تصویر بدن بیانگر نگرش فرد از خود، همراه با احساسات و افکاری است که می توانند تغییر دهنده رفتار او در شرایط گوناگون و در جهات مثبت یا منفی باشد. این تصویر ذهنی می تواند تحت تاثیر عوامل گوناگونی چون رشد جسمانی، تعاملات فرد با محیط اجتماعی، سوانح و جراحات بدنی قرار گیرد و نگرانی های دامنگیری از تصویر بدنی را در افراد ایجاد کند.
رشد تصویر بدن در ذهن
به طور کلی تصویر بدن در ذهن انسان به آرامی و در طول زمان تحول می یابد و عموماً از دوران کودکی آغاز می شود. این سازه در ابتدا در کودکی در اثر تماس، یا فقدان تماس، با افرادی نظیر والدین و اعضای خانواده شکل می گیرد. تماس شخصی به صورت در آغوش گرفته شدن، بوسیده شدن و سایر انواع محبت ها می تواند به ساخت تصویر بدن اولیه مثبت کمک کند. فقدان چنین تماس هایی نیز می تواند اثر عکس داشته باشد و منجر به شکل گیری تصویر بدن اولیه منفی شود.
امروزه دامنه تصویر بدن و نگرانی از آن تا آنجاست که این مساله تبدیل به مشغله ذهنی بسیاری از افراد، به خصوص جوانان شده است و هر روز هزینه و زمان زیادی صرف تفکر درباره تغییرات ظاهری در بدن آنها می شود. این مساله به نحوی است که افراد ساعت ها درباره تصویر بدن خود فکر می کنند و با تغییر در آرایش و پوشیدن لباس های متنوع و قرار گرفتن در وضعیت های خاص، سعی در پوشاندن نقایص ظاهری خود را دارند که این امر بیشتر زاییده تصور ذهنی آنها از بدنشان است.
در سالهای اخیر علاقه عمومی و آکادمیک درباره تصویر بدن رشد چشمگیری داشته است. به طوری که پژوهشگران طی انجام تحقیقات در این زمینه علاقه خود را به عوامل تاثیرگذار بر تصویر بدن و همچین تاثیر این تجارب جسمی بر رفتار انسان نشان داده اند و به نظر می رسد که علل اصلی این علاقه رشد چشمگیر مراجعانی است که برای عمل جراحی زیبایی، نگرانی ها درباره رژیم بدغذایی و افزایش استفاده از مواد مخدر به متخصصان مراجعه می کنند و به نظر می رسد رضایت از تصویر بدنی در بین جوانان مستلزم رضایت از پنج عامل بدنی است: تناسب اندام، سلامت بدنی، زیبایی ظاهری، توانایی کنترل وزن و پاکیزگی و زیبایی پوست.
گفت و گوی خصوصی با خود
هر کس در خلوت ذهنش با خود صحبت می کند که به این مکالمات گفت و گوی درونی یا مکالمه ذهنی می گویند. گفت و گوی درونی فرد از افکاری که ادراک و تفسیرهای او را از رویدادهای واقعی یا بالقوه زندگی اش منعکس می کند، تشکیل شده است. این گفت و گوی درونی غیرارادی خودگویی هایی را در پی خواهد داشت. خودگویی ها شامل افکار، استنباط ها یا نتایجی درباره خود است. در گفت و گوی خصوصی فرد با بدن خود، یکسری افکار هیجانی ایجاد می شوند و نهایتاً نتیجه گیری هایی در فکر ایجاد می شوند که به دنبال آن تصمیم می گیرد چگونه ظاهر خود را نشان دهد و اگر گفت و گوی خصوصی نسبت به بدن دارای خطا باشد، تصویر بدن را خراب می کند.
اختلالات مربوط به تصویر منفی بدن
بی اشتهایی روانی
فرد در آن با هدف لاغری به خود گرسنگی می دهد. این اختلال زنان را بیش از مردان تحت تاثیر قرار می دهد. ترس مبتلایان به این اختلال از افزایش وزن و ادراک از خود به عنوان یک فرد چاق، حتی وقتی به شدت لاغر شده اند، بسیار شدید است.
