هوش یعنی توانایی شخص برای تفکر و عملکرد منطقی و معقول. هوش اساسی ترین عامل یادگیری و موفقیت تحصیلی کودک در مدرسه می باشد. هوش و استعداد همه کودکان یکسان نیست. در ارزیابی وضع تحصیلی هر کودک، باید به میزان هوش کودک توجه داشت. متاسفانه همه مادران و پدران ایرانی معتقدند که فرزندشان باهوش است. بیشتر مادران از همان روزهای اول تولد کودک ادعا می کنند که نوزادشان باهوش است و یا کودکشان از هوش کافی برخوردار است و می گویند: «کودکمان با وجود هوش زیاد، درس نمی خواند و پیشرفت تحصیلی ندارد.»
موقعی که از میزان هوش کودک با تعیین ضریب هوشی بررسی به عمل می آید، معلوم می شود که ضریب هوشی کودک مانند پدر و مادرش است یا کمی بهتر می باشد. چون خود پدر و مادر تحصیلات عالیه نکرده اند و یا از تشویق والدین خود محروم بوده اند، حال می خواهند در مورد فرزندشان جبران کنند. بعضی از پدر و مادرها چون خود تحصیلات عالیه دارند، انتظار دارند که کودکشان موفقیتی درخور توجه در تحصیلش داشته باشد. این انتظار پدر و مادر بیجا است، زیرا کودک با توجه به هوش خود سعی و کوشش خود را میکند و آنچه در توانش دارد را انجام می دهد، ولی موفقیتی که مورد انتظار پدر و مادر می باشد به دست نمی آورد.
آیا ارتباطی میان تشویق و ترغیب کودک در مورد تحصیل و هوش کودک وجود دارد؟
تشویق و ترغیب کودک در مورد تحصیل بسیار موثر است، ولی جای هوش کودک را نمیگیرد. اگر کودک باهوش باشد، با وجود مشکلات و موانعی که در راه تحصیل خود ممکن است داشته باشد و هیچگونه تشویق و ترغیب نیز از طرف پدر و مادر نباشد، گلیم خود را از آب بالا خواهد کشید و موفقیت تحصیلی به دست خواهد آورد. نمونه هائی از این کودکان در همه طبقات اجتماعی مخصوصاً جوامع فقیر و روستائی کشور وجود دارد و خود شاهد آن هستیم.
کودک باهوش موقعی که در برابر مسائل تحصیلی خود قرار میگیرد، با کمک هوش خود آن مسائل را حل می کند و اگر مشکلی در سر راه پیشرفت اجتماعی خود احساس کند، به وسیله هوش و ذکاوت و اعتماد به نفس خود راه دیگری را انتخاب می کند و به موفقیت دلخواه خود دست می یابد، ولی کودک کم هوش چنین توانایی را ندارد. البته فراموش نشود که بسیاری از بچه های کم هوش به دلیل رشد مهارت های فردی و اجتماعی، این کمبود را جبران می کنند.
موقعی که پدر و مادر درک کردند که هوش کودک در سطح معمول است، باید توقعات و انتظارات خود را در همان سطح، محدود کنند و فشارهای بیجا به کودک نیاورند، زیرا فشار زیاد از حد پدر و مادر سبب زجر کودک و در نتیجه تنفر وی نسبت به تحصیل و فراگیری دانش خواهد بود. فشارهای بیجا در امر تحصیل نشانه علاقه مندی و فداکاری پدر و مادر نسبت به فرزندشان نیست. نظارت بر امور تحصیلی و تشویق و ترغیب وی کافی است که کودک آنچه در قدرت و توان خود دارد به کار بندد و به تحصیل خود ادامه دهد.
آزمون های هوش
هوش کودک را با آزمون های هوش تعیین می کنند و ضریب هوشی می نامند. در این آزمون کلمه هایی را به کودک می گویند و درک کودک را از معانی آنها و مقایسه کلمه ها با یکدیگر و همچنین اصول ریاضی و توانایی کودک را در ساختن و حل مکعب های چوبی که به صورت معما وجود دارد، مورد آزمایش قرار می دهند و به میزان توانایی کودک در هر یک از موارد فوق نمره ای میدهند و جمع کل نمرات، عبارت خواهد بود از حد متوسط توان کودک از نظر هوش.
سپس این رقم و عدد کل را بر سن حقیقی کودک تقسیم می نمایند تا ضریب هوشی کودک به دست آید. حد متوسط ضریب هوشی عدد 100 تعیین شده است، اگر ضریب هوشی کودک بالاتر از عدد 100 باشد، می توان تفسیر کرد که هوش کودک بالاتر از حد متوسط است و اگر کمتر از عدد 100 باشد، هوش کودک کمتر از حد متوسط است. امروزه برخی از متخصصین با اینگونه تست ها موافق نیستند زیرا می گویند اگر کودکی در محیطی با محرک زیاد و یا بدون محرک بزرگ شود ضریب هوشی متفاوت خواهد بود. به همین علت معمولاً افراد را بر اساس استعدادهایشان دسته بندی می کنند.
استعداد کودک
استعداد معمولاً به مجموعه ای از توانایی ها اطلاق می شود که در فرهگ های خاص با ارزش به شمار می آید. استعدادها بر دو نوع اند: استعدادهای خاص و استعدادهای عمومی.
- استعدادهای خاص در موقعیت های خاص باارزش شمرده می شوند مثل استعداد در زمینه موسیقی.
- استعداد عمومی ممکن است در موقعیت های مختلف با ارزش شمرده شوند. استعداد کلامی از جمله استعدادهای عمومی است که در بیشتر موقعیت ها نقش اساسی دارد.
افراد از لحاظ استعدادی با یکدیگر متفاوت هستند. مربیان و والدین باید تمام تلاش خود را در جهت راهنمایی دانش آموزان برای کشف استعدادهای خود به عمل آورند، یکی از این روش ها می تواند آزمون های معتبر استعداد سنج باشد. استعدادیابی کمک میکند به شکوفایی و بالفعل شدن هرچه بیشتر استعدادها و تبدیل آنها به مهارت های فوق العاده ای که احساس خشنودی و رضایت مندی و کارآمدی را در فرد ایجاد می کند.
جوانان و نوجوانان در آستانه ورود به دانشگاه بهتر است با معقوله استعدادیابی آشنا شوند. معمولاً ما در انتخاب رشته دانشگاهی عموماً به ترجیحات جامعه و یا ترجیحات والدین و در بهترین حالت به ترجیحات خود توجه می کنیم. در حالی که ترجیحات و توانمندی ها الزاماً یکی نیستند. توجه داشته باشید که شناسایی استعدادها و تصمیم گیری بر اساس آنها فقط به شغل و رشته تحصیلی خلاصه نمی شود بلکه توجه به آنها در مسئله ساده ای مانند تفریح در یک روز تعطیل هم می تواند احساس بهتر و لذت بیشتری را برای ما ایجاد کند.
بهترین زمان استعدادیابی کودکان
بین 3 تا 6 سالگی ایده آل ترین زمان استعدادیابی کودکان است البته باید توجه داشت که کودک تا آن زمان آموزش های مستقیمی دریافت نکرده باشد و ذهن کودک برای دریافت اطلاعات جدید، تازه و بکر باشد. اما این به این معنی نمی باشد که استعدادیابی در سنین بالاتر بی فایده است. قطعاً وجود یک استعداد ذاتی می باشد و در هر سن و مقطعی در ما پایدار است اما کودکی که در سنین پایین تر استعداد خود را کشف می کند از همان کودکی در مسیر درست و میانبر قرار می گیرد.