی موثر باشد.
اهمیت مراجعه به مراکز مشاوره و رواندرمانی برای درمان وسواس
برای مدیریت بهتر و مواجهه بهتر با انواع وسواس، افراد باید آموزش ببینند. ارتباط موثر و مستمر با روانشناسان و مراکز مشاوره و استفاده از راهنمایی مشاوران به افراد مبتلا به وسواس کمک می کند تا هم از نظر ذهنی و هم از نظر جسمی بتوانند بر وسواس خود غلبه کنند. فرد وسواسی می تواند هنگام صحبت کردن با مشاور، مشکلات خود را بدون نگرانی بیان کند. مشاور با واکاوی صحبت های او، به نوع وسواس و ریشه های شکل گیری آن پی می برد و در جهت درمان وسواس، توصیه ها و آموزش های لازم را ارائه می دهد.
مشکلی که در مشاوره وسواس حضوری وجود دارد!
تعداد مراکز مشاوره روانشناسی که بتوانند در زمینه مشاوره وسواس خدمات رسانی کنند، بسیار اندک است. حتی در شهر بزرگی مثل تهران هم به سختی می توان به مشاور وسواس دسترسی پیدا کرد. در بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک هم مشاور وسواس وجود ندارد. لذا درمان وسواس با مشکلات بسیاری همراه است. رفت و آمدهای طولانی از تهران به شهرستان و یا حتی رفت و آمدهای درون شهری در تهران، بسیار مشکل و طاقت فرساست.
ما به شما این نوید را می دهیم که مشکل دسترسی به مراکز مشاوره وسواس حل شده است. در سال های اخیر در برخی از مراکز مشاوره روانشناسی همچون صدای رهیاب، خدمات مشاوره وسواس تلفنی راه اندازی شده است. شما می توانید با کمک مشاوره وسواس تلفنی ، (در اغلب موارد) بدون نیاز به مراجعه حضوری با کمترین مشکل، راهکارها و مشاوره های لازم را دریافت نمایید. و اگر نیاز به مشاوره وسواس حضوری داشتید هم می توانید جلساتی از طول درمان را از طریق مشاوره حضوری ادامه دهید.
درمان دارویی
بسیاری از داروها در درمان وسواس موثر هستند. البته درمان های دارویی برای مدت کوتاه تاثیر گذارند. برای درمان این بیماری معمولا داروهای ضد بازجذب سروتونین (SRIs) تجویز می شود که روی پروتئین انتقال دهنده سروتونین اثر گذار است.
فلوکسامین یکی از داروهایی است که در درمان وسواس بسیار موثر نشان داده شده است. این دارو همچنین می تواند روی بیماری هایی نظیر وسواس، افسردگی و اضطراب موثر باشد.
داروی دیگری به نام باروکسیدین وجود دارد که عوارض جانبی آن کمتر است اما به همان میزان موثر است. کلومیپرامین، سیتالوپرام، سرترالین نیز از جمله داروهای موثر دیگر می باشند.
در اغلب موارد رواندرمانی به تنهایی موثر است اما در موارد شدید این بیماری، ترکیبی از رواندرمانی و دارودرمانی رایج ترین و موثرترین روش مورد استفاده است.
8 دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
من خیلی به تمیزی اهمیت میدم آیا وسواس دارم؟
دوست عزیز اگر خودتان یا اطرافیانتان از شرایط راضی هستین و رنج یا مشکلی احساس نمی کنین احتمالا وسواس ندارید.
سلام این دارو های که برای درمان وسواس هستند در طولانی مدت تاثیر بدی برای ندارند؟
سلام بر شما
همه داروها عوارض دارند و برخی از آنها در کنار عوارضی که ممکن است داشته باشند اگر طولانی مدت مصرف شوند حتی ممکن است فقط یک وابستگی دارویی و اضطراب قطع دارو ایجاد کنند تا درمان. به هر حال مصرف یا قطع داروها همواره باید زیر نظر یک متخصص و روانپزشک باشد.
از کجا بفهمم وسواس دارم؟
اگر افکار یا اعمال تکرار شونده شما یا اطرافینانتان را آزار می دهد و تاثیر منفی در روند زندگی شما در ابعاد گوناگون گذاشته است ممکن است وسواس داشته باشید اما توصیه می شود زیاد حساس نشوید و در خود کنکاش نکنید.
سلام درمان وسواس چقدر طول میکشه؟
سلام
وسواس یکی از سمج ترین مشکلات روانشناختی است و درمان آن هم زمان بر است. بسته به شدت علائم وسواس، زمان درمان آن نیز از فردی به فرد دیگر متفاوت است. ویژگی علائم وسواس پایدار بودن آنها در شخصیت فرد وسواسی است که نیاز به زمان طولانی و پیگیری منظم برای رسیدن به نتیجه مطلوب دارد.