پراشتهایی روانی
پراشتهایی روانی اختلال شایع تری است که وقوع آن در زنان بیشتر قابل مشاهده است و مشکل زیاده روی های مکرر در خوردن را به شکل مصرف سریع میزان زیادی از غذا را در مدت 20 الی 30 دقیقه نشان می دهد. به دنبال زیاده روی در خوردن، فرد مواد غذایی را بر می گرداند. این کار کوششی برای خنثی کردن زیاده روی در خوردن و کاهش ترس از احتمال افزایش وزن است. افراد مبتلا به پراشتهایی روانی نه تنها از شکل و وزن بدنشان متنفرند، بلکه مشکل خوردن آنها را در دام یک الگوی غیرسالم خود ویرانگر گرفتار می کند. تنفر آنها از بدنشان، احساس گناه، افسردگی و بیزاری از خود، سبب کاهش در کیفیت زندگی آنها می شود.
پرخوری افراطی
در آن پرخوری برای برگرداندن غذا یا دست زدن به اعمال جبرانی برای حذف پیام های خوردن غذای زیاد همراه نیست. این اختلال، پرخوری افراطی یا وسواسی نامیده می شود. طبیعی است که این نوع از پرخوری با احساس خارج از کنترل بودن میزان خوردن، اضافه وزن و حتی تصویر بدن منفی همراه است.
اختلالات بدشکلی بدن
در برخی از افراد، دل مشغولی وسواس گونه با ظاهر، نگرانی مفرطی است که از آن به عنوان اختلال بدشکلی بدنی یا زشتی تصوری یاد می شود. این افراد در مورد آنچه که به نظر می رسند، دارای دید تحریف شده و نابهنجار هستند و این در حالی است که دیگران یا آنها را دارای قیافه معمولی می پندارند و یا دارای نقصی که به سختی محسوس است. افراد مبتلا به بدشکلی بدن ممکن است هر روز ساعاتی را به وارسی خود در آینه و تلاش برای پنهان کردن یا اصلاح نقصی که تصور می کنند بدان گرفتارند صرف می کنند. این افراد ممکن است از موقعیت های اجتماعی اجتناب یا در مواجهه با این قبیل موقعیت ها احساس خجالت کنند.
افسردگی
اختلالی است که از آن گاه به عنوان اختلال خلقی شدید یاد می کنند. افراد افسرده شدید دارای تصویر بدنی منفی هستند و در این حالت، تنفر از ظاهر، نشانه مشکل فراگیرتر بیزاری از خود است. افراد مبتلا به افسردگی، احساس بی ارزشی یا گناه می کنند و برای کسب لذت بیشتر از زندگی روزانه ناتوانند.
اصلاح الگوی رفتاری و فکری بدشکلی بدن
تصویر بدن به اینکه فرد واقعاً چه شکلی است وابسته نیست، بلکه به روابط شخصی فرد با بدنش بخصوص باورها، ادراکات، احساسات، افکار و اعمالی که به ظاهر جسمانی اش مربوط است، وابسته است و معمولا از اختلاف ارزیابی فرد از بدن خود و بدن ایده آل خود است و در این میان نگرانی های مرتبط با وزن شکایت اصلی افراد دارای تصویر بدنی منفی است.
یکی از روش هایی که فرد می تواند به کمک آن به اصلاح الگوی ذهنی و رفتاری خود بپردازد، این است که سعی کند با بدن خود اوقات خوشی را داشته باشد و رابطه خود را با بدن خود به عنوان شریک، بهبود بخشد. در این راستا فرد می تواند با درگیر شدن خلاقانه در ورزش های خاص برای لذت بردن و ستایش وجود جسمانی خود، از اعمال تاییدآمیز استفاده کند. همچنین فرد می تواند با تلاش های هشیارانه برای اعاده حقوق بدن خویش، به تقویت تصویر بدنی خود بپردازد. بهبود سلامت و تناسب، بهبود حواس پنجگانه و بهبود ظاهر با استفاده از آرایش متعادل تر از خود راهکارهایی است که در این روش توصیه می شود. به دنبال اجرای این اصلاحات ذهنی فرد می آموزد با نقص های احتمالی بدن خود رودررو شده و آن ها را بپذیرد.
پرواضح است که چنین نگرانی هایی اگر توسط خود فرد از بین نرود، می تواند پیچیدگی های رفتاری بیشتری به دنبال داشته و پیامدهای آن از قبیل اضطراب، افسردگی، انزوای اجتماعی، انواع اختلالات روانی، تضعیف خودپنداره وعزت نفس را در پی خواهد داشت و فرد برای خروج از بحران، نیاز به کمک تخصصی یک درمانگر زبده دارد. درمانگران رهیاب می توانند یاریگر شما برای شروع درمان و رهایی هرچه سریعتر از این اختلال باشند.