از دیدگاه مشاوران کودک، تربیت فرزند، قلقهایی دارد که هر پدر و مادری باید آنها را یاد بگیرید. تجربهی مشاوران و روانشناسان کودک نشان داده است که برخی از این قلقها با تجربهی والدین در حین تربیت فرزند به دست میآید و برخی هم از طریق یادگیری. از این رو تلاش کردهایم تا در مشاوره تلفنی رهیاب راهکارهایی را در اختیار شما والدین قرار دهیم تا بتوانید فرزندانتان را بهتر تربیت کنید. در ادامه با بیان مقدمهای کوتاه، راهکارهای روانشناسی موثر در تربیت فرزند را که بعضاً حاصل تجارب مشاوران و روانشناسان کودک میباشد، در اختیار شما والدین عزیز قرار خواهیم داد.
پدر و مادرها معمولاً وقتی در تربیت کودکانشان با مشکل روبهرو میشوند، راههای زیادی را برای حل آن مشکل امتحان میکنند. تجربهی روانشناسان نشان داده است وقتی که والدین خونسردی خود را حفظ میکنند مشکل پیش آمده را بهتر مدیریت میکنند اما به هنگام عصبانیت، وضعیت نامناسبی به وجود میآید و همهچیز خرابتر میشود. به خاطر همین ممکن است شما جزء آن دسته از والدینی باشید که نتوانستهاید کنترل خود را حفظ کنید و احتمالا به همین خاطر ناراحت هستید. چرا که بچهها از ما والیدن تقلید میکنند و کارهایی را که ما انجام میدهیم را از ما یاد میگیرند و انجا میدهند: عصبانی میشوند، کنترل خود را از دست میدهند، پرخاشگری میکنند و …
این حرفها به نظر آشنا میرسد، درست است؟ از دیدگاه مشاوران کودک، عنصر اساسی برای یک پدر و مادر خوب بودن این است که بتوانیم احساساتمان را کنترل کنیم. در حقیقت، کنترل احساسات نکته جوهرهی اصلی بسیاری از شیوههایی است که به ما کمک میکند تا از خودمان بودن دور شویم. مشاوران و روانشناسان معتقدند بسیاری از رفتارها، از پرخوری گرفته تا دعوا با همسر و شریک زندگی، ریشه در کنترل احساسات دارد.
ما خیلی راحت به وسیلهی احساساتمان تحت تاثیر قرار میگیریم. و وقتی به خودمان میآییم میبینیم که کار از کار گذشته و دیگر کاری از دستمان برنمیآید. اغلب شنیدهایم که والدین خوب فرزندانشان را بیقید و شرط دوست دارند، اما میدانیم که نمیشود همیشه و بدون قید و شرط فرزندانمان را دوست بداریم. به همین خاطر در این مقاله تلاش کردهایم راهکارهای روانشناسانه را پیش روی شما والدین قرار دهیم تا بتوانید علیرغم همهی مشکلاتی که برای هر پدرو مادری پیش میآید، به فرزندانتن ابراز احساسات کنید و عشق بورزید.
تجربهی والدین و حتی روانشناسان و مشاوران کودک نشان میدهد که کنترل خشم و ناراحتی، و راهنمایی دوستانه و مهربانانهی کودک، بسیار سخت و چالشبرانگیز است؛ اما برای تربیت مناسب فرزندان، امری ضروری. مطالعات روانشناسی نشان میدهد والدینی که بتوانند در این شرایط خشم و ناراحتیشان را کنترل کنند، نه تنها میتوانند در تربیت فرزند موفقتر عملکنند، بلکه میتوانند بر خود نیز مسلطتر شده و زندگی شادتری داشته باشند. به نظر شما این کار سخت است؟ بله من فکر میکنم این سختترین کاری است که هر کدام از ما میتواند انجام دهد.
اما غیر کاری غیرممکن نیست و ما میتوانیم آن را ممکن کنیم؛ به شرط آنکه راز آن را بدانیم: تجربهی مشاوران روانشناسی نشان میدهد وقتی که شما اجازه دهید تا احساساتتان را تجربه کنید، آنها کم کم از بین میروند. به همینخاطر مشاوران پیشنهاد میکنند به سادگی با احساساتتان هم نشین شوید – نفس عمیق بکشید و آنها را احساس کنید. اما در برابر میلی که شما را به سمت انجام آن سوق میدهد، مقاومت کنید و خودتان را با شفقت و دلسوزی در آغوش بگیرید. به این ترتیب میتوانید احساسات ناتمام خود را چه ترس و آسیب و چه غم و اندوه را تجربه کنید.
در مورد خشم چطور؟ خشم فقط یک واکنش دفاعی به ترس، درد و غم است. هنگامی که شما اجازه دهید احساسات آسیب پذیرتر از خشم خود را احساس کنید، آنها هم از بین میروند و بنابراین خشم شما همچنان پابرجا نخواهد ماند. تجربهی ما مشاوران نشان میدهد که شما حتی میتوانید این فرایند انتقال ترس، درد و غم و اندوه را به جای تبدیل به خشم به عشق تبدیل کنید. زیرا ما در حال پرورش عشق در قلبمان هستیم و این در حالی است که قبلا در آن عشقی وجود نداشت. به این طریق احساسات ما توسعه مییابد و ما به عنوان افراد و والدینی عاشق و مهربان، رشد میکنیم.
اما در مورد زمانی که کودک شما بدرفتاری می کند چه؟ آیا شما قصد دارید رفتار او را نادیده بگیرید و بیخیال او باشید؟ نه، البته که نه! کودکان به راهنماییهای والدین خود نیاز دارند. اما تجربهی ما مشاوران کودک نشان میدهد وقتی که شما راهنماییهای خود را با ناراحتی به آنها میگویید، فرزند شما راهنماییهای شما را قبول نکرده و دنبال نخواهدکرد. همچنین به لحاظ روانشناسی شما نمیتوانید شخص دیگری را کنترل یا تغییر دهید. شما فقط میتوانید خودتان را تغییر دهید. با تغییر در خود شما میتوانید پاسخ طرف مقابلتان را نیز تغییر دهید. بنابراین وقتی شما تغییر میکنید، فرزند شما هم تغییر میکند.
تجربهی مشاوران و روانشناسان نشان میدهد هرچهقدر که ما خود را تلسی بخشیم و بتوانیم احساساتمان را بیشتر کنترل کنیم، در هدایت فرزندمان هم موثرتر عمل خواهیم کرد و فرزند هم با ما همکاری بیشتری خواهد داشت. این یک راه فریبنده نیست که بگوییم ما تمایل داریم چیزی را تحمل کنیم که ممکن است قبلا در مورد آن فریاد میزدیم و واکنش شدید نشان میدادیم. با این حال گاهی اوقات این موضع درست است.
به عنوان مثال، ممکن است متوجه شویم که برای فرزندمان خوب است که خشم ما را تجربه کنند. اما میتوانیم به خاط اینکه عصبانی شدهایم، تنبیهش نکنیم. یا حتی میتوانیم نحوه ایجاد تعامل و ارتباط محترمانه را به او بیاموزیم. یا ممکن است متوجه شویم که روی زمین افتادن ژاکت او به اندازهی نوع رفتار او با خواهرش اهمیت نداشته باشد. یا میتوانیم اراده قوی فرزندمان را به عنوان یک ویژگی مثبت در نظر بگیریم و به این طریق راهی بهتر برای همکاری با او پیدا کنیم.
تجربهی ما مشاوران نشان داده که هیچ یک از این پاسخهای مثبت امکان پذیر نخواهد بود، مگر اینکه ما از مدیریت احساسات خودمان شروع کنیم. ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که اگر فرزند شما در یک الگو ناکارامد رفتاری گیر بیفتد و واقعا نیاز به تغییر داشته باشد، چه؟ تجربهی ما مشاوران نشان داده است که خود کنترلی عاطفی، باز هم کلید کمک به تغییر او است.
راهکارهای تربیت فرزند، از طریق خودکنترلی، از دیدگاه روانشناسی کودک
1. تأثیر رفتار والدین بر تربیت فرزند
تجربه و مشاهدات ما مشاوران نشان میدهد که کودکان مقررات عاطفی را از والدین میآموزند. ممکن است که بچهها همیشه چیزی را که ما میگوییم انجام ندهند، اما همیشه در نهایت کاری را که ما انجام میدهیم، انجام میدهند. اگر والدین در حال شوخی مشغول پرتاب کردن اشیا، بهم کوفتن دربها و یا فریاد زدن باشند، پس فرزندان هم همان خواهند کرد. اگر بتوانیم آرام باشیم، متوجه میشوند که در حین ناراحتی، ضرورتی ندارد که واکنشی نشان دهند. یعنی آنها هم این را از ما یاد میگیرند و به هنگام ناراحتی آرامش خود را حفظ میکنند.
۲. تأثیر ایمنی عاطفی بر تربیت فرزند
ایجاد ایمنی عاطفی برای فرزندان، به آنها اجازه میدهد تا بهبودی، رشد و موفقیت داشته باشند. بچهها هم مثل ما میخواهند احساس شادی و ارتباط داشته باشند. اما گاهی اوقات ترس و خشم آنها را مغلوب میکند. آرامش ما مسیری را برای ارتباط دوستانه به آنها میدهد. هنگامی که آنها احساس بهتری داشته باشند، بهتر هم عمل میکنند.
۳. تأثیر محیط آرام بر تربیت فرزند
مطالعات روانشناسی کودک نشان میدهد هنگامی که والدین محیط آرامی را برای فرزندان خود فراهم میکنند، آنها احساس امنیت کرده و احساسات خود را تجربه میکنند. با این کار بچهها یاد میگیرند که احساسات فقط بخشی از انسان بودن هستند و لازم نیست از آنها بترسند – یا با آن ها مقابله کنند.
۴. تأثیر درک متقابل بر تربیت فرزند
مشاوران کودک معتقدند وقتی بچهها به ما احترام میگذارند و احساس میکنند که توسط ما درک شدهاند، دستورالعملها و راهنماییهای ما را بهتر دنبال کنند. آنها یاد میگیرند همیشه چیزی را که میخواهند دریافت نمیکنند. اما در نهایت به چیزی بهتری از آن دست مییابند و از این طریق والدین خود را درک میکنند. حتی وقتی که به آنها نه میگویند. بدین ترتیب کودک راهنماییهای والدین را بیشتر میپذیرد و قوانین آنها را بیشتر دنبال میکنند.
۵. تأثیر مشغلههای کاری بر تربیت فرزند
ما مشاوران اصطلاحی داریم که میگوید کودکان فشارسنج حساس خلق و خو و تنشهای والدین هستند. تجربهی مشاوره های ما نشان میدهد اگر مسئلهای ذهن والدین را درگیر کرده باشد، ممکن است به صورت ناخودآگاه بر آنها غلبه کرده و عملکرد آنها را تحت تأثیر قرار دهد. ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد که مشغلههای فکری و کاریتان زیاد شده باشد. در این مواقع مشاهده کردهاید که رفتار فرزندتان هم نسبت به شما تغییر میکند. دلیل این تغییر همان موضوعی است که در ابتدای این پاراگراف کفته شد.
۶. تأثیر نوع رفتار والدین بر تربیت فرزند
نکتهی آخر اینکه، تجربهی مشاوران کودک نشان داده است هنگامی که والدین رفتار متفاوتی با فرزندان دارند و به شکل متفاوتی پاسخ آنها را میدهند، فرزند هم چنین رفتاری با آنها میکند. مشاوران کودک معتقدند همواره رفتار کودک به علاوه پاسخ والدین به آن رفتار، مشخص کننده نتیجه یا پیامد نهایی رفتار کودک است. هنگامی که والدین برآشفته میشوند و بدون تفکر واکنش نشان میدهند، فقط اوضاع را بدتر میکنند.
در مقابل وقتی والدین با آگاهی بیشتری به رفتار کودکان پاسخ میدهند و با آنها ارتباط مثبت و سازنده برقرار میکنند، اوضاع را بهتر کرده و عشق بیشتری را به وجود میآورند. خبر خوب ما مشاوران برای شما والیدن این است که حتی اگر فرزندانتان برخی از عادتهای بد را بیاموزند، هرگز برای آنها خیلی دیر نشده است که بتوانند مدیریت احساسات خود را به دست بگیرند. کلید این تغییر چگونگی برخورد شما والدین با آنهاست.
تجربهی مشاوران کودک و روانشناسان نشان داده است که یادگیری کنترل احساسات یک فرایند مادام العمر است و بایستی در زندگی افراد جاری شود. داشتن یک رفتار مقطعی و گذرا نمیتواند تأثیر چندانی بر تربیت فرزند داشته باشد. از همین امروز و با توجه به حالات و احساسات الانتان شروع کنید. هنگامی که ناراحت می شوید، صبر کنید تا به آرامش برسید. فقط نفس بکشید و خودتان را با شفقت و مهربانی نگه دارید. قبل از اینکه کاری بکنید اول باید آرام شوید. بله کار سختی است اما تجربهی ما مشاوران روانشناسی نشان داده هر بار که این کار را میکنید، در واقع مغز خود را بازآموزی و تمرین میدهید و توانایی خود برای آرامش در آینده را تقویت میکنید. من تضمین میکنم که فرزند شما هم بعد از این تغییر خواهد کرد.